همشهری آنلاین/ رضا نیک نام: «اعظم چراغعلی» مادر شهید «مسلم فراهانی» از شهدای والامقام محله خزانه بخارایی است. مسلم در سنین نوجوانی به جبهه رفت و شهید شد، اما هنوز قصه های مادرانه این بانوی شیردل همچنان ادامه دارد. او و همسرش «محمد فراهانی» از ۱۸سال پیش تاکنون بانی برگزاری مراسمی متفاوت در مزار فرزندشان شده اند. آنها هر سال جشن تولد مسلم را باحضور خانواده ها و بچه هایشان برپا می کنند. جشن تولدی که کیک و شیرینی و هدایای ویژه ای مثل اسباب بازی و عروسک برای بچه ها دارد. برای همین بچه های زیادی با خانواده شان در سالروز تولد این شهید، در قطعه۲۶ بهشت زهرا(س) حاضر می شوند تا هدیه شان را از دست پدر و مادر شهید تحویل بگیرند. شهید «مسلم فراهانی» ۱۵تیر سال۱۳۴۴ به دنیا آمده و ۵تیر سال۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل شده است. به همین دلیل هر سال ۱۵تیر در قطعه۲۶ جشن تولد او با حضور شهروندان برگزار می شود. خانواده شهید فراهانی را اهالی محله خزانه بخارایی می شناسند؛ چرا که آنها قبل از شهادت فرزندشان، امور خیرخواهانه فراوانی در محله انجام داده اند و این کارها همچنان ادامه دارد.
اهالی به من می گویند مامان مسلم!
مادر شهید مسلم فراهانی با پخت و توزیع عصرانه، ناهار و هدیه کتاب های قرآن، ادعیه و مفاتیح و همچنین برپایی جشن تولد در مزار فرزندش تلاش کرده تا شهروندان به ویژه کودکان و نوجوانان را شاد کند. «اعظم چراغعلی» عقیده دارد که این کار باعث می شود تا بچه ها خاطره خوبی از حضور در مزار شهدا داشته باشند. مادر شهید تعریف می کند که همه او را در بهشت زهرا(س) «مامان مسلم» صدا می زنند و به این نام می شناسند. حضور این مادر مهربان در بهشت زهرا(س) آن قدر پررنگ است که حتی پرسنل وکارکنان این آرامستان هم نشانی مزار شهید مسلم فراهانی را می دانند و شهروندان و مسافرانی را که می خواهند در این مراسم شرکت کنند را راهنمایی می کنند.
از مادرشهید درباره جشن تولد فرزندش می پرسیم و اینکه چطور تصمیم گرفتند این مراسم را در بهشت زهرا(س) و بر سر مزار شهید برگزار کنند. او می گوید: «وقتی مسلم به شهادت رسید، هرسال به مناسبت تولدش در خانه جلسه قرائت قرآن، زیارت عاشورا و دعای ندبه برگزار می کردیم. در این روز همه اهل محل به خانه مان دعوت بودند و کیک تولد بزرگی می خریدم. صرف ناهار و اهدای قرآن و مفاتیح به شرکت کنندگان از کارهایی بود که انجام می دادیم تا اینکه تصمیم دیگری گرفتم. می خواستم جشن تولد مسلم را سر مزارش در بهشت زهرا(س) برگزار کنم. ابتدا با خانواده، دوستان وآشنایان به مزارش رفتیم، فاتحه می خواندیم و کیک تولد بین مردم پخش کردیم. بعد از مدتی خیلی ها متوجه شدند که هرسال در چنین مناسبتی بر سر مزار مسلم جشن تولد می گیریم. اینطور شد که تعداد مهمان ها زیاد شد و خیلی ها از آن باخبر شدند.»
هیچ بچه ای دست خالی به خانه نمی رود
خانواده شهید فراهانی در جشن تولد فرزندشان هدایایی برای بچه ها در نظر می گیرند تا این خاطره برای همیشه در ذهنشان بماند. مادر شهید در این باره می گوید: «از همان سال اول نیت کردم که برای همه بچه هایی که سر مزار حاضر می شوند، اسباب بازی و هدیه تهیه کنم. برای همین هر سال چند هفته مانده به روز تولد مسلم، همراه همسرم به بازار می رویم تا برای دختربچه ها و آقاپسرهای کوچولو اسباب بازی بخریم. این کار خیلی لذت بخش است. نمی دانید وقتی این هدایا را در جشن تولد مسلم به بچه ها می دهیم و خوشحال می شوند، چقدر لذت می بریم. این لحظه برای من آنقدر شیرین است که با دنیا عوض نمی کنم.»
این طور که مادر شهید فراهانی برایمان تعریف می کند، همه اسباب بازی هایی که خریده و بین بچه ها تقسیم می کند، از نوع ایرانی و استاندارد است و برای گروه سنی یک تا ۱۳سال تهیه شده است. تعداد هدایا هم به قدری هست که بچه ای دست خالی به خانه نرود. اکنون پس از گذشت ۱۸سال از زمان برگزاری جشن تولد شهید مسلم فراهانی در بهشت زهرا(س)، خیلی از همان بچه ها بزرگ شده اند، ولی با همان ذوق و شوق دوران کودکی در این مراسم شرکت می کنند. تعدادی از نوجوانان هم محله ای نیز با تشکیل گروه سرود و اجرای برنامه در مراسم جشن تولد، از خانواده شهید قدرشناسی می کنند.
جشنی با حضور صدها شهروند
۱۸سال از برگزاری نخستین جشن تولد شهید مسلم فراهانی در بهشت زهرا(س) می گذرد و هر سال به تعداد شرکت کنندگان افزوده می شود. اکنون شهروندان به صورت خودجوش زمان و مکان این مراسم را اطلاع رسانی می کنند تا افراد بیشتری شرکت کنند. مادر شهید در این باره به نکته جالبی اشاره می کند: «سال اول، کیک تولد ۳کیلویی بین شهروندان پخش کردیم و به مرور زمان با افزایش تعداد شرکت کنندگان بر وزن آن اضافه شده و امسال به بیش از ۶۰ کیلوگرم رسید.»
مادر شهید مسلم فراهانی اضافه می کند: «امسال گروه ۲۲نفری از نوجوانان آمدند و بر سر مزار پسرم تواشیح اجرا کردند. در این برنامه قرار بود که فقط ۳نفر را به قید قرعه انتخاب کنیم و به زیارت حرم امام رضا(ع) بفرستیم، اما این بچه ها مدام دور و برم می چرخیدند و با اصرار می خواستند تا اسم آنها را در قرعه کشی انتخاب کنم. یکی از آنها به من گفت: «مامان مسلم نمی خواهی ما را مشهد بفرستی؟» من هم با همسرم مشورت کردم و تصمیم گرفتیم که مقدمات سفر بچه های گروه تواشیح را برای زیارت امام رضا(ع) فراهم کنیم.»