این افتخار را «حسین زنجانیان» از بچههای محله «قلمستان» نصیب تیمملی دوچرخهسواری ایران کرد. کسی که همه زندگیاش را این روزها وقف ورزش حرفهای و قهرمانی کرده و برای نیل به این مهم برنامههای زیادی در سر دارد. کسب نخستین مدال دانهیل ایران از سوی او، بهانهای شد برای اینکه با وی گپی صمیمی و دوستانه داشته باشیم تا برایمان، هم از قهرمانیاش بگوید، هم از آرزوهای بزرگش.
برای مصاحبه با «حسین زنجانیان» نایب قهرمان دانهیل آسیا، راهی خیابان قلمستان میشویم. خیابانی پر از دوچرخههای رنگارنگ و زیبا. آرزوهای حسین زنجانیان هم یک روز پشت ویترین فروشگاههای دوچرخهفروشی این محله جوانه زد. پلههای پاساژ «گلستان» در خیابان قلمستان را که بالا میرویم، پلاکاردهای تبریک به این قهرمان جوان ورزشی، از دور خودنمایی میکند. وارد مغازه کوچک و دیدنی او میشویم. کلاههای ایمنی رنگارنگ دوچرخهسواری، لباسهای ردیف شده در رگال کوچک و دیگر ابزارآلات مرتب شده در قفسههای فروشگاه به یک طرف، تابلو مدالهای رنگارنگ حسین مقابل در ورودی طرف دیگر! البته این تنها جایی نیست که او افتخارات ورزشی خود را در آن به نمایش گذاشته، زیر پیشخوان نیز پر از عکسهایی است که حکایت از حضور او در رقابتهای دوچرخهسواری داخلی و بینالمللی دارد. مغازه کوچک اما رنگارنگ حسین، امروز در کنار همه وسایل و تجهیزات دوچرخهسواری حرفهای، مأمن امنی برای آرزوهای او هم شده است.
جوان ۲۷ ساله قصه ما، داستانش را از آرزوهای ساده و کودکانهاش آغاز میکند: «پدرم قهرمان رشته «موتورسیکلتسواری» بود و هر هفته برای انجام تمرینات به نقاط کوهستانی حاشیه شهر میرفت. از آن جا که من هم عاشق این رشته بودم، همیشه او را همراهی میکردم. در طول تمرینات پدر، با دوچرخهسوارانی آشنا شدم که در نقاط سخت کوهستانی با هیجان زیاد مسافت سخت و سنگلاخی کوهها را با دوچرخه بالا و پایین میکردند و ناخودآگاه جذب این رشته ورزشی شدم.»
روزی که حسین عاشق دوچرخهسواری میشود و دوست دارد با یک دوچرخه از سنگ و کلوخ کوهستان بالا و پایین برود، تنها چیزی که دارد یک دوچرخه آهنی سنگین است که مانع از تحرک او در این فضای سنگلاخی سخت است: «آن روزها تنها آرزویم، داشتن یک دوچرخه آلومینیومی سبک بود، با اینکه خیلی اهل درس و کتاب نبودم اما چون پدرم قول داده بود به شرط کسب نمره قبولی در خرداد ماه، یک دوچرخه آلومینیومی برایم میخرد، من هم برای کسب این موفقیت عزمم را جزم کردم و بالاخره موفق شدم پس از قبولی در خردادماه سال ۱۳۸۱ نخستین دوچرخه آلومینیومی دوست داشتنیام را بخرم.»
سوار بر اسب آلومینیومی آرزوها
وجود همین دوچرخه آلومینیومی کافی بود تا حسین تلاشهای شبانهروزیاش را برای رسیدن به آرزوهایش آغاز کند. ۵ سال از سوار شدن حسین بر اسب آرزوهایش نگذشته بود که نخستین مدال را در رقابتهای دسته اول کشور کسب میکند. حسین در حالی که این مدال رنگ و رو رفته را در میان گنجینه مدالهایش نشانمان میدهد، میگوید: «درست است ساده و رنگ و رو رفته است اما از همه مدالهای دیگرم، حتی از آخرین مدال دریافتی در مسابقات آسیایی، بیشتر دوست دارمش.»
