چند کوچه و خیابان بالاتر از آن برجهای گرانقیمت، در پسکوچههای تودرتوی محله گلابدره، تأمین آب مصرفی روزانه به دغدغه اصلی اهالی تبدیل شده است. تانکرها و مخازن هزار لیتری روی پشتبامها، دبههای پلاستیکی و شلنگهایی که آب قنات را خانه به خانه از روی پشتبامها به منازل ساکنان محله میرساند، گوشهای از تلاشهای ساکنان گلابدره برای تأمین آب مصرفی روزانه است. آنها میگویند تأسیسات آبرسانی به محلهشان قدیمی است و با توجه به افزایش جمعیت محله، مخازنی که از گذشته برای رساندن آب به خانههای بالادست گلابدره تعبیه شده، دیگر پاسخگوی نیاز اهالی نیست. در این گزارش به درخواست اهالی گلابدره که در این روزهای گرم تابستان بیش از همیشه با مشکل کمآبی دست و پنجه نرم میکنند، سراغشان رفتیم و از نزدیک ابعاد مشکل را بررسی کردیم.
- اینجا کولری روشن نیست
سر ظهر وقتی تیغ آفتاب سایههای کشدار صبح را به کنج دیوار خانهها میفرستد به سهراه دهکده میرسیم. از این نقطه از محله گلابدره خانههای بلندمرتبهای که روی شیب تند خیابان دهکده ساخته شدهاند، به غولهای سنگی کج و کولهای میمانند که به سمت خیابان سر خم کردهاند. از راهبندان ظهرگاهی سهراه دهکده که در این ساعت از روز هم برای لحظهای رفتوآمد خودروها در آن متوقف نمیشود، میگذریم و راه خانههای بالادست محله را در پیش میگیریم. خیابان دهکده هرچه به سوی بالادست محله پیش میرود، باریکتر شده و خانههای قد و نیم قد اطراف هم بیشتر به حریم خیابان شیبدار تجاوز میکنند. حوالی ظهر، محله گلابدره هم که در شمالیترین نقطه شهر قرار گرفته بسیار گرم است. اگرچه گرمای طاقتفرسای ظهر را میشود با نشستن زیر باد کولرهای آبی فرو نشاند، اما اینجا در محله گلابدره بیشتر کولرهای آبی خاموش است. همسایهها از افت شدید فشار آب در بیشتر ساعات شبانهروز و حتی قطعی آب در برخی ساعات روز گلایه دارند. «محمدرضا ترابی گودرزی» دبیر شورایاری محله گلابدره که در این گزارش همراهیمان میکند، میگوید: «آب مصرفی ضلع شمال محله گلابدره با ۲ مخزن بزرگ آب که در خیابان بوکان و محدوده آبخیزداری قرار دارد تأمین میشود. آب شرب ابتدا در مخزن واقع در خیابان بوکان ذخیره و سپس به مخزن محدوده آبخیزداری پمپاژ میشود و از آنجا توسط لولههای فرعی به خانههای بالادست محله میرسد. » برای ریشهیابی مشکل قطعی و افت شدید فشار آب در محله گلابدره، اما باید سری به تاریخچه این محله قدیمی بزنیم. روزگاری شمار خانههای ضلع شمال محله گلابدره یعنی جایی که به رشته کوه البرز تنه میزدند، به تعداد انگشتان یک دست بود، اما حالا بیش از ۵۰۰ خانوار در کوچههای تنگ و ترش آن و در خانههایی که انگار روی هم ساخته شدهاند زندگی میکنند. گودرزی میگوید: «این مخزنهای بزرگ آب سالها پیش و برای آبرسانی به حدود ۱۵ خانوار ساخته شد در حالی که اکنون این مخزنها به حدود ۵ هزار نفر آبرسانی میکنند. از طرفی لولههای فرعی که برای آبرسانی از مخزن به محله نصب شده عمری حدود ۵۰ سال دارند و قطر آنها برای انتقال حجم بیشتر آب مناسب نیست.» گودرزی از پیگیریهای شورایاری و اهالی محله برای حل این مشکل میگوید: «سال ۹۲ بود که در جلسهای با مسئولان سازمان آب، موضوع بهرهبرداری از یک مخزن دیگر در حد فاصل ۲ مخزن فعلی را مطرح کردیم و حتی با همکاری شهرداری محل مناسبی هم برای ساخت مخزن در نظر گرفته شد، اما تاکنون اقدامی برای اجرای این طرح انجام نشده است.»
