همشهری آنلاین/ زینب زینال زاده: نشست «تجربه زیسته زنان توانمند» ویژه زنان بهبود یافته از اعتیاد با عنوان «نغمه ناخوانده» برگزار شد. زنانی که آمده بودند تا از مشکلات و زجرها و رنجشهای بلای خانمانسوز اعتیاد بگویند. آمده بودند تا تجربههای تلخ شان را در قالب نغمههای ناخوانده با دیگران به اشتراک بگذارند تا شاید درس عبرتی باشد برای آنهایی که همچنان در چنگال دیو اعتیاد گرفتارند.
«سودابه» و «افسانه»، از میان صدها زن بهبود یافته داوطلب شدند تا از گرفتاری در دام اعتیاد و همدمی ۳۰ ساله با مواد مخدر و تجربه طرد شدن از خانه و کارتن خوابی و بالاخره رسیدن به آخر خط و تصمیم بزرگ رسیدن به رهایی بگویند. ابتدا افسانه میکرفون را روشن میکند و سرش را بالا میگیرد و میگوید: «من افسانه هستم و ۴ سال است که پاکم.» او پس از جدایی از همسرش توسط دوستان ناباب با مواد مخدر آشنا میشود: «پس از جدایی از همسرم از بچههایم دور شدم و برای همین حال و روز خوبی نداشتم. به سفارش دوستان برای فراموش کردن اتفاقهای ناگوار به مواد پناه بردم و خیلی زود معتاد شدم. روزگارم با فکر مواد و نشستن پای بساط میگذشت و زندگی برایم معنا و مفهومی نداشت. به پوچی رسیده بودم. تا این که در جلسات انجمن «اعتیاد گمنام» شرکت کردم و از مواد فاصله گرفتم و به زندگی عادی برگشتم.» او در میان صحبتهایش بغض میکند و میگوید: «شاید بیان این حرفها برای خیلی از مردم عادی باشد اما لحظات سخت و دشواری را پشت سر گذاشتهام که در قالب کلمات نمیتوان بیان کرد. مواد مخدر و اعتیاد، روزهای نخست لذت و سرخوشی به همراه دارد اما کمکم داشتههای انسان را میگیرد و به جایش پستی و نیستی میدهد. من که اعتیاد را تجربه کردهام به جرات میگویم اعتیاد بلای خانمانسوز است و موجب فروپاشی خانوادهها میشود.»
او تأثیر اعتیاد در زنان را مخربتر میداند: «اعتیاد زن و مرد نمیشناسد و همه را به نابودی میکشاند. زن که باشید آسیبهایش چند برابر میشود و برای به دست آوردن مواد، انسانیت و زن بودن را زیرپا میگذارید و تن به هر کاری میدهید.»
سودابه هم روایتهای مشابه افسانه دارد. او دو سال از پاکیاش میگذرد و از این اتفاق آن قدر خوشحال است که با شعف و شادی میگوید: «پاک بودن و زندگی کردن مانند سایر مردم لذت بخش است که پس از ۴۰ سال آن را تجربه میکنم.» سودابه سن کمی داشت که با مواد آشنا شد و اکنون بازگشت به سالهای از دست رفته برایش سخت است اما میگوید تا شاید دیگران عبرت بگیرند و تجربههای تلخ او را تجربه نکنند. سودابه میگوید: «همه چیز از تبعیض در خانواده آغاز شد. بهترینها برای برادرم بود و همیشه احساس خلاء میکردم. برای پر کردن کمبودها در زندگی به مواد پناه بردم و در چشم برهم زدنی گرفتار شدم و چارهای جز پیش رفتن و ادامه دادن نداشتم.»
او میداند تصمیمش درست و منطقی نبوده و به گفته خودش از روی لجاجت و بچگی تصمیم میگیرد که وارد دنیای اعتیاد شود. سودابه میگوید: «شاید اگر تبعیض در خانواده وجود نداشت، الان سرنوشت دیگری داشتم و مانند همسالانم صاحب خانه و زندگی میشدم. به هر حال برای پیدا کردن مقصر دیر است و روزهای گذشته را نمیتوان بازگرداند. بنابراین بهتر است دیگران ما را ببینند و پند بگیرند و دنیای نابود شده ما برایشان سرمشق شود و هیچ وقت سراغ مواد نروند.»
