ترسم بیشتر از این است که در این ساعتهای باقیمانده اتفاقی بیفتد یا کسی کاری انجام دهد که در جدول «ترین»های سال86 از قلم بیفتد؛ آن وقت تکههای پازل این پرونده ناقص شده و رنگ و لعابش را از دست خواهد داد.
«ترین»ها همیشه شگفتانگیزند؛ خبرساز میشوند و ذهن آدمها را به تسخیر درمیآورند. این پدیدهها هستند که ناگهان زندگی را از روزمرگی نجات میدهند تا تحملش را راحتتر کنند. ما هم سراغ «ترین»های امسال رفتیم تا دوباره در کوچه پسکوچههای ذهنمان بهیاد آوریم که در روزهای گذشته چه ماجراهایی را پشتسر گذاشتهایم. به هر حال، کاش با یک چشم بههمزدن این روزهای آخر سال هم به پایان میرسید؛ هرچند این اتفاق خواهد افتاد، مثل همه روزهایی که سپری کردهایم.
زلزلههای 8ریشتری
بعضی خبرهای سال مثل بمبهای ساعتی همه را لرزاندند. آدمها و مکانهای امروز ممکن است که آدمها و مکانهای دیروز باشند ولی مسلما رویدادهای امروز نمیتوانند اتفاقات دیروز باقی بمانند. این یک اصل است و بر اساس این اصل هم باید اعتراف کرد که خبرها، زندگی آدمها را شکل میدهند و حال و هوای زندگیشان را تعیین میکنند. روزنامهنگاران و خبرنگاران هم قابله این اخبار بهحساب میآیند و هر روز خبر جدیدی را منتشر میکنند؛ آنها خوب میدانند که هنوز هم خوانندگان، شنوندگان و بینندگانی هستند که میخواهند بدانند دوروبرشان چه میگذرد. به هر حال، سال86 را میتوان سال خبرهای مهم و رونق کار خبرنگاران دانست؛ خبرهایی که هنوز هم آثارشان در زندگی شهروندان بهطور واضح مشخص است. البته باید اعتراف کرد که انتخاب «ترین»های این اخبار هم آنچنان سخت نبود؛ این خبرها آنقدر مهم بودند که خیلی زود شهر و ساکناناش را بهتسخیر خود درآوردند.
تشنگی خودروها
در چند ماه اول سال 86، احتمال سهمیهبندی بنزین، بر همه اتفاقهای پیرامون جامعهمان سایه سنگینی انداخته بود. مردم میان «اما و اگرهایی» به زندگیشان ادامه میدادند که هر روز بیشتر میشد و وضعیت آینده را در هالهای از ابهام فرومیبرد. بسیاری از کارشناسان، پیشبینیهای مختلفی را در روزهای اجرای طرح سهمیهبندی بنزین ارائه میکردند؛ گروهی سهمیهبندی سوخت را بدون بسترسازی مناسب و مساوی با فلج شدن ناوگان حمل و نقل عمومی میدانستند و گروهی دیگر نیز هر لحظه تعلل در اجرای مصوبه مجلس را موجب خسارتهایی جبراننشدنی به کشور اعلام میکردند.
اما بالاخره مهمترین خبر سال اعلام شد و انتظار مردم در آخرین ساعتهای پنجم تیرماه به پایان رسید. روابط عمومی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، فرمان سهمیهبندی سوخت خودروها را صادر کرد [بیشتر] تا از اولین ثانیههای بامداد ششم تیر، کارتهای هوشمند سوخت از بیهوشی درآیند و میزان مشخصی بنزین را در اختیار رانندگان قرار دهند. اما همیشه اتفاقهای مهم، پیامدهای مهمی هم داشته است. طرح سهمیهبندی بنزین با التهابهایی در روزهای اول به اجرا درآمد ولی کمکم شهر رنگ آرامش به خود گرفت؛ هر چند که تاثیر این اقدام بر بعضی از اقشار جامعه هیچگاه کمرنگ نشد. در اولین ساعتهای سهمیهبندی سوخت، یک خط ناوگان تاکسیرانی تهران به دلیل افزایش کرایه و سوار نکردن مسافران تعطیل شد. معاون حملونقل و ترافیک شهردار تهران هم از ورود بیش از هزار تاکسی و تقویت ناوگان اتوبوسرانی برای کم کردن تاثیرات اجرای این طرح در شهر خبر داد و گفت: «شهرداری تهران تمام تلاش خود را برای حمایت از شهروندان در زمینه حملونقل عمومی به کار میبرد».
