با یک جستوجوی ساده برای نام «پروین دولتآبادی» در فضای اینترنت، عنونهایی مثل «عضو هیئت مدیره شورای کتاب کودک»، «از بنیانگذاران شورای کتاب کودک» و مواردی مشابه به چشم میخورد. این در حالی است که نوشآفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک در گفتوگو با ایسنا، در اینباره اظهار میکند: پروین دولتآبادی عضو شورای کتاب کودک نبود. آن کسی که عضو شورای کتاب کودک بوده، خانم مهدخت دولتآبادی است. پروین دولتآبادی خیلی نزدیک به شورا و همیشه در کنار فعالیتهای آن بود؛ چون با توران میرهادی و سایر همکاران دوست بود اما با شورا ارتباط مستقیمی نداشت.
دبیر شورای کتاب کودک در ادامه از اینکه چطور پروین دولتآبادی به شعر کودک گرایش پیدا کرد و شعرهایی سرود تا برای نسلها ماندگار شود، روایت میکند و میگوید: خانم پروین دولتآبادی که من افتخار دوستی با ایشان را داشتم، در یک خانواده فرهنگپرور و فرهنگی بسیار عمیق ایرانی بزرگ شده بودند و بیشتر و عمیقا با شعر کلاسیک آشنا بودند.
او سپس میافزاید: اما ایشان زمانی شروع به کار کردن برای کودکان بدون سرپرست - که به گمانم در بنگاه حمایت مادران بود - کردند و به هر حال متوجه شدند شعر، لالایی و کلام آهنگین میتواند تاثیر عمیقی در بچهها داشته باشد و اگر با بچههایی که در این شرایط نگهداری میشوند، ارتباطی که در نظام طبیعی مادر و فرزندی هست برقرار نشود، این بچهها گنگ میشوند و تکلمشان ضعیف میشود.
انصاری با اشاره به اینکه پروین دولتآبادی از کار برای بچههای بیسرپرست، مسیر دیگری را پیدا کرد، میگوید: ایشان سرودن و خواندن شعر برای این بچهها را شروع کردند، و حتی در آغوش گرفتن بچهها و این محبت را به آنها عرضه کردند. بهنظر آنجاست که مسیر دیگری را کشف میکنند و آن طبعا شعر کودک است، که در آن مطالعه کردند و در این مسیر با مجلات پیک همکاری داشتند.
این نویسنده با بیان اینکه شاعر به بستری که بیانِ پر از تخیل خود را در آن بریزد، نیاز دارد ادامه میدهد: در آن زمان، آقای ایرج جهانشاهی مدیر مجلات پیک بودند که از خانم دولتآبادی خواهش کردند تا برای این مجلات شعر بسرایند. این مجلات برای سنین مختلف منتشر میشد. من متاسفم که بعد از انقلاب دیگر چنین نشریات مهمی را نداشتیم. اگر اشتباه نکنم از پروین دولتآبادی بیش از ۶۲۰ قطعه شعر در مجلات پیک چاپ شده است.
نوشآفرین انصاری درباره ویژگیهای این شاعر میگوید: دولتآبادی کسی نبود که بنشیند و بسراید؛ یک جوری نیاز به درخواست، خواهش و اصرار بود تا شعر بسراید؛ این بود که جهانشاهی نسبت به دیگران در این زمینه موفق بود.
او با یگانه دانستن شعرهای پروین دولتآبادی در ادبیات کودک ما، در ادامه بیان میکند: اشعار او به شکلهای مختلفی چاپ شدهاند و کودکان هنوز از آنها برخوردار هستند. در ادبیات ناب، زمان هیچوقت تاثیری نمیگذارد و نام خانم پروین دولتآبادی همیشه در این زمینه بلندآوازه است.
دبیر شورای کتاب کودک درباره ویژگیهای اخلاقی این شاعر میگوید: تا آنجایی که من ایشان را شناختم بسیار صدیق، معتقد به اخلاق، خیلی شفاف و البته زودرنج بودند؛ به همین دلیل بانویی بودند که بنا بر دلایل مختلف خیلی رنج بردند. من از نزدیک، شاید با کمی فاصله نظارهگر زندگیشان بودم و خیلی چیزها را از ایشان آموختم؛ از جمله بزرگواری و سعه صدر. اما در مجموع با وجود اینکه کارمند شرکت نفت بودند و در کتابخانه شرکت نفت کار میکردند و با جامعه خیلی ارتباط داشتند، اما کنارهگیر بودند و دوستانشان را به دقت انتخاب میکردند. یک دوست صمیمی بودند و وجودشان سرشار از صمیمیت با انسان و طبیعت و خوبی بود. یک کمی زیادی خوب بودند.
انصاری در پاسخ به سوالی درباره ارتباط دولتآبادی در جهان شعر و غیر شعر با بچهها اظهار میکند: اگر اشتباه نکنم، تا آنجایی که در یکی از مجلدات مجموعه بینظیر «تاریخ ادبیات کودکان» خواندم، ایشان هم در پرورشگاه با بچهها زندگی کردند و هم یک زمانی مدرسه داشتند. من گمان میکنم آدمی با ظرافت ایشان حتما با بچهها هم ارتباط خوبی برقرار میکردند. خانم دولتآبادی بچهها را دوست داشتند و بچهها هم هنر و هنرمند را دوست دارند؛ پس ارتباط خوبی بینشان بوده است.
پروین دولتآبادی در تاریخ ۲۱ بهمنماه ۱۳۰۳ در محله احمدآباد اصفهان از مادری فرهنگی و مدیر مدرسه ناموس به نام فخرگیتی و پدری به نام حسامالدین دولتآبادی که رئیس اداره اوقاف اصفهان بود زاده شد.
«گل بادام»، «بر قایق ابرها»، «شوراب»، «هلال نقرهسا»، «آتش و آب»، «باز میآید پرستو نغمهخوان»، «گنجشک و وزغ» و «شهر سنگ» از جمله آثاری هستند که او خلق کرده است.
«کتاب شعر گل بادام» او جایزه شعر شورای کتاب کودک در سال ۱۳۶۶ را از آن خود کرد.
دولتآبادی در ۲۷ فروردین ماه ۱۳۸۷، در سن ۸۴ سالگی بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت.