تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۳:۱۰

نفیسه معصوم: فکرش را بکنید، 200 سی‌سی خون ناقابل که همیشه دور ریخته می‌شده، حالا آن‌قدر مهم شده که برایش بانک، آزمایشگاه، تحقیقات و... راه انداخته‌اند. همه‌اش هم زیر سر این دانشمندان است.

می‌گویند این یک ذره خون می‌تواند 70 نوع بیماری را درمان کند؛ آن هم نه 70 نوع بیماری الکی را، 70 نوع بیماری لاعلاج را. شما باشید، باور می‌کنید؟

انتهای خیابان بنی‌هاشم درست نبش شقایق شرقی، تابلوی «بانک خون بند‌ناف رویان» از پشت برگ‌های درختان پیداست؛ یک خانه شمالی با یک حیاط کوچک و باصفا. ساختمان 2قسمت می‌شود؛ یک بخش از توی حیاط پله می‌خورد می‌رود پایین و یک قسمت هم پله می‌خورد می‌رود بالا.

قسمت بالایی مربوط به کارهای اداری است. ما با همان بخش پایین کار داریم؛ همان جایی که این خون‌های درمانگر را ذخیره می‌کنند.  مثل بچه‌های خوب روی مبل‌های پذیرش می‌نشینیم و شروع می‌کنیم به دید زدن اطراف. زن و شوهر جوانی آمده‌اند و برای ذخیره خون بندناف نوزادشان فرم پر می‌کنند.

می‌گویند این کارها را از شبکه 4 یاد گرفته‌اند و از اینکه به فکر آینده طفل‌معصوم‌شان هستند، خیلی خوشحالند. ما هم خوشحال می‌شویم از اینکه «سلاله صمیمی» خیلی صمیمانه جلو می‌آید و اعلام می‌کند که قرار است راهنمایمان باشد.

سلاله آن‌قدر جوان است که باعث ذوق‌زدگی‌مان می‌شود؛ جوان مثل همه آدم‌‌هایی که اینجا دارند کار می‌کنند؛ پزشکان جوانی که بیشترشان کمتر از 30سال دارند. بنابراین بی‌هیچ حرفی بند و بساط‌مان را جمع می‌کنیم و دنبالش راه می‌افتیم. 

زندگی به شرط خون بندناف

ماه نهم بارداری اگر پدر و مادر تهران باشند، برای گرفتن اطلاعات یک‌راست می‌آیند «بانک خون بندناف رویان». «اینجا اطلاعات اولیه از بابت اینکه سلول‌ها چی هستند، در آینده ممکن است چه کارهایی رویشان انجام شود و البته شیوه بستن قرارداد و کارهایی که قبل از نمونه‌گیری باید برای آن اقدام کنند در اختیارشان قرار می‌گیرد.»؛ این را خانم صمیمی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «یکی از این کارها، 6آزمایش است که مادر باید حداکثر در ماه نهم بارداری انجام دهد که شامل هپاتیت HIV،Cو  Bو یک دسته بیماری‌های ویروسی می‌شود که ممکن است برای نمونه از نظر ایمنی و کیفیت، مشکل ایجاد کنند.

 البته این آزمایش‌ها 6 ماه پس از بارداری هم تکرار می‌شوند تا اگر بیماری به شکل نهفته باشد، خود را بروز دهد». بعد از پرداخت هزینه، قرارداد بسته می‌شود  (400 هزار تومان برای عملیاتی که روی نمونه انجام می‌شود و سالانه 100 هزار تومان بابت نگهداری نمونه). آخر کار هم کیت مخصوص جمع‌آوری خون بندناف و فرم‌هایی که هنگام زایمان باید تکمیل شوند در اختیار خانواده قرار می‌گیرد؛ «کیت‌ها علاوه بر اینکه برای نمونه، دمای 4 درجه را حفظ می‌کنند، با داشتن مواد ضدانعقاد و برخی ترکیبات دیگر مانع لخته شدن و آلودگی احتمالی نمونه می‌شوند». 

 بانک خون در بعضی استان‌ها هم نمایندگی دارد. استان‌‌هایی که فعلا فعال هستند شامل یزد، اصفهان، گیلان، کرمانشاه، کرمان و همدان می‌شوند که البته قرار است بیشتر هم بشوند. تمام مراحل هم به غیر از مرحله جداسازی و فریز توسط آن مراکز انجام می‌شود؛ یعنی بستن قرارداد، اعزام نیرو برای نمونه‌گیری و ارسال نمونه، همه توسط نمایندگی‌ها انجام می‌شود.

