یک تازهکار ممکن است خیلی زود در دام حرفهای رایجی بیفتد که بقیه همورزشیها به او میگویند. بعضی از این حرفها، باورهای نیمهدرست و بیضرری هستند اما عمل به بعضی این باورهای غلطی که در محیطهای ورزشی و سالنهای بدنسازی سر زبانها هستند.
افسانه 1: دویدن روی تردمیل در مقایسه با دویدن روی آسفالت یا سنگفرش فشار کمتری به زانو وارد میکند
شکی نیست که دویدن یکی از بهترین انواع تحرک بدنی است اما این عمل به هر حال به زانو فشار میآورد. این فشار به خاطر اثر وزن بدن روی مفصلهای بدن ما به وجود میآید و به همین دلیل، از این لحاظ فرقی بین دویدن روی تردمیل و دویدن روی آسفالت وجود ندارد.
بهترین راه برای کم کردن فشار به زانو، متنوع کردن نرمشها و تمرینهاست. ترکیب کردن دویدن با سایر فعالیتها مثل پا زدن با دوچرخه ثابت، فشار وزن به زانو را کم میکند. به این ترتیب میشود برای سالهای بیشتری دوید.
افسانه 2: دراز و نشست باعث آبشدن چربیهای شکم میشود.
حرکت «دراز و نشست» چه روی زمین و چه با استفاده از دستگاه، روش خوبی برای تقویت عضلهها در ناحیه میانی بدن و خوشهیکل شدن است اما متاسفانه این کار اصلا تاثیر قابلتوجهی بر مقدار چربی ناحیه شکم ندارد. برای سوزاندن چربیها با ورزش باید از برنامههایی استفاده کرد که هم شامل حرکات قدرتی باشند و هم باعث فعالیتهای قلبی- عروقی بشوند.
افسانه 3: تمرینهای ایروبیک باعث بهبود وضعیت سوختوساز بدن میشوند حتی ساعتها بعد از تمام شدن تمرین.
این جمله در واقع غلط نیست اما سوزاندن کالری با تمرینهای ایروبیک اصلا به آن اندازهای نیست که خیلیها تصور میکنند. در حین فعالیتهای ایروبیک، بدن کالری بیشتری مصرف میکند و این حالت تا مدتی بعد از تمام شدن تمرین هم باقی میماند اما مقدار این کالری اضافی در حدود 20کالری در روز است که در مقایسه با متوسط مصرف روزانه بدن، رقم چشمگیری نیست، بنابراین برای کالری سوزاندن فقط به تمرینهای ایروبیک اعتماد نکنید.
افسانه 4: شنا برای کم کردن وزن بدن عالی است.
شنا واقعا فواید زیادی دارد و مثلا باعث افزایش حجم ریهها و قوی کردن عضلات بدن میشود اما با کمال تعجب باید بگوییم که شنا کردن تاثیر زیادی در کمکردن وزن ندارد مگر اینکه هر روز بهطور منظم، چند ساعت شنا کنید. به دلیل خاصیت شناور بودن، موقع شنا و حرکت در آب، بدن کار کمتری در مقایسه با حرکت روی زمین و دویدن انجام میدهد.
ضمنا بهعنوان یک نکته منفی جانبی باید اضافه کنیم که عجیب نیست اگر بعد از بیرون آمدن از استخر، ولع زیادی برای خوردن داشته باشید. همین پرخوری بعد از شنا میتواند همه برنامه کم کردن وزن شما را بههم بریزد.
افسانه 5: یوگا برای کاهش هر نوع درد کمر مفید است.
واقعیت این است که برای مقابله با کمردرد، یوگا راه مناسبی است اما نه برای تمام انواع درد کمر. اگر ریشه کمردرد عضلانی باشد، کششهای یوگا برای باز کردن عضلات و کاهش درد جواب میدهند.
ضمنا یوگا با تقویت عضلات ناحیه کمر، جلوی دردهای آینده را میگیرد. اما اگر دلیل درد کمر چیز دیگری (مثل پارگی دیسک) باشد، انجام تمرینهای یوگا نهتنها کمکی نمیکند بلکه ممکن است باعث خرابتر شدن اوضاع و درد بیشتر بشود. اگر کمردرد دارید، قبل از شروع هر برنامه ورزشی با دکترتان مشورت کنید.
افسانه 6: اگر موقع ورزش عرق نکنید یعنی خوب تمرین نکردهاید.
عرق کردن اصلا معیار خوبی برای تعیین میزان تلاش آدمها هنگام ورزش کردن نیست. تعریق روشی است برای اینکه که بدن انسان خودش را خنک کند. میزان عرق کردن هر فرد بستگی به عوامل مختلفی دارد. ممکن است شما در حین تمرین کالریهای زیادی بسوزانید بدون اینکه حتی یک قطره عرق روی پیشانیتان راه بیفتد. پیادهروی و کار با وزنههای سبک، مثالهای خوبی از چنین فعالیتهایی هستند.