خبرهای سهمیهبندی بنزین در همشهری آنلاین
به هر حال، هنوز هم حرف و حدیثهای این طرح بزرگ به پایان نرسیده است و هر روز اخبار مختلفی پیرامون موضوع عرضه بنزین در کشورمان شنیده میشود.
پیروزی هستهای
حالا کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که درباره پرونده هستهای و پیروزی غرورآفرین کشورمان در سایه درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی، مدیریت درخشان دکتر احمدینژاد و ایستادگی حماسی ملت بزرگ ایران چیزی نشنیده باشد. انرژی هستهای امسال هم جنجالیترین موضوع خبری سال بود که حرف و حدیثهای مختلفی پیرامون آن گفته شد.
حجم اخبار این موضوع آنقدر زیاد بود که حتی بعضی از خبرگزاریها بخش مستقلی برای انرژی هستهای در نظر گرفتند.
اما در این میان، مسلما 2 خبر از اهمیت بیشتری برخوردار بود چون رسانهها به شکل گستردهای این 2 خبر را پوشش دادند، بازتابهای خارجی بیشتر بود و بیشتر هم دهان به دهان میان مردم شهرها پیچید؛ یکی از این اخبار، اعلام 20 فروردین به عنوان روز ملی فناوری هستهای [بیشتر] و بومی شدن دانش هستهای در ایران بود و دیگری خبر گزارش مثبت دبیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای درباره غیرنظامی بودن فعالیتهای هستهای ایران که به نوعی پیروزی کشورمان در این زمینه به حساب می آمد.
متن کامل خلاصه گزارش البرادعی به شورای حکام
اما بد نیست بدانید که از سالهای پایانی دهه ۶۰ میلادی، موج نگرانی از کاهش و پایان ذخایر سوختهای فسیلی برای تامین انرژی در جهان، سبب شد کشورهای زیادی به کاروان پرشتاب جویندگان فناوری هستهای بپیوندند. کشور ما نیز - که در آن زمان، یعنی در دوران حکومت پهلوی بهعنوان ژاندارم منطقهای آمریکا عمل میکرد - در جمع کشورهایی قرار داشت که ذخیره منابع نفتی روبه پایان داشتند؛ بنابراین برای دستیابی به این سوخت جدید تلاش میکرد. کشورهای غربی هم ایران را به عنوان نخستین اولویت برخورداری از انرژی اتمی در منطقه خاورمیانه اعلام کردند و در کوتاهترین مدت، نخستین پروژه عملیاتی فناوری هستهای در بوشهر توسط کارشناسان آلمانی و با پشتیبانی آمریکا کلید خورد.
نکته جالب ماجرا هم اینجاست؛ نخستین کشوری که ایران را به دستیابی به فناوری هستهای ترغیب و این تکنولوژی را به ایران منتقل کرد، ایالات متحده آمریکا بود؛ یعنی نخستین مخالف امروزی ایران در مسیر تحقق فعالیتهای هستهای.
