«علی قویتن» متولد مرداد 1343، کارگردان، نویسنده، طراح صحنه و بازیگر است که سابقه ساخت و تولید فیلم را از دهه60 تاکنون دارد و چندسالی میشود که هممحلهایها و هنرمندان، او را بهعنوان «مردی شبیه سهراب سپهری» میشناسند و منتظرند ساخت فیلم «رؤیای سهراب» هرچه زودتر به پایان رسیده و هنر او را در کارگردانی و بازیگری نقش سهراب سپهری در این اثر ببینند.
15مهر زادروز سهراب سپهری است و به همین بهانه سراغ قویتن رفتهایم. او با خانوادهاش در خیابان فاطمی منطقه6 زندگی میکند و به دلیل تحقیق و مطالعاتی که در شیوه زندگی و کار شاعر نام آشنای کشور داشته، توانسته نه تنها از نظر ظاهری، بلکه به شخصیت سهراب سپهری هم نزدیک شود.
- وقتی شهروندان شما را در شهر میبینند، چه عکسالعملی نشان میدهند؟
اول با تعجب نگاهم میکنند و بعد به هم میگویند که این آقا چقدر شبیه سهراب سپهری است. عدهای هم با من عکس یادگاری میگیرند. در واقع این گروه از شهروندان با توجه به علاقه و محبتی که به این شاعر دارند، با من عکس میگیرند و گرنه من کجا و سهراب سپهری کجا؟
- برای اینکه شبیه سهراب سپهری شوید، این تیپ را انتخاب کردهاید؟
خیر. تیپ من همینطور است و اعتقاد دارم توفیقی از طرف خدا بوده که شبیه استاد سپهری باشم، وگرنه مثل برخی افراد نیستم که خود را شبیه فوتبالیستها، خوانندگان و... میکنند.
- همین شباهت باعث شد که به فکر ساخت فیلمی از زندهیاد سهراب سپهری با نام «رؤیای سهراب» بیفتید؟
آن دسته از شهروندانی که با پیشینه کاریام آشنایی داشتند، عنوان میکردند که چرا بهعنوان فیلمساز، اثری درباره سهراب سپهری نمیسازم. عدهای دیگر هم میخواستند بدانند که با سهراب سپهری نسبتی دارم یا نه. خلاصه اینکه وقتی درمحلهمان یا هر نقطه از شهر میروم، این وضعیت تکرار میشد و از این اظهار لطف شهروندان خیلی خوشحال میشدم، اما نمیدانستم فیلمی در این خصوص بسازم یا خیر چون دوست داشتم یک اثر گیشهای نسازم و زاویه دیدی برای به تصویر کشیدن این اثر انتخاب کنم که بزرگی این شاعر را به تصویر بکشد. بالاخره بعد از ۱۰سال، امسال تصمیم گرفتم این پروژه را جلو دوربین ببرم.
- چقدر با شخصیت و آثار سهراب آشنایی دارید؟
در دوران نوجوانی وقتی اشعار سهراب سپهری را در کتابهای درسی یا روزنامهها میخواندم، خیلی حظ میکردم و لذت میبردم. در حقیقت از دوران کودکی به شیوه شاعری سهراب علاقهمندشدم. اشعار «اهل کاشانم» و «صدای پای آب» را خیلی دوست داشتم. به نظرم بیشتر اشعار سهراب رنگ و بوی اجتماعی و حتی محلی دارد و او سالها پیش درباره این مضامین شعر گفته است. برای همین است که در محلهمان نوجوانان و جوانانی را میشناسم که اشعار سهراب سپهری را از حفظ میخوانند.
- صحبت از موضوعات محلی شد. بهعنوان یک هنرمند ساکن منطقه6 چه مسائل و مشکلاتی را در شهر و محلهها میبینید؟
تفاوت و فاصله زیادی بین محلههای قدیمی و جدید تهران ایجاد شده است. مثلاً بهعنوان شهروند ساکن در محدوده خیابان فاطمی، دیگر به هیچ عنوان کوچههای آرام، پیادهروهای سنگفرش شده و پاتوقهای محلی برای دورهمیهای بیغل و غش اهالی پیدا نمیکنم. اگر سهراب زنده بود از زندگی در این محلهها خسته میشد و در اشعارش از این همه ناهمگونی که در شهر وجود دارد میسرود.
- حالا که نگاه دقیق و موشکافانه به مسائل مختلف اجتماعی و شهری دارید، اکنون چه کمبودی در محلههای تهران و محل زندگی خودتان میبینید؟
محلهها باید در دل خود جاهایی بهعنوان پاتوق و محل دورهمی اقشار مختلف جامعه داشته باشند. فضای مناسبی که شهروندان و خانوادهها به دور از دغدغهها و مسائل روزمره زندگی بتوانند آنجا آرام بگیرند. البته در خیابانهایی مثل ولیعصر(عج) و آیتالله طالقانی نمونههایی از کافهها و پاتوقها در طول این سالها به وجود آمدهاند که نمیتوانند آن اهداف را محقق کنند.
- وقتی در خیابانهای محلهتان راه میروید، چه موضوعی بیش از همه شما را ناراحت میکند؟
متأسفانه خیابانهای تهران، پرازدحام و دارای ترافیک است و قدم زدن در آنها دیگر لذتی ندارد. خیابانها محلی شدهاند برای رفتن به نقطه و محلهای دیگر و فقط برای عبور و مرور است. در قدیم وقتی به خیابانهایی مثل ولیعصر(عج) میرفتیم، از کنار درختان قد برافراشته میگذشتیم و صدای خوش پرندگان را میشنیدیم، اما اکنون دیگر نه آن صدای خوش به گوش میرسد و نه هوای سالمی باقی مانده است.
- علت بروز این پیامدها را چه میدانید؟
ساختوسازهای بیضابطه و غیراصولی و طراحیهای فاقد کارشناسی این وضعیت را به وجود آورده است. در برخی از کوچههای تنگ و باریک محلهمان 2شهروند نمیتوانند در کنار هم از این معابر رد شوند. برجها و ساختمانهای بلندمرتبه و شلوغ جای خانههای ویلایی را گرفته است و دیگر نمیتوان صفای کوچه و باغهایی که سهراب سپهری در اشعارش توصیف کرده را پیدا کرد.
- اطلاعات فوری
«علی قویتن» متولد اول مرداد 1343، ساکن محله فاطمی، کارگردان، نویسنده، تهیهکننده، تدوینگر و طراح لباس است. وی با اجرای تعدادی نمایشنامه و ساخت فیلمهای کوتاه و مستند پا به عرصه فیلمسازی گذاشت و در سال۱۳۷۰ با ساخت فیلم سینمایی «عشق من شهر من» وارد سینمای حرفهای شد.
او پس از ساخت ۷فیلم سینمایی تجاری در ژانرهای مختلف، از سال۱۳۸۸ به سینمای فرهنگی با محوریت کودک و نوجوان روی آورد و توانست با فیلمهای «پرواز بادبادکها» و «آفتاب مهتاب زمین» در بخش بینالملل و سودای سیمرغ سی امین و سی و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور یابد. فیلمهایش از سال۲۰۱۲ تاکنون هم در فستیوالهای بینالمللی مثل جیفونی ایتالیا به نمایش درآمده و فیلم «پل سفید» او جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره المپیا در یونان را از آن خود کرد.