حسین پس از اینکه نخستین مدال دوچرخهسواری را در سن ۱۶ سالگی کسب میکند با وجود همه نگرانیهای خانواده از بابت خطرها و سختیهای رشته منتخبش، اجازه ادامه حرفهای این رشته را از آنها میگیرد تا نگارش فصل جدید کتاب زندگی او آغاز شود. تمرینات مداوم حسین او را از درس و مدرسه، هر روز دورتر و به اهداف عالی در رشته ورزشی منتخبش نزدیکتر میکند تا جایی که به گفته خودش درس و کتاب را پس از پایان دوره راهنمایی میبوسد و کنار میگذارد. اما فعالیت در عرصه فروش و تعمیر حرفهای دوچرخه در کنار تمرینات ورزش حرفهای دوچرخهسواری، به همه زندگی او تبدیل میشود تا جایی که امروز در کنار کسب بالغ بر ۴۰ مدال رنگارنگ از مسابقات قهرمانی کشوری و بینالمللی، دوچرخههای حرفهای برای تعمیر از سراسر کشور راهی مغازه او میشوند.
حسین میگوید: «در ورزش دوچرخهسواری و رقابتهای رسمی این رشته ورزشی، ثانیهها حرف نخست را میزنند. سال گذشته تفاوت من با نفر اول جهان ۳۵ ثانیه و امسال در مسابقات دانهیل آسیا، تنها یک ثانیه بود.» حسین میگوید: «قدر ثانیههای زندگیام را میدانم و این بزرگترین درسی است که از دوچرخهسواری گرفتهام.»
پیست حرفهای نداریم
حسین هر روز صبح با دوچرخهاش برای تمرین راهی مجموعه ورزشی «آزادی» میشود. اما این پیست جواب نیاز او را برای تمرین نمیدهد: «ما پیست تمرین مناسب برای دوچرخهسواران دانهیل نداریم. ۲ سال پیش همراه دوستان در منطقه «سرخهحصار» با دست خالی پیستی را احداث کردیم. بماند که برای ساخت این پیست با ارگانهای نظامی و منابع طبیعی درگیر شدیم و تعهد عدم حضور دوباره دادیم، اما پس از مدتی دوباره به پیست برگشتیم. جالب است پیستی که هیچکس برای ساختش از ما حمایت نکرد و حتی به جرم احداثش مورد خشم و غضب هم قرار گرفتیم، سال گذشته میزبان برگزاری رقابتهای دوچرخهسواری دانهیل کشور شد.»
شناسنامه
حسین زنجانیان
متولد ۱۳۷۱
تعداد مدالها: ۴۰ عدد
کسب عنوان نایب قهرمانی دانهیل (کوهستان) آسیا برای نخستین بار در تاریخ دوچرخهسواری دانهیل ایران
تیمی به نام مغازهام ثبت کردم
حسین برای اینکه بتواند در رقابتهای بینالمللی مجوز حضور داشته باشد، تیمی را به نام مغازهاش ثبت میکند و امروز در کنار ۴ ورزشکار دیگر در قالب این تیم میتواند مجوز حضور در این رقابتها را کسب کند. او در این باره میگوید: «با تشکیل این تیم هم بستر حضور خود را در رقابتهای بینالمللی فراهم کردم و هم همه جوانهای مستعدی که در کشور حضور دارند و عضو هیچ تیمی نیستند.»
برای آموزش حرفهای آمادهام
حسین علاوه بر این، حاضر است به شرط فراهم شدن زیرساختها، در بین بچههای محله قلمستان استعدادیابی دوچرخهسواری را انجام دهد: «خوشبختانه در سایه پویش «سهشنبههای بدون خودرو» نگاه ویژهای به دوچرخه و دوچرخهسواری در میان شهروندان ایجاد شده و میتوان در راستای جلب همکاری مسئولان ذیربط برای حمایت و تقویت دوچرخهسواران حرفهای و استعدادیابی در این بخش قدم برداشت که امیدوارم مسئولان سرای محله قلمستان و شهرداری ناحیه در اینباره گامهای جدی بردارند.