امنیتی در میانه میدان
سال86 برای اراذل و اوباش بههیچوجه سال خوبی نبود. پلیس در احترام به این جماعت گردنکلفت سنگتمام گذاشت و آنها را آنچنان در میان اهالی کوچه و بازار، سکه یک پول کرد که تمام ابهت تاریخیشان را یکشبه از دست دادند. شاید بعضی از آنها در خواب هم نمیدیدند که روزی مجبور شوند با شنیدن خبر اجرای یک طرح، دنبال سوراخ موشی برای مخفیشدن بگردند؛ طرحی که بههرحال یکی از مهمترین خبرهای سال86 بود و اجرایش، بازتابهای مختلفی در جامعه داشت. طرح «ارتقای امنیت اجتماعی» با هدف شناسایی و برخورد با اراذل و اوباش، عاملان توزیع سیدیهای غیرمجاز و مشروبات الکلی و برخورد با بدحجابی از اوایل سال به اجرا درآمد. [عملیات گسترده پلیس برای ارتقای امنیت اجتماعی] سردار اسماعیل احمدی مقدم- رئیس پلیس کشور- در همان روزهای نخست اجرای این طرح، اعلام کرد: «در این طرح گروههای هدف کاملا مشخص شدهاند. آنها همان کسانی هستند که در امنیت اجتماعی اختلال ایجاد میکنند؛ همان افراد هنجارشکن، مزاحمان نوامیس، قداره بندان و اوباش که باید از چهره اجتماع برداشته شوند».
اما بخش دوم طرح امنیت اجتماعی هم به برخورد با زنان و دخترانی که پوشش نامناسبی در شهر داشتند، اختصاص یافت که باز هم سر و صدای زیادی بهراه انداخت.[در همین رابطه] برای اجرای این طرح، مأموران گشت ارشاد پلیس در روز اول اردیبهشتماه با حضور در 23نقطه تهران مانند میدان هفتحوض، میدان تجریش، میدان ونک و دیگر میادین بزرگ و همچنین خیابانهای اصلی، اقدام به تذکر به زنان و دختران بدحجاب کردند که اگر آنها در مقابل این تذکرها مقاومت میکردند، منجر به هدایتشان به داخل خودروهای گشت ارشاد میشد.
جادوگر هوسران
بیشک مهمترین خبر جنایی سال هم به مرد رمالی اختصاص داشت که به بهانه جادوگری، 60زن و دختر را اغفال کرد و موجب فروپاشی بسیاری از خانوادهها شد. مردم قم امسال شاهد اعدام فالگیر شیطانصفتی بودند که با نسخههای کثیفش، دختران و زنان فریبخورده را به روز سیاه نشاند. این مرد- که قبلا کارگر ساده ساختمانی بود- پس از آشنایی با یک فالگیر کهنهکار، نوشتههای او را کپی کرده و شیوه تبلیغاتی مشابهی پیش روی خود قرار داده بود. محمد حسین- ز با فریب دختران و زنانی که در زندگیشان مشکلات حلنشدنی داشتند، آنها را به دخمهاش میکشاند.
طلسم سیاه، رمال را بالای دار برد
او از مشتریان سادهلوحاش میخواست «لیوان آب شفابخش» را سر بکشند تا وردش اثر کند! بدینترتیب فالگیر بیرحم، آنان را بیهوش و عفتشان را لکهدار میکرد. این دختران و زنان بیچاره- که بیشترشان دنبال نسخه خوشبختی میگشتند- پس از بههوش آمدن، با چشمانی اشکبار شروع به اعتراض و تهدید میکردند. در مقابل محمد پاسخ میداد که اگر این کار را بکنند، طلسم زندگیشان را نابود میکند و شیشه عمرشان را میشکند. این جادوگر هوسران در بیستم شهریور امسال مقابل چشمان قربانیان و خانوادههایشان به دار مجازات آویخته شد.
