زینب زینال‌زاده ـ خبرنگار: نوسازی بافت‌های فرسوده، طرحی است که سال‌ها پیش آهنگش نواخته شد و مدیران شهری از یک دستورالعمل و به اصطلاح یک نسخه تجویز شده پیروی کردند و در محله‌ها اجرا شد.

خانه‌های قدیمی یک، ۲ و ۳ طبقه با حیاط‌های بزرگ تخریب شدند و مجتمع‌های چند واحدی به جای آنها قد کشیدند. صد البته که این طرح بدون توجه به وضعیت فرهنگی، اجتماعی و بافت جمعیتی، انجام شد و آسیب‌هایی به همراه داشت. نخستین بار «سیدمحمد موسوی»، مدیرکل سابق ساختمان و معماری شهرداری تهران، موضوع ناموفق بودن طرح نوسازی بافت‌های فرسوده را مطرح کرد و گفت: «بافت جمعیتی و تراکمی محله‌های تهران متفاوت است و نباید برای همه مناطق نسخه واحدی تجویز می‌شد.» در این گزارش او درباره آسیب‌های نوسازی و اجرای طرح بازآفرینی به جای نوسازی، توضیح بیشتری می‌دهد.

براساس تعریف شورای عالی شهرسازی، ریزدانگی، نفوذناپذیری و ناپایداری، مؤلفه و ملاک تشخیص بافت‌های فرسوده از غیرفرسوده است. «سیدمحمد موسوی» براساس این مشخصات می‌گوید: «این تعریف مبنای بسیاری از مطالعات و تصمیمات در برنامه‌ریزی و طراحی شهر بوده است اما شکل، ساختار و ویژگی‌های بافت‌های فرسوده و البته آسیب‌ها و نقاط قوت و ضعف در محله‌ها و مناطق و حتی کوچه‌ها متفاوت است و باید مؤلفه‌های اجتماعی و اقتصادی به آن اضافه شود.» او با تجویز نسخه واحد در نوسازی بافت‌های فرسوده همه مناطق مخالف است و می‌گوید: «محله‌های تهران هریک ویژگی‌های خاص، نقاط قوت و ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای متفاوتی دارند. بنابراین نمی‌توان نسخه واحد برای شناسایی بافت فرسوده و نوسازی آنها تجویز کرد. متأسفانه در سال‌های اخیر با همین نسخه واحد و تخریب همه بافت‌های فرسوده و نوسازی بدون پیوستهای اجتماعی محله، آسیب‌هایی به مناطق زده است که نمونه آن در محله‌های «هرندی»، «شوش» و «سیروس» دیده می‌شود.»

  • بهسازی بهترین روش
    به گفته موسوی، اگر در جریان نوسازی به زیرساخت‌های موجود توجه نشود، آسیب‌ها دوچندان می‌شوند و ممکن است بافت‌های سالم نیز دستخوش تغییرات شوند. مدیرکل سابق ساختمان و معماری شهرداری تهران می‌گوید: «مهاجرت و کوچ جمعیت بومی، ایجاد ناهمگونی در حجم و نمای ساختمان‌ها و ایجاد فضاهای بی‌دفاع شهری در اثر عقب‌نشینی املاک نوسازی شده، همسایگی و همنشینی شهروندان با فرهنگ‌ها و نگرش‌ها و قومیت‌های مختلف، عمده‌ترین آسیب‌های اجتماعی هستند که این روزها شهروندان و محله‌ها در بافت‌های نوسازی شده با آنها دست به گریبانند.» او از واژه بازآفرینی و بهسازی به جای نوسازی استفاده می‌کند و می‌گوید: «تخریب و نوسازی مانند جراحی کردن است. وقتی دست به جراحی می‌زنیم و شکاف ایجاد می‌کنیم و برای رسیدن به عضو آسیبدیده بی‌تردید صدمه‌هایی به اندام‌های دیگر می‌زنیم. در شهر هم وقتی به سمت تخریب و بازسازی می‌رویم این اقدامات آسیب‌هایی ایجاد می‌کند. بنابراین «‌بازآفرینی» و «بهسازی» بافت‌های قدیمی بهترین گزینه است که حداقل از هجوم جمعیت ناهنجار جلوگیری می‌کند.»
  • نظام قطعه‌بندی
    در گذشته وسعت شهر تهران بسیار محدود بود و الگوی حرکتی شهروندان در شهر، بر مبنای حرکت پیاده یا با وسایل حرکتی اولیه بود و خبری از ترافیک نبود. به همین دلیل معابر براساس نیاز روزگار قدیم تعریف شده است. در گذر زمان رشد شهرنشینی و تغییر سبک زندگی مشکلاتی را به کلانشهر تهران وارد کرده است که دیگر معابر پاسخگوی این حجم‌ تردد و تراکم جمعیت نیست. موسوی می‌گوید: «توسعه غیراصولی در برخی از مناطق مانند محله سیروس منطقه ۱۲، که کم‌عرض بودن معابر رفت‌وآمد را برای سواره‌روها و عابران پیاده و حتی خودروهای امدادی، مشکل کرده است که برای رفع این معضل نیاز به تعریض گذر است که این کار باید با مطالعه و نظام قطعه‌بندی انجام شود.

برچسب‌ها