افسانه 7: تا وقتی که حین ورزش حال خوبی دارید، هنوز زیادهروی نکردهاید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که افراد هنگام شروع یک برنامه ورزشی ترکیب میشوند، فشار آوردن زیاد و انجام تمرینهای سنگین در همان شروع کار است. شاید دلیل این قضیه این است که در این مواقع چندان احساس خستگی نمیکنیم و تا میتوانیم ادامه میدهیم. معمولا خستگی و کوفتگی تمرینها بعد از 3-2 روز خودشان را نشان میدهند.
همیشه طبق برنامه ورزش کنید و چون حالتان خوب است، بیشتر از برنامه تمرین نکنید. بعد از مدت کوتاهی، اثرات منفی زیادهروی میتواند به کل شما را از ورزش کردن منصرف کند.
افسانه 8: استفاده از دستگاههای بدنسازی راه بهتری برای ورزش کردن است.
خیلیها عقیده دارند کار کردن با دستگاههای بدنسازی باعث میشود هنگام ورزش، بدن بهطور خودکار در موقعیتهای صحیح قرار بگیرد و به این ترتیب بالاجبار حرکات را درست انجام میدهیم. این حرف درست است منتها وقتی که دستگاه برای هر فرد و با توجه به قد و وزن او تنظیم شده باشد.
همیشه زیر نظر یک مربی یا کسی که به تنظیم درست دستگاهها وارد است، تمرین کنید وگرنه با یک اشتباه کوچک هنگام کار با دستگاه، ممکن است آسیبهای جدی به خودتان وارد کنید.
افسانه 9: ورزشی برایتان فایده دارد که در حین انجام آن، نوعی درد حس کنید.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسها و مربیان، در بین حرفهای رایج در سالنهای ورزش، خطرناکتر از همه این است که «بدون درد، چیزی به دست نمیآورید». احساس درد و کوفتگی بعد از ورزش، طبیعی است ولی این با درد داشتن در حین انجام حرکات فرق میکند. تنبلی نکنید اما هیچ حرکت ورزشی نباید باعث درد کشیدن شما بشود؛ اگر اینطور است، یا دارید حرکات را اشتباه انجام میدهید یا از قبل آسیبدیدگی داشتهاید.
متخصصان ادامه تمرین با درد را درست نمیدانند. در این مواقع، تمرین را متوقف و کمی استراحت کنید. اگر درد از بین نرفت یا با شروع تمرین دوباره ادامه پیدا کرد، حتما یک سری به دکتر بزنید.
با درد نسازیم
تصور بسیاری از ما از حوزه علم و دانش، جایی است که در آن عقل، خیلی محکم و جدی در آن حرف اول (یا آخر) را میزند. با این تصور، وجود هرگونه خرافه یا حرف باطل در حیطه دانش باورکردنی نیست. پس به این ترتیب نباید چیزی به نام «افسانه علمی» داشته باشیم (افسانه در اینجا به معنی باور جا افتاده و مورد قبول همه اما غلط یا نهچندان درست به کار میرود، نه به معنی قصه و داستان خیالی).
اما این افسانهها در بین انسانها حاضر هستند. دانش به دنبال آشکار کردن نادانستههاست و همین به آن حالتی رمزآلود میدهد. هر چه موضوع رازآلودتر باشد، احتمال افسانهآفرینی در حول و حوش آن بیشتر میشود، بهخصوص در میان عوام. «درد»- این همراه قدیمی بشر- یکی از همین موضوعات نهچندان سرراست است که باورهای غلطی درباره آن در جوامع مختلف شایع است.
یکی از قویترین باورهای غلط درباره درد این است که باید با درد ساخت؛ «فقط نازنازیها به خاطر درد به دکتر مراجعه میکنند». این فکر را پدر و مادرهای زیادی به عمد یا به صورت ناخودآگاه به فرزندانشان یاد میدهند. در بسیاری از اقوام، درد کشیدن- به هر قیمتی- و به روی خود نیاوردن آن، نشانه مردی، بزرگی و استقامت است.
اخبار منتشرشده درباره اثرات منفی مصرف بیرویه داروهای مسکن هم در سالهای اخیر این باور را تقویت کرده و باعث شده بسیاری وقتی دچار درد میشوند، بیخیال درمان بشوند و این یک اشتباه بزرگ است.
اولا درد یک نشانه است؛ نشانه اختلال در بخشی از سیستمهای بدن؛ پس باید آن را جدی گرفت. مثلا درد دندان نشانه نوعی آسیب در ناحیه دهان و دندان است که بیتوجهی مطلق به آن حتی ممکن است به قیمت مرگ تمام شود. ثانیا روشهای متعددی برای تسکین درد وجود دارد که در بین همه آنها ما معمولا فقط به خوردن داروهای مسکن- بینسخه یا بانسخه- اکتفا میکنیم. ماساژ، نرمش، فیزیوتراپی، مصرف بیحسکنندهها، جراحی و حتی روشهایی مانند طب سوزنی، از راههایی هستند که میشود برای از بین بردن یا کاهش درد از آنها استفاده کرد.
دردهایمان را بشناسیم و جدی بگیریم. یک سردرد ساده را میشود به سادگی رفع و رجوع کرد اما بیشتر دردها از این دست نیستند. باور کنیم مراجعه به پزشک به خاطر درد، اصلا کار بدی نیست، یک مشاوره ساده گاهی جان ما را نجات میدهد.