آتش بر جان لوازم خانگی
هنوز چند ساعتی به غروب آفتاب بیست و سومین روز مردادماه باقی مانده بود که ناگهان یکی دیگر از مهمترین خبرهای سال بهدلیل بیاحتیاطی یک کارگر متولد شد. خیلیها آن روز و در ساعت 16:48 دودی سیاهرنگ را بر فراز آسمان نقطهای از پایتخت مشاهده کردند. باز هم آتش خبرساز شد و این بار طعمهاش را از دل بازار لوازم خانگی تهران انتخاب کرد. پاساژ عاج واقع در سهراه امینحضور در این روز، آنچنان گرفتار شعلههای آتش شد که ماموران 11ایستگاه آتشنشانی را به بازار جذاب لوازم خانگی کشاند.
به هر حال این آتشسوزی بزرگ پایتخت، دقایقی بعد از حضور ماموران سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی مهار شد و خاکستری از کالاهای مختلف برجای ماند.[جزئیات بیشتر]
ذرهبین روی پایتخت
اصلا نیازی نیست که نگاهی موشکافانه داشته باشیم؛ خیلی هم لازم نیست که به زوایای ابرشهرمان خیره شویم. راستش پروژههای شهری بزرگی که امسال قد علم کردهاند، آنقدر واضحاند که خیلی زود در آینه شیشهای چشمان شهروندان شکل میگیرند. حتما میدانید که برای بهثمر نشستن آنها تلاش زیادی شده است، مدیران شهری ساعتها، روزها و ماهها وقت صرف کردهاند تا پایتخت در آستانه سال جدید رنگ و بوی دیگری بهخود بگیرد. تهران با تحولات مثبتی که امسال به آن دست یافته، به پارامترهای توسعه و پیشرفت در معیار جهانی نزدیک شده است. رضایت از این پروژهها را میتوان در چهره شهروندان دید. پروژههای معرفی شده در این صفحه، مشتی نمونه خروارند.
فرار از هزارتوی ترافیک
حالا کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که درباره خط BRT چیزی نشنیده باشد؛ خطی که از چهارراه تهرانپارس به میدان آزادی کشیده شده است و اتوبوسهایش هر روز میزبان هزاران نفر از شهروندان تهرانی میشوند. البته هنوز خیلی از شهروندان نمیدانند که واقعا خط سریع اتوبوسی چیست و چه تفاوتهایی با سیستمهای موجود اتوبوسرانی دارد!
آشنایی با سامانه اتوبوسهای پر سرعت (BRT)
اگر جزو کسانی هستید که فکر میکنید این پدیده جدید شهری هیچ تأثیری در زندگی تهرانیها نداشته است، سخت در اشتباهید. برای اینکه فواید BRT برایتان مثل روز روشن شود، این چند خط باقیمانده را بخوانید:
1 - یکی از مهمترین ویژگیهای خطوط سریع اتوبوسی در جهان، مسیر ایزولهشده اتوبوسهاست. مسئولان شهری در همان زمان راهاندازی این خط، به افزایش ایمنی مسافران و عابران پیاده اشاره کرده بودند ولی واقعیت چند ماه گذشته میگوید که با ایمنسازی مسیر اتوبوسهای BRT در خیابان دماوند، انقلاب و آزادی شدت و میزان تصادفها کاهش چشمگیری داشته است.
2 - قبل از BRT، اتوبوسهای مسیر چهارراه تهرانپارس تا خیابان آزادی، روزانه میزبان 150هزار مسافر بودند اما با راهاندازی خط BRT تعداد مسافران اتوبوس این مسیر بیش از 2برابر شده است؛ این هم یعنی خیلیها، خودروی شخصیشان را طلاق دادهاند و عاشق ناوگان حمل و نقل عمومی شدهاند. ادامه این ماجرا را هم که بهتر میدانید؛ خودروی کمتر، آلودگی کمتر، سر و صدای کمتر، زندگی بهتر و... .
