او بین اهالی، تماشاچیها و طرفدارانش به «دیوید بکام» ایرانی معروف است. علاقه خاصی به محله دوران کودکیاش دارد و مایل است هرچه در توان دارد، برای همسایههای قدیمیاش انجام دهد؛ همان بچهمحلهایی که وقتی او را میبینند، میگویند: «این همان محمد کوچولوی خودمان است که از درس و مدرسه فراری بود و به خاطر فوتبال، زمین و زمان را به هم میدوخت! »
بارها ریشسفیدان محله با دیدن او، شیطنتهای دوران کودکی و نوجوانیاش را برایش یادآوری میکنند. خاطرههایی از جنس شکستن شیشه خانهها و شیطنتهای دوران کودکی. با نوازی قدم در کوچه شهید اسلامی میگذاریم؛ جایی که در آنجا بزرگ شده است.
یک خانه ۲طبقه قدیمی نشان ما میدهد و میگوید: «این خانهای هست که در آن بزرگ شدم. یک خانه ویلایی که درحیاط خانهاش حوضچه و باغچهای کوچک داشت و هنوز هم دارد. هنوز هم پدر و مادرم در اینجا زندگی میکنند. گاهی آرزو میکنم به آن دوران برگردم. آن زمان همسایهها از احوال همدیگر خبر داشتند و از بازی ما در کوچه ناراحت نمیشدند. چندبار موقع بازی فوتبال، شیشه خانه همسایهها را شکستم، اما هیچوقت من را دعوا نکردند.»