شمیران جاذبههای گردشگری بسیاری دارد و شهروندان از همه نقاط شهر به بهانه گردش و بازدید از اماکن تاریخی و دیدنی به این نقطه از شهر میآیند. شمیران با کوچه باغهایش برای من فضای نوستالژیک و پرخاطرهای داشت؛ فضایی که اکنون کمتر میتوان رد و نشانی در محلههای قدیمی آن پیدا کرد.
ترافیک در هر کوچه و خیابان این منطقه آرامش را از ساکنان گرفته است و شمیرانیها برای پیدا کردن آرامش در روزهای تعطیل راهی روستاهای اطراف میشوند تا اوقات خوشی را بگذرانند. اما این روستاها هم از گزند ویلاسازان و برجسازان در امان نمانده است. مسئولان شهری باید تا شمیرانات بهصورت کامل نابود نشده فکری اساسی به حال این شهر کنند.
مدتی پیش کتابی درباره تهران زمان قاجار مطالعه میکردم. برایم بخشی از این کتاب جالب بود که فرمانفرما و سپهسالاران آن زمان به فضاهای سبز و بوستانهای محلی برای تفرج و تفریح شهروندان تهرانی اهمیت میدادند و محلی هم برای دورهگردها اختصاص داده بودند. امروز مسئولان در تمام محلهها بوستان ایجاد کردهاند اما هیچ نظارت و کنترلی بر این مکانهای عمومی ندارند. بوستانها به محلی ناامن و مرکزی برای مبادله موادمخدر تبدیل شده است. آیا نباید طعم لذت بردن از زندگی و حس امنیت در شهر را بچشیم؟ دلم برای شمیران قدیم تنگ شده است.