3 - آنهایی که وقت سرخاراندن ندارند، حتما ارزش 35دقیقه را بیشتر از دیگر شهروندان میفهمند. حتما میپرسید که جریان این 35دقیقه چیست. اگر تا قبل از راهاندازی خط BRT، سوار اتوبوسهای چهارراه تهرانپارس میشدید، حدود 85دقیقه بعد به میدان آزادی میرسیدید؛ آن هم در زمانی که ترافیک خیابان دماوند، انقلاب و آزادی در حالت عادی بود اما حالا زمان لازم برای رفتن از چهارراه تهرانپارس به میدان آزادی حدود 50دقیقه است؛ البته اگر سوار اتوبوسهای BRT شوید.
و آزادی دوباره ساخته شد
خبر کوتاه بود ولی تأثیرگذار. البته نه برای همه؛ برای عاشقان سینهچاک سینما. سینما آزادی و همزاد خاطرهانگیزش - شهر قصه - در اواخر اولین ماه بهاری سال76 در یک چشم بههم زدن، تمام شکوه و عظمتشان را از دست دادند و طعمه شعلههای بیرحم حریق شدند؛ آن هم در حالی که همان عاشقان سینهچاک، با حسرت به سوختن رؤیاهایشان مینگریستند. آزادی سوخت و چند روز بعد هم با کمتر شدن هیاهوی رسانهها، این سینمای منطقه به آرشیو خاطرات یک نسل پیوست.
اما حدود 2سال قبل، شهردار پایتخت در جمع هنرمندان سینمای کشور وعده داد که سینما آزادی را بهعنوان نماد سینمای ایران دوباره بسازد. امسال این نماد سینمای ایران دوباره در تکه ششم تهران قد کشید تا میزبان سینمادوستان باشد. [در همین رابطه] البته شاید خیلیها تصورش را هم نمیکردند؛ تصور اینکه امسال برای سینمایی جشن تولد بگیریم که از حدود یک دهه قبل مرده است؛ سینمایی که با کلی خاطره سوخت ولی سالها هیچکس دلش نه برای سینما و نه برای آن خاطرهها نسوخت. کمر سینما آزادی و شهر قصه زیر فشار شعلههای آتش خم شد اما حالا سینمایی دیگر بهجایشان قد کشیده است. حالا آن 2سالن، جایشان را به 5سالن دادهاند و آن ساختمان تقریبا فرسوده جایش را به یک ساختمان کاملا مدرن. بد نیست بدانید مجموعه سینما آزادی در 8طبقه ساخته شده است که البته 2طبقهاش در زیرزمین قرار دارد. یک طبقه همکف است و 5طبقه هم به سوی آسمان بالا رفته است. سازندگان این مجموعه از نخستین طبقه زیرزمین تا طبقه دوم ساختمان را هم به فروشگاههای تجاری مختلف اختصاص دادهاند که قرار است تبدیل به یک مرکز خرید محصولات فرهنگی و رفاهی شود.
بازسازی یک جزیره
برج آزادی سالهاست که بهعنوان نماد پایتخت بهحساب میآید و به دلیل معماری عجیب و غریبش، بهعنوان یکی از جاذبههای گردشگری تهران شناخته شده است. امسال مدیران شهری پایتخت آستینها را بالا زدند تا دوباره محوطه اطراف این برج به دوران جوانیاش برگردد. [نجات برج آزادی از خطر ویرانی]
البته از همان روزهای اول، نگرانیهایی در خصوص آسیبدیدن این برج تاریخی وجود داشت که مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران با اعلام خبر شروع مرمت پس از 40سال گفت که در این زمینه هماهنگیهای لازم را با سازمان میراث فرهنگی انجام دادهاند تا به این اثر تاریخی شهر خدشهای وارد نشود. حتی برای کاهش بیشتر این نگرانیها، مرد اول مدیریت پایتخت هم در همان روزهای ابتدای این طرح به خبرنگاران اعلام کرد که هیچ تغییر و تحولی در برج آزادی رخ نمیدهد و فقط محیط اطراف آن بازسازی خواهد شد.
