فرشاد شیرزادی - خبرنگار: هر بار که چشم‌های رنگی هوشمندش در چشمخانه می‌چرخد، احساس می‌کنید که می‌خواهد مطلب و موضوع جدیدی از تاریخ محله‌های شرق تهران را بازگو کند.

یکی از مورخان تهران است و بیشتر سال‌های عمر خود را صرف تحقیق و پژوهش در زمینه شهری و محله‌های شرق تهران کرده است. کتاب «مجیدیه در آینه تاریخ» یکی از همین کتاب‌هاست. به قول معروف او خود تاریخ گویای شرق تهران است و نه تنها مجیدیه که دیگر محله‌های شرق را هم به خوبی می‌شناسد. به حدی که کمتر کسی را می‌توان در این حوزه سراغ گرفت که مانند او به «شرق پایتخت» احاطه داشته باشد. از دوستان دیرین «احمد نوری‌زاده» شاعر و مترجم ایرانی است که مدالی موسوم به «گاراپیس پاپاسیان» را سال‌ها پیش از رئیس‌جمهور ارمنستان دریافت کرد. همراه با «هویک میناسیان» تاریخ‌دان، کوچه‌پسکوچه‌های محله مجیدیه را گز کردیم تا با او ساعتی درباره این محله همکلام شویم.

  • چه شد که سر از مجیدیه درآوردید؟  

سال ۱۳۳۱ در شهر اراک متولد شدم. ۶ سالم بود که به تهران آمدیم و چند ماه در محله «حشمتیه» ساکن شدیم. از آنجا به محله مجیدیه نقل مکان کردیم و مشغول تحصیل در مدرسه آرارات شدم. برخی از خویشاوندانمان قبل از ما از روستا به این محله آمده بودند، به همین دلیل هم ما در محله مجیدیه سکونت کردیم. آشنایی ما این‌گونه بود.  

  • دوره کودکی شما در مجیدیه چگونه گذشت؟  

مثل همه بچه‌ها در کوچه‌پسکوچه‌های مجیدیه بازی می‌کردیم. بعد از ۱۶ متری دوم همه زمین‌ها خاکی بود و نخاله‌هایی را که حاصل خانه‌سازی‌های نقاط دیگر شهر بود، در اینجا تخلیه می‌کردند. از مجیدیه شمالی، ده‌نارمک را می‌دیدیم. ما در همین زمین‌های خاکی فوتبال بازی می‌کردیم.  

  • مجیدیه از همان ابتدا با چه چیز شناخته می‌شد؟  

این‌جا اول بیابان بود. بعد از ساخت یکی دو کارخانه، مدرسه آرارات را ساختند. اوایل عده‌ای از اهالی با حلبی و آجر، در اینجا برای خود خانه ساخته بودند تا اینکه در سال ۱۳۳۵ آن خانه‌ها تخریب شدند. «مستوفی‌الممالک» علاوه بر زمینی که به ساکنان واگذار کرد به همه پول داد تا خانه بسازند. مهندس «میکائیکیان قریبیان» این دو ۱۶ متری را با کوچه‌هایش صرفاً برای یک طبقه طراحی کرد و کلنگ این را منطقه زد.

اوایل هر ۱۰۰‌مترمربع زمین در این منطقه ۴ تومان و بعدها به قیمت ۵ تومان و یک قران خرید و فروش می‌شد.  البته در آن سوی ۲۰ متری شهید عراقی، روستای کوچکی بود که ترک‌ها در آن منطقه سکنی گزیده بودند. بعدها شخصیت‌های مختلفی به این منطقه آمدند که از بعد فرهنگی رشد کرد و پوست انداخت. این محله در گذر تاریخ بیشتر به محله ورزشکارپرور معروف شده است.  

  • چه شد که تصمیم گرفتید درباره مجیدیه کتاب بنویسید؟  

چون اینجا زندگی کرده بودم ذهنم درگیر این محله بود. نخستین کتابی هم که نوشتم درباره روستای خودمان بود. به هر حال انسان هر جا که زندگی می‌کند، آنجا را دوست دارد و علاقه خاصی به آنجا پیدا می‌کند. به همین دلیل ساده، تاریخ مجیدیه را نوشتم.  

  • از چه زمانی نوشتن کتاب «تاریخ مجیدیه» را آغاز کردید؟  

پس از بازنشستگی که وقت بیشتری داشتم شروع به مصاحبه با افراد مختلف کردم و تحقیقاتم حدود ۲۰ سال طول کشید و یک سال هم وقت صرف نوشتن کتاب کردم.

  • هنگام تحقیقاتتان با مشکل یا مانعی هم مواجه شدید؟

برخی از افرادی که با آنها مصاحبه می‌کردم راستش را نمی‌گفتند. بعضی هم کارهایی را که در محله انجام شده بود به خودشان نسبت می‌دادند و به پای خودشان یا خانواده‌هایشان می‌نوشتند. وقتی با چند نفر دیگر صحبت می‌کردم، از لابه‌لای سخنان دیگران به اصل موضوع پی می‌بردم. این مشکل کار تحقیقات من درباره محله مجیدیه به شمار می‌رفت.  

