یا اینکه میتوانند 2 دسته باشند؛ گروهی که تا صبح کار میکنند و گروهی دیگر که تا نیمههای شب و حتی پاسی از شب گذشته کار میکنند؛ البته طبیعی است که کار دسته اولیها، سختتر است اما بدک ندیدیم که سرکی هم به دسته دومیها بزنیم تا از دستمان ناراحت نشوند.
نرمندان خانم حوزه نمایش و تصویر میتوانند جزو گروه دوم باشند؛ تئاتریهایی که گاه حتی تا یک نیمهشب هم مشغولاند. بازیگران سینما و تلویزیون هم اینچنیناند. کارگردانان و تدوینگران و منشی صحنهها هم جزو این گروهاند. اتفاق میافتد که باید کاری را تا زمانی مشخص برسانند؛ وقت کم است و کار زیاد و آنها لاجرم باید اینچنین سرسختانه کار کنند تا کار را سر وقت تحویل بدهند.
سر کارگردانان زن نامآشنا، حسابی شلوغ است؛ با آنها که تماس میگیریم، مکثی میکنند و آینده را وعده میدهند برای گفتگو. آنقدر سرشان شلوغ است که حتی تلفنی و کوتاه هم نمیتوانند حرف بزنند.
تدوینگر خانم یکی از این فیلمها - که باید سریع به جشنواره هم برسد - میگوید که این روزها حتی فرصت حرف زدن هم ندارد، چه برسد به خواب و استراحت؛ «کار، کار است و شب و روز هم ندارد. کیفیت کار ارائهشده مهم است». این تدوینگر از کیفیت بالای کار در شب هم میگوید تا همهاش منفی حرف نزده باشد؛ «حجم غیر قابل باور و ترافیک وحشتناک جشنواره، علاوه بر کمکردن کیفیت کارها، باعث خستگی ناشی از کار زیاد و کمخوابی میشود که این خستگی، تنها با داوری مناسب فیلمها در جشنواره فجر از بین میرود».
لادن طباطبایی، بازیگر نامآشنایی است که هم تئاتر کار میکند و هم تلویزیون. آرام و شمرده، جوابمان را میدهد؛ «شبکاری - مثلا به آن صورت که برای پرستاران و پزشکان شیفت شب وجود دارد - برای هنرمندان وجود ندارد. ما کارمان را سلیقهای انتخاب میکنیم و طبیعی است که با خیال راحت هم سرکارمان برویم».
طباطبایی کار شبانه را بیشتر متعلق به کارهای روتین و مناسبتی میداند؛ ضمن اینکه میگوید بعضی کارگردانها هم ترجیح میدهند شبها کار کنند چرا که شب، سکوت دارد و راحتتر میتوانند فیلمبرداری کنند.
لادن طباطبایی کار شبانه را طاقتفرسا میداند؛ «کار شبانه انرژی زیادی از آدم میگیرد. برای خانمهایی که در کنار کارشان، باید همسرداری و بچهداری و خانهداری هم بکنند، این صرف انرژی چند برابر میشود و به نوعی میشود گفت که طاقتفرساتر است». برای کم کردن این حجم از انرژی، همکاری خانوادههای هنرمندان البته میتواند خیلی کارگشا باشد. این بازیگر - حالا که خودش مادر شده است - مشکل هنرمندان زنی را که مادر هم هستند، بیشتر لمس میکند؛ «همیشه استرس و نگرانی همکاران پیشکسوت را روی صحنه تئاتر یا فیلمبرداری شاهد بودم که چطور برای سلامت، نوع خوابیدن، غذا خوردن و حتی شستن ظرفها در ساعتهایی که در خانه نبودند، نگران بودند و دلشوره داشتند. حالا بیشتر درک میکنم؛ واقعا کار سختی است».
مادرشدن، کارهای فرهنگی و هنری طباطبایی را تحتالشعاع خودش قرار داده؛ شرطش هم برای کارها، این است که تا 10 شب بیشتر طول نکشند تا به امور خانه و خانوادهاش هم برسد. این بازیگر که الان سرگرم فیلم سینمایی «یک وجب از آسمان» است بودن زن در خانواده را خیلی مهم میداند؛ بهرغم اینکه اشاره میکند از قدیمترها گفتهاند که مرد، ستون خانه و خانواده است؛ آنقدر مهم که نبودنش - حتی برای چند دقیقه - حسابی توی چشم میآید و قابل لمس است.
خانم بازیگر حرفهایش را اینطور تمام میکند که «باز هم تاکید میکنم که کار ما دلبخواهی است اما پرستارها و دکترها و بعضا کارگران زن - که مجبورند همه شب را سرکار باشند - واقعا زندگی سختی دارند. برای خود من که دوری از فرزندم - حتی برای یک شب - کابوسی وحشتناک است؛ کابوسی که آرزو میکنم هیچ وقت اتفاق نیفتد».
«شبکاری که نداریم؛ بهتر است بگویید کار تا پاسی از نیمهشب. خب، کار تئاتر و نوع اجرای تئاترها بیشتر در ساعتهای پایانی روز انجام میشود. باتوجه به اینکه یک هنرمند، انرژی زیادی را برای درآوردن نقش هدر میدهد، نتیجهاش خستگی زیاد است».
کارگردان نمایش «شمس پرنده»، زمان کارش فقط به کار فکر میکند اما در عین حال معتقد هم هست که زنان به خاطر آفرینششان میتوانند در آن واحد درگیر چند کار مهم هم باشند.
پری صابری میگوید که «مادر بودن و مادر شدن - و کلا تأهل - کار را در درجه دوم اهمیت قرار میدهد؛ ببینید، ما ساعت 12 شب – که همه توی خواب نازند یا دارند خود را برای خواب ناز آماده میکنند - تازه قصد میکنیم که به خانه برگردیم؛ البته آن موقع شب ترافیکی نیست که پشت چراغ قرمز و راهبندان معطل بشویم. من به خانه که برمیگردم، مجبورم مادر باشم، نه کارگردان تئاتر. باید مسئول همسر، بچهها، خورد و خوراک، خواب و ... اهل خانه باشم. حالا این وسط اگر یکی هم مریض بشود، دیگر بدتر میشود. تازه این کارها که تمام شد، میتوانم استراحت کنم. صبح هم که به خاطر من - که تا دیروقت کار کردهام- معطل نمیشود، باید صبح هم زود بیدار بشوم».
خلاصه اینجوری است که خستگی به تن کارگردان تئاتر کشورمان - که تازگیها نشان شوالیه از ایتالیا را هم گرفته است – میماند. پری صابری دل پری دارد و حرفهای زیادی برای گفتن؛ حرفهای آخرش را هم اینطور برایمان واگویه میکند؛ «خانمها اصولا خودسانسوری را ترجیح میدهند؛ یعنی حاضرند از خودشان و تعلقاتشان چشم بپوشند.
حسابش را بکنید مادری که خواب مانده باشد، صبح دیگر چیز به درد بخوری در بازار ترهبار گیرش نخواهد آمد. هر زنی در درجه اول مادر است، بعد هنرمند و پزشک و پرستار؛ البته این را هم گفته باشم که من معتقدم عشق و علاقهای که هر کسی به کار و خانوادهاش دارد، باعث میشود این هماهنگی را بین کار بیرون خانه و درون خانه ایجاد کند؛ تا جایی که در این چند سال اخیر شاهد حضور خانمها در عرصههای مختلف جامعه - و بعضا خانواده - بودهایم؛ جای تبریک هم دارد البته».