یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۰:۱۳
۰ نفر

یاسر هدایتی: رسم‌مان در این چند پرونده گذشته حوزه‌های مختلفی که گروه ادب و هنر روزنامه عهده‌دار آن شد...

گفت‌وگو با چهره شاخص آن حوزه در سال 86 بود تا رسیدیم به فصل کتاب؛ فصلی که امسال از پیش رفتن دانشی‌مردی را تجربه کرد که کتاب‌هایش زنده‌‌تر از هر زنده‌ای، جاویدان است و خواهد ماند و رفتنش به اعتبار وجودش و بودش درست شبیه این شعر می‌ماند که «مردگان امسال، عاشق‌ترین زندگان بوده‌اند». 

دکتر سیدجعفر شهیدی چهره آخرین فصل گروه ادب و هنر یعنی فصل کتاب شد، بی‌آن که حتی لحظه‌ای درنگ کنیم که استاد پیش ما نیست و امکان گفت‌وگو وجود ندارد.  مگر نه اینکه زنده‌تر از واژه‌هایی که استاد در کتاب‌هایش برانگیخته نمی‌توان متصور شد.

بودها و نمودها مرزند؛ مرز آدم‌ها. بعضی بودی بیشتر از نمودشان دارند و بعضی دیگر نمودی بیشتر از بودشان. و این وسط کمتر کسانی هم هستند که بود و نمودشان دو سر شاهین ترازوی وجودی‌شان را سردرگم نمی‌کند تا درست مقابل هم بایستند. از آن بعضی‌های دیگر که گفته شد اما بیشترمان، فرقی ندارد اهل تمیز باشیم یا بی‌تمیز و نمودی بسیار بیشتر از بودمان داریم. مثال کوه یخ را که روانکاوان درباره ضمیر ناخودآگاه به‌کار می‌برند، یادتان هست! حکایت بود و نمود ما نیز به‌نوعی همان است.

پیکره پنهان مانده کوه یخ در اقیانوس نمود ماست و بود ما همان قطعه کوچکی که در دیدرس است. اما آن برخی‌ای که بودی بسیار بیشتر از نمود‌هاشان دارند را بیشتر در میان گذشتگان خود می‌جوییم؛ همان نسلی که هنوز برای دیدنشان باید سر را به قدر افتادن کلاهمان به عقب ببریم، و دکتر سیدجعفر شهیدی از همان نسل است؛ نسلی که بلخی شاعر کاروان شهیدشان می‌نامد و از شمار خرد، از هزاران نفر نیز بیشترشان می‌داند.

دکتر سیدجعفر شهیدی، مجتهدی که تنها در حوزه معارف دینی و اصول و فقه این ردا برازنده‌اش نبود بلکه در هرآنچه دست داشت، مجتهدی طراز اول محسوب می‌شد و غیر از تدریس‌ها و شاگردان این «استاد استادان»، کتاب‌های ایشان بهترین گواه این مدعاست.
تعبیر «استاد استادان» که عطاءالله مهاجرانی برای این استاد فرزانه به‌کار برده، حقیقت انکار‌ناپذیر تأثیر دکتر شهیدی را در سال‌های خیلی بیشتر از نیم قرن پژوهش و تدریس وامی‌نمایاند.

و اینگونه است که باید دکتر شهیدی را استاد استادان دانست؛ چه برای استادانی که بهره‌مند از پژوهش‌های به اتفاق مرجع او هستند و چه برای آنان که نعمت زانو زدن در محضر درس او را داشته‌اند.

حوزه‌های تاریخ اسلام و سیره اهل‌بیت، ادبیات کلاسیک فارسی، ادبیات کلاسیک عرب 3 حوزه‌ای است که دکتر شهیدی در آنها مجتهدی طراز اول خوانده می‌شود. در تاریخ اسلام و پژوهش در سیره تاریخی پیامبر و اهل‌بیت(ع) کتاب‌های ایشان به‌عنوان علمی‌ترین، دقیق‌ترین و خوشخوان‌ترین کتاب‌ها به‌حساب می‌آید که از اتفاق به کار مخاطب عام و خاص آمده و برخی از آنها بیشتر از چند ده بار تجدید چاپ شده‌اند.

 کتاب «پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین(ع)» را تازه پس از اینکه 5 سال بود که از نجف به ایران و دانشکده ادبیات وارد شده بودند (در 33 سالگی) به چاپ رساند و منش و روش محققانه خود در تاریخ‌پژوهی را به همگان شناساند و با اینکه پیش از این نیز «فتنه الکبری» طه‌حسین را ترجمه کرده بود و کتاب‌های «شیرزن کربلا» و «زندگانی علی‌بن‌حسین(ع)» را نوشته بود اما نگاه تازه و پژوهشگرانه‌اش که با نثری بلیغ و سلیس درهم آمیخته بود در این کتاب ذوق‌های بسیاری را برانگیخت. و اینگونه شد که این کتاب طی این سال‌ها به زبان‌های انگلیسی، عربی، ترکی استانبولی و آذربایجانی، ژاپنی و اردو ترجمه شد و چیزی در حدود سی و چند بار نیز تجدید چاپ شد.