  • آیا برای نوشتن کتابتان ناچار به مسافرت هم شدید؟  

نه اما کسانی که در ایران نبودند و بعد به ایران آمدند، با هماهنگی‌ اطلاعاتشان را در اختیارم گذاشتند که چکیده این اطلاعات در کتابم آمده است.  

  • مجیدیه شمالی آن سال‌ها چگونه جایی بود؟  

شازده‌های قاجار در این منطقه سکونت داشتند. باغی هم بود به نام «باغ شازده» که از بزرگراه رسالت کنونی آغاز می‌شد و تا میدان سرباز می‌رسید. از میدان شهید بهشتی به بالا هم روستا بود و مردم کشاورزی می‌کردند. این موضوع مربوط به ۶۰ سال پیش است. این روستا قبرستان هم داشت. این قبرستان تا چند سال پیش هم دست نخورده مانده بود. چند کاشی‌سازی هم آنجا وجود داشت.  

  • پیش از شما نام مجیدیه در آثار مکتوب آمده است؟  

«پرویز شهری» در تألیفاتش به مجیدیه اشاره کرده اما من از آنها استفاده نکرده‌ام. «محمدعلی جمالزاده» هم در کتاب «گنج شایگان» به محله مجیدیه اشاره کرده است و می‌گوید: «محله مجیدیه را «عبدالمجید میرزاعین‌الدوله»، صدراعظم محمدعلی شاه‌ آباد کرد و به همین دلیل به «مجیدیه» معروف شده است.» البته این را هم بگویم که مجیدیه آن زمان شمالی و جنوبی نبود و هنوز بزرگراه رسالت وجود نداشت.

در واقع ساخت این بزرگراه مجیدیه را به ۲ بخش تقسیم کرد. دکتر «منوچهر ستوده» هم در کتاب «جغرافیای تهران» به مجیدیه اشاره کرده و می‌گوید: «صاحب این ده، شازده سلطان «محمود یمین‌السلطنه» بود. وی خرده مالک است. در این دهکده باغ بزرگی وجود دارد که مصب قنات محل در آنجاست و در آنجا چاه عمیقی هم وجود دارد.» 

  • این شازده چگونه آدمی بود؟  

شازده انسان دوست و رئوف بود. یکبار آب کم می‌شود و میراب آب را به روی مردم می‌بندد. شازده که از این موضوع مطلع می‌شود میراب را خبر می‌کند و دستور می‌دهد که آب را برای مردم رها کند و کمتر به درخت‌ها آب دهد. این آب از مجیدیه شمالی می‌آمد و در کوچه «امامیان» کنونی از سمت راست رها می‌شد و مردم از آن بهره‌مند می‌شدند.  

  • داستان مسجد ۶۰ساله محمدیه (ص)


در دفتر کار میناسیان نشسته‌ایم و او ما را متوجه نام و عنوان مسجد «محمدیه(ص)» می‌کند. با او همراه می‌شویم تا این مسجد را به ما نشان دهد. پارچه‌ها و نشانه‌های اربعین هنوز روی در و دیوار مسجد مانده است. با میناسیان راهی خیابان «۱۰ متری امیری» می‌شویم. نمی‌خواهیم وارد مسجد شویم و برای خادمان مسجد ایجاد مزاحمت کنیم. میناسیان می‌گوید: «مسجد محمدیه(ص)» در سال ۱۳۳۷ با کمک اهالی محله با معماری استاد محمد رضایی ساخته شد. مساحت زمین این مسجد ۳۰۰‌مترمربع و زیربنایش ۶۵۰‌مترمربع است. این مسجد، قدیمی‌ترین مسجد مجیدیه است. بانیان مسجد حاج علی آذری، حاج علی مرادی‌نژاد، حاج سید علی‌اکبر طباطبایی، حاج حسن گنجی، آقای پورغلامی و حاج آقا مولایی بوده‌اند.» 

  • نیم قرن میزبانی از نمازگزاران

‌از دیگر مساجد قدیمی محله مجیدیه مسجد «ولی‌عصر(عج)» است. همراه میناسیان به خیابان «رفیعا» در خیابان گلبرگ می‌رویم. از ساختمان مسجد مشخص است که قدمتش به حدود نیم قرن می‌رسد. او که حالا دیرگاهی است با ما خیابان‌ها را گز کرده است، می‌گوید: «مسجد ولی‌عصر(عج) در سال ۱۳۵۱ ساخته شد.

این مسجد ۲ طبقه با زیربنای ۳۵۰‌مترمربع است. نمازهای جماعت در ۲وعده ظهر و عصر، مغرب و عشا در این مسجد برگزار می‌شود و در ماه‌های مبارک رمضان هم در ۳نوبت صبح، ظهر و عصر، همچنین مغرب و عشا برگزار می‌شود.» کنار مسجد همچنین آشپزخانه‌ای به مساحت ۴۰‌مترمربع وجود دارد که متعلق به مسجد است. در کنار ورودی مسجد هم ۲ واحد مقاومت بسیج خواهران و برادران واقع شده است.  

برچسب‌ها