اصلاً نمیشود گوشهای بایستی به دیوار تکیه بدهی و این سنگریزهها را از توی کفشت بیرون بیاوری.
وقتی به کارهای نیمهتمام فکر میکنم، روزهای آخر سال، ساعت و لحظهها روی سرم هوار میشوند. شما چهطور؟ کارهای نیمهتمامی دارید که دائم روی مخچهتان راه برود؟
* * *
هستی حسینپور، نوجوان ۱۶ سالهای است که میگوید یک کار نیمهتمام جدی دارد. او کلاس زبان فرانسه رفته و نیمهکاره رهایش کرده است. بهگفتهی خودش اگر یادگیری زبان فرانسه را ادامه ندهد احساس ضعف میکند، اما یا فرصت نمیکند یا انگیزهی لازم برای ثبتنام در ترم جدید را ندارد. البته او کارهای ناتمام دیگری هم دارد، مثل اتودهای نقاشی که نیمهکاره رها شدهاند و میگوید که دوست دارد اینها را تمام کند، چون هروقت به کار تازهای فکر میکند مادرش میگوید: «بهتر است اول تکلیف نقاشی و زبان فرانسه و کارهای نیمهتمام دیگرت را مشخص کنی، بعد به یک شاخهی دیگر بپری.»
* * *
الهام پاک، روانشناس و مشاور آموزشی در این باره به دوچرخه میگوید: «همهی ما تجربهی داشتن کارهای نیمهتمام را داریم. خود من در نوجوانی با این مسئله درگیر بودم. اما نمیتوانیم با این توجیه که همه آن را تجربه کردهایم، به سادگی از کنارش بگذریم و فکر کنیم چون همه همینطورند، پس اهمیتی ندارد.»
به گفتهی این مشاور «ناتمامماندن بعضی کارها، ممکن است برای همه، بهخصوص برای نوجوانها استرس، تشویش نگرانی و مهمتر از همه احساس گناه بیاورد. و این حس گناه، گاهی تا جوانی و بزرگسالی همراه فرد میماند مثلاً گاهی بزرگترها میگویند که اگر وقتی در نوجوانی کلاس موسیقی ثبتنام کردم، آن را ادامه میدادم الآن موسیقی بلد بودم و یا در مورد آموزش زبان و... هم بسیار اتفاق میافتد که افراد دچار چنین حسی بشوند.»
پاک در گفتوگو با دوچرخه از حساسیت موضوع برای نوجوانها یاد میکند و میگوید: «بعضی از نوجوانها به دلیل تغییرات هورمونی و یا وضعیت زندگی، دچار عصبانیتهای لحظهای میشوند که انباشتهشدن کارهای نیمهتمام و برطبق برنامه پیش نرفتن، میتواند آنها را عصبیتر کند و روی روابط خانوادگی و اجتماعی آنها تأثیر منفی بگذارد.»
* * *
پارسا محمدی ۱۵ ساله هم از تابستان چند کار ناتمام دارد که بعد از بازشدن مدرسهها دیگر فرصت رسیدگی به آنها را پیدا نکرده است. البته حالا کارهای نیمهتمام درسی هم به آن کارهای ناتمامِ پارسا اضافه شده است. او موفق نشده طبق برنامههایی که برای درسخواندن ریخته پیش برود و کارهای درسی ناتمام روی هم انباشته شدهاند.
همیشه در پایان سال، موقع خانهتکانی از هر گوشهی اتاق، نشانههایی از کارهای نیمهتمامش پیدا میشوند و او تصمیم میگیرد که بعد از عید و یا تابستان سر فرصت کارهایش را انجام بدهد.
* * *
الهام پاک در بخش دیگری از گفتوگو با دوچرخه میگوید: «راهکارهای زیادی برای حل مسئلهی کارهای ناتمام وجود دارد، اما راه حل عملی و سریع برای ساماندهی کارهای ناتمام این است که در مرحلهی اول، کارهای نیمهتمام را روی برگهای فهرست کنیم و ببینیم چه کارهایی را میخواستیم انجام بدهیم اما به هر دلیلی نتوانستهایم تمامش کنیم.
بعد بیاییم اولویتبندی کنیم. کارهای مهمتر و یا کارهایی را که فرصت کمتری برای انجامشان داریم، به بالای جدول کارهایمان بیاوریم و همینطور تا پایین جدول و کارهای کماهمیتتر یا با فرصت زمانی بیشتر را برای قسمت پایینی فهرست بگذاریم.»
به گفتهی این مشاور «همین نوشتن کارها، در فرد ایجاد انگیزه میکند و انگیزه باعث میشود آدم برای شروع کار احساس دلگرمی کند. وقتی انگیزه ایجاد شد فرد با توجه به اهمیت کارها باید برنامهریزی کند و برای هرکاری، وقت مشخص و مناسبی در نظر بگیرد. مثلاً بداند فلان کاری که میخواهد انجام بدهد یک ماه زمان میبرد. سپس برای خودش تاریخ تعیین کند که من در فلان روز این فعالیت را به پایان میرسانم.
البته فرد میتواند کارها را به ترتیب پیش ببرد و یا هر چند کار را همزمان با هم انجام بدهد. این به نوع فعالیت یا کار نیمهتمامِ مانده بستگی دارد. مثلاً با توجه به نزدیکشدن به سه ماههی پایان سال تحصیلی، بهتر است کارهای ناتمام درسی همزمان با هم پیش بروند. البته فرد میتواند در نهایت برای خودش جایزه هم تعیین کند.»
* * *
پس میتوانیم با برنامهریزی و تقسیم زمان، این شنریزهها و ریگها را از کفشمان در بیاوریم و سبکبار و در آرامش راهمان را ادامه بدهیم.