استحکام خانوادهها سدی در برابر اعتیاد
رئیس اداره کل امور بانوان شهرداری تهران که مهمان ویژه نشست «تجربه زیسته زنان توانمند» بود پس از شنیدن حرفها و نغمهها ناخوانده زنان بهبود یافته از اعتیاد در گفت وگوی اختصاصی به خبرنگار همشهری محله میگوید: «بازگو کردن تجربه زنان بهبود یافته از اعتیاد، نشان میدهد برای پییشگیری از رواج اعتیاد در میان افراد به ویژه زنان، باید ریسمانهای همبستگی در خانوادهها مستحکم شود. وقتی والدین به فرزندان نگاه و توجه ویژهای داشته باشند و در کنار نقش والدینی، دوست و رفیق فرزندان باشند، بی تردید گرایش به اعتیاد و مواد مخدر کم میشود.»
«زهرا بهروز آذر» با اشاره به تأثیر برگزاری چنین نشستهایی در کاهش آسیبهای اجتماعی و رفتارهای پرخطر چون اعتیاد میگوید: «بازگو کردن تجربیات تلخ دنیای اعتیاد از سوی کسانی که به نوعی آن را تجربه کردهاند بی شک تأثیر گذارتر از صحبتهای من مسئول است. بنابراین با برگزاری چنین نشستهایی و معرفی زنان تابآور جامعه قصد داریم از توسعه اعتیاد در میان زنان جلوگیری کنیم.»
طرحهای ضربتی نتیجهای ندارند
«زینب نصیری»، مدیر کل سلامت شهرداری تهران هم در پایان نشست نغمههای ناخوانده زنان بهبود یافته از اعتیاد در گفتوگو با همشهری محله میگوید: «پیش از اجرای هر برنامهای در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی باید ارتباط و همسویی بین بخشی میان نهادها و سازمانها و ارگانها و به طور کلی متولیان، ایجاد شود.»
او ادامه میدهد: «کسب مهارتهای «نه» گفتن به اعتیاد یا هر رفتار پرخطری، نیاز به آموزش دارد که این موضوع در سرفصلهای برنامهها و خدمات اداره سلامت شهرداری تهران قرار گرفته است. اما آموزش به تنهایی نمیتواند عامل بازدارنده باشد. پیش از آموزش باید خلاءهای شهروندان به ویژه زنان شناسایی و با کمک دستگاههای متولی رفع شود.»
او به تجربههای حاصل از اجرای طرحهای ضربتی هم اشاره و عنوان میکند: «طی سالهای متمادی، طرحهای ضربتی برای کاهش اعتیاد اجرا شد که نتیجهای نداشت. برای ریشه کن کردن اعتیاد باید به افراد بهبود یافته اعتماد کرد و با جلب مشارکت، اجرای برنامههای کاهش آسیبهای اجتماعی را به آنها واگذار کرد. بیشک با این کار نتایج بهتری حاصل میشود.»
بهبودیافتگان را باور کنیم
خانه خورشید چندین سال است که با ارائه خدمات از زنان بهبود یافته حمایت میکند. «لیلا ارشد»، مدیرعامل این خانه با ابراز خرسندی از برگزاری نشست نغمههای ناخوانده زنان بهبود یافته، میگوید: «بازگو کردن ماجرای دنیای اعتیاد از سوی افرادی که تجربه کرده و اکنون به رهایی رسیدهاند، بیتردید نتایج پیشگیرانه دارد. این نشست فرصتی پیش آورد تا زنان بهبود یافته از اعتیاد، ناگفتههای چندین سالهشان را به زبان بیاورند و سبک شوند.»
به گفته او اعتیاد یک بیماری پیش رونده است: «هر روز شاهد گسترش اعتیاد در جامعه هستیم و افرادی که از دام اعتیاد رهایی می یابند انسانهای بزرگی هستند. بنابراین باید باورشان کنیم تا بتوانند در مسیر درست زندگی پیش بروند. حمایت از بهبودیافتگان لازم و ضروری است و اگر این حمایتها وجود نداشته باشد، چه بسا افراد بهبودیافته دوباره به سوی اعتیاد کشیده شوند.»