«تاریخ تحلیلی اسلام» نیز که ابتدا توسط مرکز نشر دانشگاهی در سال 1362 منتشر شد، از دیگر آثار درجه یک دکتر شهیدی محسوب می‌شود. این کتاب با نگاه خرافه‌زدای ایشان به معارف تاریخی از تاریخ صدر اسلام تا نیمه نخست قرن چهارم هجری را تحلیل و بررسی می‌کند و از منابع درسی و دانشگاهی است.

از دیگر آثار مشهور دکتر در حوزه تاریخ اسلام می‌توان به جنایات تاریخ در3 جلد چاپ شده در سال‌های 1327 و 1329 اشاره کرد که در همان روزگار موافقت‌ها و مخالفت‌های بسیاری را برانگیخت وبارها تجدید چاپ شد. همچنین است کتاب زندگانی حضرت فاطمه(س)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی که بیشتر از 25 بار تجدید چاپ شده است و کتاب آشنایی با زندگانی امام صادق(ع) و...

استادی و تخصص دکتر شهیدی در ادبیات کلاسیک فارسی را باید در چند سطح فعالیت در مؤسسه لغت‌نامه دهخدا و همکاری و وصایت دکتر محمد معین در تهیه فرهنگ فارسی معین، تصحیح متون کلاسیک ادبی- تاریخی و شرح مثنوی شریف و استادی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران باز شناساند.

لغت‌نامه دهخدا که ماترک فعالیت 50 ساله علامه علی‌اکبر دهخدا بود پس از دکتر معین به سفارش خود معین به درایت و دانش دکتر شهیدی سپرده شد و ایشان در سال 1346 به ریاست مؤسسه دهخدا برگزیده شدند و این کار را عاشقانه تا همین اواخر عمر که قامت مهربانش را گرد مریضی فراگرفته بود دنبال می‌کردند؛ به‌طوری که برخی از کلاس‌های دکتری را نیز در لغت‌نامه برگزار می‌کردند.

شرح مثنوی شریف ایشان که دنباله‌ای بر کار علامه فروزانفر استاد بزرگ دکتر شهیدی و مولوی‌شناس برجسته ایرانی بود نیز از آرزوهای خود استاد شهیدی محسوب می‌شد که به فضل خداوند سرانجام در سال 1373 توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسید.
چاپ تصحیح آتشکده آذر در سال 1337 توسط مؤسسه نشر کتاب، تصحیح دره نادره، میرزا مهدی‌خان استرآبادی در 1341 توسط انجمن آثار ملی و تصحیح براهین‌العجم، محمدتقی سپهر توسط دانشگاه تهران در سال 1351 از جمله فعالیت‌های دیگر این استاد بزرگ ادبیات است؛ به اضافه 45 سال تدریس ادبیات در مقاطع مختلف دانشگاه تهران و دانشگاه‌های مختلف جهان.

اما در حوزه ادبیات کلاسیک عرب، غیر از ارجاع به ترجمه‌های بی‌بدیل ایشان از نهج‌البلاغه و همین طور ترجمه فتنه‌الکبری (انقلاب بزرگ)، طه حسین و شیرزن کربلا از عایشه بنت‌الشاطی باید به تدریس ادبیات عرب و سخنوری و استشهادات ایشان به ادبیات و به‌ویژه شعر کلاسیک عرب توجه کرد. اما اوج سخن‌آوری و عربی‌دانی و فارسی‌دانی دکتر شهیدی در ترجمه گرانسنگ نهج‌البلاغه است که رخ می‌نمایاند.

زبان‌فارسی را آنچنان که باید به زبان «امیر بیان» مفتخر می‌کند؛ ترجمه‌ای که به گواه برخی هیچ‌چیز مادی‌ای را در برابر آن سزاوار نمی‌دید و از انتشارات علمی و فرهنگی اجرتی نخواست که جنس کارش را جز عاشقی نمی‌دانست.

آنچه اینجا خواسته شد تا حرمت گذارده شود آثار مکتوب دکتر شهیدی در نگاهی از سر اجمال بود. اما به‌واقع منش و روش و بینش این دانشی مرد روزگارمان را به چه سنگی می‌توان محک زد تا تنها اندکی آنچه نمود او بود را به نمایش بگذارد و عیار بسنجد و تازه این همه اوصاف نمود کسی است که در بودش استادان بزرگوار امروز حرف‌ها و نکته‌ها دارند؛ همه از سر ارادت.

کد خبر 46612

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز