اصلا جنگ و نمود و نتایجش را نمیشود انکار کرد. همانطور که 8سال جنگ تحمیلی در جامعه ما، فراموش کردنی نیست.
امسال لابهلای جشنوارههای موضوعی مختلف ،بنیاد شهید و امور ایثارگران با برپایی جشنواره تئاتر منطقهای با موضوع ایثار تصمیم گرفت، به جنگ و مسائل آن و در عین حال ترویج فرهنگ گذشت و ایثار بپردازد. دور اول جشنواره در بجنورد برگزار شد و طبق برنامه قرار است پس از برپایی جشنوارههای بعدی در تبریز و فارس، برگزیدگان در تهران به رقابت بپردازند.
مردهای از دل خاک بیرون میآید. صدای شلیک گلوله قطع نمیشود. مادر و دختری،پریشان و هراسان، روی زمین خاکی، این سو وآن سو میروند. زخمیها همه جا دیده میشوند، سنگرهای فروریخته هم... .
جنگ، برباد رفتن آرزوها، سالها و آدمهاست، آنها که امروز هستند و فردا نه. نمایش «آوای زمین» از خمین و به کارگردانی «مهدی محمدی» از یک خواب شروع میشود. نیمه شبی، سربازی جوان در میدان جنگ از خواب میپرد. شاید هم خواب نه، کابوس،کابوسهای شبانهای که پسر را به هزارتوی ماجراهای زندگی مادر و خواهرش میبرد.
«رضا آشفته» منتقد تئاتر درباره اثر برگزیده اولین جشنواره منطقهای تئاتر ایثار در بجنورد میگوید:«آوای زمین در صورتی که تعادل میان کمدی و تراژدی را رعایت میکرد یعنی کمتر به سوی تراژدی میچرخید، به نمایش نوع گروتسک تبدیل میشد اما در شرایط فعلی با غالب بودن پریشان حالی،تا حدودی حوصله مخاطب را برای دنبال کردن ماجراها سر میبرد. تکراری که بر اثر حاکم است مانع از تداوم ارتباط میشود.»
در هر صورت اما بازیهای خلاقانه بازیگرها، نکته و امتیاز مثبت اثر است. هرچند ماجرا و نمایشنامه به نوعی تکرار گفته شدهها است و موضوع تازهای دیده نمیشود، اما حرکات بازیگرها و نوع پردازش نور و موسیقی، خبر از کارگردانی خلاق اثر میدهد. یکی از بازیگران سالخورده گروههای تئاتری میگوید:« متاسفانه مطرح کردن موضوعات کلیشهای و شعارزدگی از معضلاتی است که در اکثر نمایشنامهها دیده میشود.خصوصا وقتی جشنوارهها به صورت موضوعی مطرح است، شعارزدگی متن و دکور و اجرا،بیشتر به چشم میآید.»
اولین جشنواره منطقهای ایثار از طرف بنیاد شهید و امور ایثار گران در حالی به پایان رسید و منتخبین اعلام شدند که اکثریت نمایشنامه در سطحی متوسط اجرا و به دور از معیارهای حرفهای بودند.
رضا آشفته میگوید:به نظرم تنها نمایش «پیوستگان» از گرگان به کارگردانی «عبدالعلی رضایی» کاملا حرفهای بود اما آن هم در شیوه اجرایی، نوآوری و جسارت خلاقانهای بروز نداد.»
بازیگرهای باسواد
«باید از خودآموزی دست کشید و به یاری مربیان و روشهای درست، در پی آموختن اصول و مبانی این هنر به شیوهای باز و سالم و درست بود، باید کار کرد.»
«دکتر قطبالدین صادقی» از اساتید تئاتر دستهایش را به هم میکوبد:«کار و کار و کار.»
از همان روز اول جشنواره کارگاه آموزشی دکتر هم شروع میشود. هر روز صبح همه گروههای تئاتری جمع میشوند در سالن هتل و استاد شروع میکند. با لباس یک سر سیاه توی سالن راه میرود. دستهایش را تکان میدهد صدایش را گاهی بالا میبرد و بعد صدا آهسته میشود؛ انگار بازیگری روی صحنه بازی میکند. اصولا اگر کارگردان ایده برتری از نوشته نداشته باشد، کارگردان نیست.
کارگردان نه با کلمه که با تصویر، حرکت، میزانسن و پرداخت عمیق موقعیتهای دراماتیک میتواند ایدههایی بسیار بزرگ و عمیق بیافریند که از هر نظر زیباتر و خلاقتر از ایدههای نویسنده باشد. بازیگر نیز با حس و اندیشه و حرکت خود کاملا قادر است افکار، یافتههای جدیدتر و جذابتری به متن بیفزاید. بنابراین نه کارگردان و نه بازیگر، هیچکدام بردههای نمایشنامه نیستند، به خصوص نمایشنامههای ضعیف!