ملا صالحی - مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری - در زمان شروع این طرح با اشاره به اینکه در سال71 برج آزادی به بنیاد رودکی سپرده شده است، گفت: «متولی ساماندهی و مرمت برج، بنیاد است نه شهرداری تهران. ما فقط تفاهمنامهای بین سازمان زیباسازی، سازمان میراث فرهنگی و شهرداری منطقه9 درخصوص مرمت جزیره میدان آزادی بستهایم». اما بالاخره کار مرمت محوطه برج در اوایل بهمنماه به پایان رسید و دوباره پای شهروندان به این میدان خاطرهانگیز باز شد.
بد نیست بدانید که در این پروژه شهری برای جلوگیری از نشت آب و رطوبت به برج، اقدامهای لازم انجام شد و سازمان زیباسازی، نورپردازی برج آزادی را هم به پیمانکاران معروف این عرصه سپرد و حاصل کار آنها هم منحصر بهفرد از آب درآمد. درضمن آبی که برای فضای سبز اطراف برج مورد استفاده قرار میگرفت، از آب شرب تهران بود که در این طرح چاهی حفر شد تا آب مورد نیاز برای این محوطه را از آنجا تأمین کنند.
میلاد برج میلاد
بالاخره امسال چشمان ما به جمال برج میلاد کاملشده روشن شد و این پروژه بزرگ شهری به بهرهبرداری رسید. [جزئیات بیشتر] اما شاید تا بهحال اطلاعات چندانی از این برج بزرگ نداشتهاید؛ برجی که تقریبا از تمام نقاط تهران با کمی سرک کشیدن قابل رؤیت است. این برج با کاربری مخابراتی، تلویزیونی، گردشگری و هواشناسی، دقیقا 435متر طول دارد و نامش بهعنوان چهارمین برج مرتفع جهان ثبت شده است. ساختمان لابی این برج - که پیرامون بدنه و در پای برج قرار گرفته- در 6طبقه ساخته شده و با حدود 17هزار متر مربع زیربنا، بخشهای اداری، تجاری، پشتیبانی و موزه انقلاب اسلامی را در دل خود جای داده است. اما بد نیست بدانید که مهندسان برای بدنه اصلی برج از سازه بتنی استفاده کردهاند که در قسمت همکف حدود 17متر قطر دارد و 6 آسانسور شیشهای در پیراموناش جای گرفتهاند. این آسانسورها سریعترین بالابرهای کشورند که 7متر بر ثانیه سرعت دارند و طول برج میلاد را در 45ثانیه طی میکنند. اما شاید مهمترین قسمت برجمیلاد -که زیبایی خاصی به آن داده است- ساختمان رأس برج باشد.
این ساختمان کاملا فلزی و در 12طبقه ساخته شده است که بزرگترین رستوران گردان دنیا هم در یکی از این طبقهها قرار دارد. درضمن دکل این نماد شهری مدرن هم حدود 120متر است که روی آن آنتنهای تلویزیونی نصب میشوند.
اما همه امکانات برج میلاد در این حرفها خلاصه نمیشود؛ مرکز ارتباطات بینالمللی تهران در برج میلاد، دارای مرکز جشنوارهها و همایشها، هتل 5ستاره و مرکز تجارت بینالمللی است. مرکز همایش را با زیربنای 50هزار مترمربع برای برگزاری جشنوارههای مـوسیقی و فیلــم و همچنین برگــزاری گردهماییهای بزرگ ساختهاند. هتل 5ستاره هم که با 97هزار مترمربع زیربنا در 18طبقه پذیرای گردشگران داخلی و خارجی خواهد بود. مرکز تجارت بینالمللی تهران هم با هدف شناساندن موقعیت تجاری و صنعتی کشور و تمرکز خدمات و تجارت الکترونیک طراحی و ساخته شده است. حالا میتوانید با افتخار به این برج بزرگ پایتخت نگاه کنید.