دوستی میگفت، پدرش را برای درمان نزد پزشک برده و پزشک بلافاصله جراحی را برای بیمار تجویز کرده است در حالیکه وقتی با چند پزشک دیگر مشورت کرده است آنها درمانهای غیرجراحی را برای بیمار تجویز و اعلام کردند که جراحی برای او به دلایل متعدد مناسب نیست و عوارض دارد.
از این نمونه و امثال آن بسیار دیده و شنیده ایم، کافیست فقط پای درد دل بیمارانی بنشینیم که به عوارض ناشی از جراحی غیرضروری دچار شده اند، عوارضی که هم در کوتاهمدت و هم در درازمدت، پای ثابت زندگی آنها شده است.
در این میان، بیش از همه بیمارانی آسیب میبییند که به پزشکی که برای درمان خود انتخاب کرده اند بسیار اعتماد میکنند و بدون مشورت با حداقل یک یا دو پزشک دیگر، راهی بیمارستان و اتاق عمل میشوند و خود را به تیغ جراحی میسپارند. آیا نتیجه اینهمه اعتماد بیمار به پزشک، نباید رضایتبخشی، آرامش و بهبود سلامتی برای بیمار باشد؟
مگرچند درصد از بیماران، از شرایط و امکاناتی برخوردارند تا بتوانند برای تشخیص درست بیماری خود به چند پزشک مراجعه کنند و براساس جمعبندی نظرات آنها تصمیم بگیرند و از روند بیماری خود به طور دقیق آگاه شوند و سپس تصمیم درست بگیرند؟ مگر چند درصد از بیماران نسبت به حقوق خود به عنوان بیمار آگاهی کامل دارند؟
به هزینههای انجام یک عمل جراحی، هزینههای بستری شدن و مراقبتهای پس از جراحی را هم اضافه کنید. این در خوشبینانهترین حالت است چرا که در برخی از موارد بیمار پس از جراحی، ممکن است به عوارض ناشی از جراحی هم دچار شود. آسیبهای روحی و روانی بیمار را هم اضافه کنید به سایر عوارض ناشی از انجام یک جراحی غیرضروری، آن وقت شاید تا حدی بتوان، درد و آلام بیمارانی که اسیر جراحی غیرضروری شدند را حس و درک کرد.
انجام جراحیهای غیرضروری آنقدر در ایران زیاد است که حتی صدای رئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی را هم در آورد و دکتر حسینعلی شهریاری در اظهارنظری اعلام کرد که جراحیهای غیرضروری در ایران بیداد میکند. شاید هریک از ما دلیل این اتفاق تلخ را میدانیم و نیازی به توضیح نیست اما چگونه و با چه تدبیری باید با برخی از پزشکان که علاقه بسیار به انجام جراحیهای غیرضروری برای بیماران دارند، برخورد شود. جراحیهای غیرضروری، نه تنها جیب بیماران را نشانه میگیرد و برای بیماران هزینهبر است که اقتصاد درمان را هم فلج میکند، آنهم در شرایط فعلی که باید تا حد امکان از هزینههای اضافی کاسته شود.
از سوی دیگر، هزینههای درمان برای قشر متوسط و پایین جامعه از نظر درآمدی که از بیمه تکمیلی درمان مناسب برخوردار نیستند همچنان بسیار بالاست آنها حتی برای معاینههای دوره ای ضروری خود و خانوادههایشان از لحاظ مالی، مشکل دارند حال تصور کنید که پای یک جراحی غیرضروری به همراه عوارض ناشی از آن هم به خانه آنها باز شود.
مشکل کجاست که نظام درمان در ایران حساب و کتاب ندارد؟ اجرا نشدن پروتکلهای درمانی مشخص، نادیده گرفتن اخلاق پزشکی از سوی برخی پزشکان، ضعف قوانین یا ضعف و نظارت ناکافی نهادهای مسئول و یا ...
شاید اگر سیستم ارجاع و پزشک خانواده در ایران، به شکل فراگیر اجرایی شود و پروتکل های درمانی مشخص برای درمان به طور کامل و مناسب اجرایی شود، تا حدی از تخلفات درمانی کاسته شود اما در هرحال، متولیان نظام سلامت ایران، چه قبول کنند و چه قبول نکنند، تخلفات درمانی همچنان وجود دارد و این همه هم برای بیماران و هم برای نظام سلامت ایران هزینهبر است و عوارض دارد.
همچنان و همواره قدردان زحمات پزشکان با اخلاق، متعهد و مسئولیتپذیری هستیم که پایبند اخلاق پزشکی هستند و نسبت به اعتماد بیماران خود متعهد؛ پزشکانی که رابطه آنها با بیمارانشان بر پایه یک ارتباط موثر انسانی است و نه هیچچیز دیگر.