- محله در محاصره تانکرهای آب
سربالایی تند خیابان دهکده ما را به چند کوچه فرعی میرساند که امکان تردد خودرو در آن وجود ندارد. کوچههای باریکی که گاهی با چند پله به کوچههای دیگر میرسند و گاهی بهصورت مارپیچ از لابهلای خانههای فرسوده به قلب محله راه باز میکنند. ساعت کمی از ۱۲ ظهر گذشته که زنگ خانهای را در کوچه قنبری میزنیم. «اصغرکشانی» صاحب آپارتمان ۳ طبقه این کوچه در را برایمان باز میکند. در فلزی رو به محوطهای کوچک و راهپلهای باریک که به طبقات بالا میرود باز میشود. کنار راهپله، شیر آبی با لوله پلاستیکی جلب توجه میکند. این شیر آب، لوله سفیدرنگ متصل به آن و دبههای کوچک و بزرگ پلاستیکی، در طبقه همکف همه خانههای بالادست گلابدره دیده میشود. کشانی که از موضوع گزارش ما باخبر شده سراغ شیرآب میرود و دبه پلاستیکی را زیر آن قرار میدهد. آب با فشار کم به کف دبه میریزد و آرام آرام دبه پلاستیکی را تا نیمه پر میکند. آبی که نه از لولههای آب شهری که از مخزن هزار لیتری روی پشتبام خانهاش تأمین میشود. کشانی سراغ فلکه دیگری میرود و با چرخاندن آن حالا نوبت به آب لولهکشی شهری میرسد. خبری از آب نیست. چند قطرهای انگار در لوله مانده بود که به کف دبه پلاستیکی میریزد و تمام. صاحبخانه میگوید: «اگر تا قبل از ساعت ۸ صبح آب ذخیره کردیم آن روز آب داریم، اما اگر مخزن روی پشتبام خالی باشد آن روز دیگر خبری از آب نیست.» از کنار چند دبه خالی که مقابل راهپله چیده شده، میگذریم و با راهنمایی صاحبخانه راه پشتبام را در پیش میگیریم. اینجا از روی پشتبام خانه منظره دیگری جلب توجه میکند. در بالادست محله گلابدره خانهای نیست که مخزن آب نداشته باشد. تانکرهای فلزی و پلاستیکی سفید رنگ با سایهبانهایی که انگار قرار است آب داخل منبع را از گزند آفتاب حفظ کنند روی همه پشتبامها دیده میشود. کشانی میگوید: «افت فشار آب در ساعتهای ظهر بیشتر است و گاهی بهطور کامل قطع میشود. بنابراین همه اهالی یک منبع آب روی پشتبام گذاشتهاند تا اول صبح و آخر شب که فشار آب کمی بیشتر میشود آب مصرفیشان را تأمین کنند. همه اینها در حالی است که اهالی محله هزینه اشتراک آب را هم پرداخت کردهاند، اما مشکل کمی آب و قطعی آب همچنان وجود دارد.» کشانی استشهادنامهای که با امضای اهالی تهیه کرده نشان ما میدهد و میگوید: «مدتهاست استشهادنامهای آماده کردهایم و موضوع را از مسئولان پیگیری میکنیم، اما متأسفانه هنوز خبری از حل مشکل نیست.»
- لولهها بیآب هستند پمپها میسوزند
برای بررسی بیشتر ابعاد مشکل سراغ دیگر همسایهها میرویم. در کوچه قنبری زنی میانسال پنجره کوچک طبقه سوم را باز میکند و از ما میخواهد درخواست اهالی گلابدره را برای حل مشکل آب به گوش مسئولان برسانیم. در انتهای کوچه، معصومه کشانی یکی دیگر از همسایهها، ما را به حیاط خانهاش دعوت میکند تا از نزدیک مشکل افت فشار و قطعی آب در طبقات بالاتر خانهشان را بررسی کنیم. در این خانه هم خبری از جریان آب نیست و دبههای پلاستیکی ساعتی طول میکشد تا با قطرههای آب پر شوند. کشانی میگوید: «اوج مشکلات کمآبی در روزهای آخر هفته است. در آپارتمان ما ۷ خانوار زندگی میکنند و تانکر هزار لیتری روی پشتبام هم جوابگو نیست. ساختمانهای پرجمعیتی مثل آپارتمان ما روزهای آخر هفته آب ندارند و مدتهاست خبری از مهمانیهای آخر هفته نیست.» در بنبست سپهر، جایی که آخرین کوچه محله به دره پردار و درخت پشت سرش میرسد، خانه ۳ طبقهای قرار دارد که انگار هر لحظه خطر سقوط به فضای خالی پشت سر آن را تهدید میکند. «امیر بذری» جوان ساکن این خانه جلو میآید و سر درد دلش باز میشود: «آب لولهکشی به طبقات بالاتر نمیرسد و از آنجایی که در بیشتر ساعات روز قطع است بارها پمپ آب بسیاری از همسایهها سوخته و مجبور به هزینه دوباره شدهاند. کولرهای آبی هم که در اوج گرما وقتی به آنها نیاز داریم آب ندارد و مجبوریم بهصورت دستی و با دبههایی که از قبل پر شده پوشالها را خیس کنیم. از طرفی فشار بسیار کمآب باعث شده است عملکرد آبگرمکنها هم مختل شود و در بیشتر موارد آب گرم برای استحمام نداشته باشیم.»