به طور کلی استقبال گروههای تئاتری نشان میدهد که مهمترین دستاورد جشنواره همین کلاسهاست، کلاسهایی که شاید اهالی تئاتر در استانهای مختلف ایران و حتی در همین پایتخت از آن محروم باشند.
هرروز ساعت 8صبح، استاد از خلاقیت، تلاش و سواد میگوید. از بازیگر باسوادی که میتواند، عمق و سطح نمایش را بالاتر ببرد. هرچند بین نمایشنامههای ایرانی هم میتوان به متنهای جذابی دست یافت.
جشنواره موضوعی
مهرماه سال 1386، بنیاد شهید و امور ایثارگران تصمیم به برگزاری جشنواره موضوعی منطقهای ایثار گرفت. ماجرایی که چند وقتی است دیده میشود، جشنوارههای موضوعی، از جشنواره تئاتررضوی گرفته تا دفاع مقدس و عاشورایی و این جشنواره.
همزمان با هفته دفاع مقدس فراخوانی به استانهای خراسان شمالی رضوی و جنوبی، سیستانوبلوچستان، قم، مرکزی، سمنان، تهران بزرگ و شرق، مازندران و گلستان، از طرف بنیاد شهید و امور ایثارگران فرستاده شد که طی آن از تمام گروههای نمایشی دعوت به عمل آمد تا نمایشنامههایی با موضوع ایثار را به ستاد بازخوانی جشنواره بفرستند.
«محمدرضا الوند»، «رضاصابر» و «حسن عابدی»، گروه بازخوانی آثار، از بین 90 نمایشنامه رسیده، 27اثر را برگزیدند.
ماجرای انتخاب اثر برای اجرا در جشنواره به همین جا ختم نشد. در مرحله بعدی تیم داوری «همایون علی آبادی»، «مهدی حاجیان» و «حسن عابدی» راهی شهرها شدند تا بعد از دیدن آثار، 11 گروه نمایشی را انتخاب کنند.
دکتر قطبالدین صادقی که به همراه «اردشیر صالحپور» و «رحمت امینی» جزو هیات داوران جشنواره بود میگوید:«با جشنوارههای تئاتر موضوعی کاملا موافقم، هر جشنوارهای باید یک مناسبت یا تعریف دقیق موضوعی داشته باشد و به درستی همین «مضمون» دقیق است که آن را از جشنوارههای دیگر متفاوت میکند و اهداف آن را تعیین میکند. از این نظر هر جشنوارهای باید یگانه و منحصر به فرد باشد.»
از سوی دیگر مسئولان برگزاری جشنواره منطقهای، از منظر دیگری به جشنواره نگاه میکنند، یکی از مسئولان میگوید:«این جشنواره با هدف ترویج فرهنگ ایثار برگزار شده است.»
با این حال گفتن از دغدغههای انسانی، گمشدههای آرمانی و ترسیم کردن لحظات سرگشتگی، یکی از مسائلی است که نه تنها جشنوارهای با نام ایثار که در تمام ابعاد هنری، جشنوارههای موضوعی قابل گسترش است.
اکثریت نمایشنامهها در همین باره هستند، گفتن از خصوصیات و رفتارهای انسانی ،پریشانی آدمهای هزاره سوم که هنوز رو به سوی سنت و گذشته دارند. در اکثر اجراها، شخصیتهای اصلی بعد از جنگ، 8 سالی که در دفاع مقدس و با اتکا بر آرمانهای انسانی و اسلامی گذشته است و اصلا تمام رفتارها و واکنشها ناشی از آن اعتقاد ذهنی بودهاند، به دورهای وارد شدهاند که انگار خیلی از این ارزشها، حداقل در ظاهر فراموش شدهاند. پریشانی هم از همین جاست؛ سرگردانی و آشفته حالی آدمها.
هرچند در ادامه داستانها معمولا کسی پیدا میشود برای همذات پنداری با شخصیت اصلی و انگار نویسنده، کارگردان و به طور کل گروه میخواهند ما باور کنیم که هنوز در عمق روح و جان آدمها، همان ارزشهای گذشته دیده میشود. در این بین سه نمایش پوتینهای پایهدار، آوای زمین و کاغذ باد بیشتر با مخاطب ارتباط پیدا میکنند و همان دغدغهها را عمیقتر به تصویر میکشند.