همشهری امارات: بسیاری از ما در برابر ناکامی‌ها و کشمکش‌های زندگی مثل کوه ایستاده‌ایم

و مسائل کاری، مشکلات خانوادگی، بیماری، و نگرانی‌های مالی بر روحیه و شخصیت ما تاثیر چندانی ندارند. اما هر چقدر هم که از خودتان مطمئن باشید، به هرحال مواقعی پیش می‌آید که دلتنگ و مضطرب باشید و احساس خوبی نداشته باشید.

 برای تغییر این حال و هوای روانشناسان توصیه می‌کنند به مشاور مراجعه کنید و اگر بازهم مشکلتان حل نشد درمان دارویی را امتحان نمایید، اما به تازگی متخصصان به سراغ اصول اخلاقی قدیمی خودمان رفته‌اند و پس از تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیده‌اند که برای جلوگیری و درمان اضطراب و افسردگی: «به دیگران کمک کنید تا در حقیقت به خودتان کمک کرده باشید».

 لازم نیست برای اثبات این موضوع چندین صفحه دلیل و مدرک برای شما بیاوریم، اگر خودتان کمی به زندگی افراد خیری که از لحاظ مالی به دیگران کمک می‌کنند یا مقداری از وقت خود را برای حل مشکلات دیگران اختصاص می‌دهند دقت کنید، می‌بینید که شادتر هستند و کمتر آنها را افسرده و غمگین دیده‌اید. با این حساب آیا واقعا کمک کردن به دیگران کلید مقابله با طوفان‌های اجتناب‌ناپذیر زندگیست ؟


آیا این کلید درهای بسته را باز می‌کند؟

قرار نیست با معیارهای تعریف شده میزان رضایت خاطر و شادی افرادی را که به دیگران کمک می‌کنند اندازه بگیریم و با بیان اعداد و ارقام شما را از مثبت بودن این روش مطمئن کنیم، اما ذکر یک مثال خالی از لطف نیست .

یکی از متخصصین در تحقیقی به دنبال یافتن تاثیرات مثبتی بود که حمایت روانی از بیماران قلبی می‌توانست در روند بهبود و معالجه این افراد داشته باشد.

قرار بر این شد که هر روز افراد مشخصی بصورت تلفنی با این بیماران در تماس باشند و احوال آنها را جویا شوند و در صورت لزوم به صحبت‌ها و درد و دل‌هایشان گوش دهند. پس از پایان تحقیقات نتیجه به‌دست آمده عجیب و دور از ذهن بود.

 نتایج مثبتی در روند بهبود حال بیمارانی که مورد حمایت قرار گرفته بودند به‌دست آمد اما ظاهرا فایده اصلی شامل کسانی شده بود که به عنوان حامی وقت خود را در اختیار بیماران گذاشته و صبورانه به درد و دل آنها گوش داده بودند. آنها بیشتر از اینکه به دیگران کمک کنند در واقع به خود کمک کرده بودند.


تحقیقات گسترده‌تر روانشناسان دلیل علمی این موضوع را هم به اثبات رسانید و مشخص شد که به‌وجود آمدن این حس خوب ناشی از تغییرات شیمیایی داخلی بدن است. پزشکان از فردی خواستند تا به مسائلی مثل کمک مالی به دیگران و انجام امور خیریه فکر کند و در حین فکر کردن به کمک تصاویر ام آر‌ای فعالیت‌های مغزی او را کنترل کردند.

نتایج بدست آمده واقعا جالب بود. هنگام فکر کردن به چنین مسائلی قسمتی از مغز که مسئول ترشح هورمون اکسی توکسین است فعال شده و باعث ایجاد احساس خوبی در انسان می‌شود.

چرا کار خوب ؟

 در دستورات مذهبی ما بارها و بارها نسبت به کمک به دیگران تاکید شده، همچنین بنابر پاداش کسانی که به هر نحوی به دیگران کمک می‌کنند چندین برابر بیشتر از آنچه انجام داده‌اند برایشان محاسبه می‌شود. مطمئنا پشت تمام این توصیه‌ها چیزی فراتر از محاسبه عدد ثواب و پاداش آدم‌ها نهفته است و شاید تاثیر مثبت کمک به دیگران بر روحیه و زندگی خود فرد کمک‌کننده یکی از کوچک‌ترین دلایل این توصیه‌ها باشد.


از طرف دیگر وقتی شما ناراحت و مضطرب هستید چاره‌ای ندارید جز این که به حس‌های منفی خود فکر کنید، اما وقتی برای کمک به دیگران اقدام می‌کنید ناخودآگاه ذهن شما از این افکار مزاحم منحرف شده و درگیر مسائل دیگران می‌شود.

 همین طور وقتی شما احساس رحم و شفقت، خیرخواهی، مهربانی و سخاوتمندی را تجربه می‌کنید، عواطف و احساسات منفی شما جز کمرنگ شدن و کم‌کم فراموش شدن چاره دیگری ندارند. و این دقیقا بهترین روش برای مقابله با استرس و اضطراب است.


رابطه‌ای که بین عملکرد خوب و احساس خوب وجود دارد یک رابطه کاملا دو طرفه است، هرچه بیشتر کارهای مثبت انجام دهید احساس بهتری خواهید داشت و متقابلا هرچه احساس بهتری از خودتان داشته باشید بیشتر به انجام کارهای خیرخواهانه و خوب تشویق خواهید شد. پس می‌بینید که سود سرمایه‌گذاری شما دائما در حال افزایش است.
مواظب باشید، همیشه هم بخشش خوب نیست !


حواستان باشد افراط در هر کاری بدتر از انجام ندادن آن کار است. اگرچه انجام امور خیرخواهانه و سخاوتمندی و بخشش بسیار خوب است، اما به دو گروه از افراد باید اخطارهای جدی داد.

 گروه اول افرادی که در ظاهر کارهای بسیار مثبتی انجام می‌دهند و بریز و به پاچ زیادی دارند اما خودشان از اعمالشان احساس رضایت نمی‌کنند و گروه دوم افرادی که آنقدر خودشان را وقف کمک به دیگران کرده‌اند که زندگی و نیازهای شخصی خود را فراموش کرده‌اند.

 به علاوه، اگرچه کمک به دیگران پادزهر خوبی برای درمان افسردگی‌های معمولی است و در بهبود استرس‌های زندگی روزمره موثر است، اما باعث درمان افسردگی‌های حاد نمی‌شود و اگر شما علائم افسردگی شدید را در خود می‌بینید حتما به درمان‌های پزشکی نیاز دارید.