- ماجرای شلنگهای سیاه
اما کمآبی در محله گلابدره پیامدهای عجیب و البته پرخطری هم به همراه داشته است. گواه این ادعا شلنگهای سیاه رنگی است که مثل رشته سیمهای متقاطع و بههم چسبیده از بنبست سپهر تا دیگر کوچههای محله کشیده میشود. این کوچه بنبست از دره گلابدره یا به قول محلیها از «دره سنگ دوقلو» میگذرد و به مسیری خاکی و باریک ختم میشود. مسیری که پر است از آن شلنگهای سیاهرنگ. شلنگها را که دنبال میکنیم سر از شیب خطرناک دره در میآوریم. شلنگها بهصورت تکی و گاهی در دستههای چند دهتایی وارد چاهی میشوند که با دری فلزی مهر و موم شده است. کمی آن سوتر، صدای گذر آب است که جلب توجه میکند. صدای آب از زیر سایه درختی که روی شیب دره قد کشیده به گوش میرسد و آنجا هم لولهها زیر سایه درخت ناپدید شدهاند. گودرزی میگوید: «آب مصرفی اهالی گلابدره از ۲ راه تأمین میشود. یکی همان آب لولهکشی شهری است که با کمک ۲ مخزن بزرگ با فشار بسیار کم به منازل اهالی میرسد و دیگری آب قناتی است که توسط لولههای پلاستیکی سیاهرنگ، تانکر روی پشتبامها را پر میکند.» خانههای نزدیک دره به ناچار در ساعتهایی که آب لولهکشی قطع و یا بسیار کم فشار است. از آب قنات برای پر کردن مخازن پشتبام استفاده میکند. مسیر یکی از شلنگها را دنبال میکنیم و به خانه «محرم محمدی» میرسیم. محمدی هم مثل دیگر همسایههایش شیرآب طبقه همکف را باز میکند و فشار بسیار کم آب را نشانمان میدهد. از این نقطه از محله گلابدره مسیر شلنگهای سیاه را که یکییکی پشتبامها را پشت سر میگذارند تا به مقصد مورد نظر برسند، میشود دنبال کرد. استفاده از آب قنات اگرچه در نگاه اول بدون مشکل به نظر میرسد، اما «علی شرفلویی» یکی دیگر از اهالی محله، ماجرایی را که چند سال پیش رخ داد و باعث نگرانی اهالی شد برایمان تعریف میکند: «استفاده از آب قنات بیخطر نیست. چند سال پیش یکی از منابع تأمین آب، قناتی بود که از دل کوه میجوشید. در واقع حوضچهای در غاری تنگ و تاریک قرار داشت که اهالی شلنگها را در آن قرار میدادند. مدتی بود که آب شلنگها بوی بسیار بدی گرفته بود. چند نفری از اهالی مسیر شلنگها را تا حوضچه دنبال کردند و چیزی که در غار میدیدند باورکردنی نبود.» محمدی دنبال حرف همسایهاش را میگیرد و میگوید: «یک معتاد که معلوم بود هفتهها از مرگش گذشته است، کنار آب افتاده بود. اهالی محله هفتهها مخازن پشتبام را با همان آب پر کرده بودند. اگرچه اکنون هر سه ورودی قنات مهر و موم شده، اما از آنجایی که گلابدره یک محله کوهستانی است و حیواناتی مانند سگ و روباه در این محدوده زیاد است، هنوز هم احتمال ورود حیوانات به داخل قنات و آلوده شدن آب وجود دارد.»
روزگاری شمار خانههای ضلع شمال محله گلابدره یعنی جایی که به رشته کوه البرز تنه میزدند، به تعداد انگشتان یک دست بود، اما حالا بیش از ۵۰۰ خانوار در کوچههای تنگ و ترش آن و در خانههایی که انگار روی هم ساخته شدهاند زندگی میکنند
- پاسخ شرکت آب و فاضلاب منطقه یک
در خواست اهالی محله گلابدره را با مسئولان شرکت آبفای منطقه یک در میان گذاشتیم. «محسن برزگر» مدیر امور ناحیه ۲ شرکت آب و فاضلاب منطقه یک درباره ادعای اهالی و مسئولان خیابانهای بالادست محله گلابدره مبنی بر افت فشار و یا قطعی آب در برخی ساعتهای شبانهروز، گفت:«محله گلابدره در ارتفاع ۱۸۰۰ متر قرار گرفته ولی با این وجود، فشار آب شبکه در پیک مصرف بر روی ۲ اتمسفر تنظیم شده که این میزان، فشار مطلوب و مناسبی است. ممکن است در ساعتهای محدودی از روزهای تعطیل پایان هفته که مصرف آب شبکه به اوج خود میرسد، جریان آب در طبقههای بالایی واحدهای مسکونی با افت موقت مواجه شود که این امر، مقطعی بوده و از طریق نصب مخزن داخلی و پمپ آب برای تامین فشار قابل اصلاح است. شرکت آبفای منطقه یک این آمادگی را دارد تا در صورت درخواست اعضای شورایاری و اطمینان بخشی به آنان درباره کمیت و کیفیت خدمات آبرسانی، در حضور اعضا نسبت به اندازهگیری فشار آب شبکه اقدام کند.»