 اما برای اهالی بقیه شهرها هم جای نگرانی نیست چون «در مناطقی هم که نمایندگی وجود ندارد، می‌توان کار را از طریق پست، هماهنگی و پیگیری کرد. مهم این است که نمونه حداکثر ظرف 24 ساعت سالم به مرکز برسد».  

دمپایی‌ها

اولش جامی‌خوریم. همین؟! این فضا با آن چیزی که ما از بانک خون تصور می‌کردیم، خیلی فرق دارد؛ اینجا که خیلی کوچک است! سلاله روپوش‌های پزشکی را می‌دهد بپوشیم و با لبخندی توضیح می‌دهد که «ساختمان جدید بانک خون در حال ساخت است و اینجا موقتی است». نگاهی به اطراف می‌اندازیم. فضا را با استفاده از پارتیشن قسمت‌بندی کرده‌اند.

«و شما اینجا چه کار می‌کنید؟» «نمونه که به دست ما رسید در مرحله اول آن را وزن می‌کنیم، بعد هم وارد آزمایشگاه می‌شود.» به پشت سرمان اشاره می‌کند؛ یک در است که رویش زده‌اند آزمایشگاه و جلویش هم چندتا کفش و دمپایی است. همین‌طوری زل زده‌ایم به کفش‌ها که سلاله می‌گوید: «برای اینکه آلودگی از بیرون به داخل نرود و برعکس از داخل به خارج آزمایشگاه منتقل نشود، بچه‌ها دمپایی‌های جداگانه‌ای می‌پوشند».

داخل آزمایشگاه همه با روپوش‌های سفید و دستکش و عینک‌های مخصوص، مشغول کار هستند و همه هم جوانند. آزمایشگاه 3 قسمت است: قسمت جداسازی، قسمت کنترل کیفی و قسمت تحقیقات که این بخش آخر، زیر نظر پژوهشکده رویان کار می‌کند و مشغول تحقیقات در زمینه تازه‌های سلول‌های خون بندناف است؛ «در آزمایشگاه، پروسه‌ای بین 3تا 7ساعت طول می‌کشد تا سلول‌ها جداسازی شوند.

در آنجا ابتدا گلبول‌های قرمز را از مجموع خون حذف کرده و بعد از آن سلول‌های بنیادی را جدا می‌کنیم؛ با دستگاه‌های مخصوص، شمارش سلولی را انجام می‌دهیم و درصد زنده ماندن سلول‌ها را می‌سنجیم.

اگر این میزان و درصد، در حد استاندارد جهانی و استانداردی که ما با آن کار می‌کنیم باشد، نمونه قابلیت استفاده را خواهد داشت. این استاندارد شامل حداقل 100میلیون سلول برای یک نمونه و 90 درصد سلول‌های زنده آن است». کار در این قسمت‌ها نیازمند رعایت کامل اصول بهداشتی است؛ «مسئله آلودگی، هم در مورد نمونه بسیار مهم است، هم برای خودمان حائز اهمیت است.

 اطلاعات علمی درباره خون، هنوز آن‌قدر کامل نشده است که ما مطمئن باشیم صدمه‌ای به خود ما نمی‌زند، برای همین باید کاملا مراقب باشیم. بعد از این مراحل، به وسیله فلوسیتومتری، سلول‌های بنیادی نمونه(یعنی  CD34+ و CD45+) را تعیین می‌کنیم. درنهایت نوبت به بعضی کنترل‌های جانبی می‌رسد که شامل فرایند «کلنی» می‌شود. در این فرایند کیفیت سلول‌ها از این جهت که در آینده در چه مسیری قابل کشت هستند و عملکرد آنها به چه صورتی خواهد بود، سنجیده می‌شود و سپس به مرحله فریز می‌رسیم».

خون نی‌نی‌ها در یخچال 

از آزمایشگاه بیرون می‌آییم و به یک اتاق دیگر می‌رویم؛ بانک نمونه‌ها. طبق معمول این قسمت هم با تصورات ذهنی ما فرق دارد؛ داخل اتاق، 4تانک نیتروژن گذاشته‌اند که البته بیشتر شبیه منبع عمودی آب است.

 3 تای اولی کاملا پر شده‌اند و تانک چهارم فعال است. در این مرحله سلول با یکسری ترکیبات آماده می‌شود تا بتواند یک پیک زمانی یا یک خواب زمستانی را طی کند. سلاله می‌گوید: «چون می‌خواهیم سلول را سالم حفظ کنیم و غشای آن آسیب نبیند، نمی‌توانیم آن را به صورت ناگهانی وارد نیتروژنی کنیم که دمای آن  197- درجه سانتی‌گراد است؛ برای اینکه یخ می‌زند و از بین می‌رود.

برای جلوگیری از این کار، از یکسری ترکیبات استفاده می‌کنیم و آن را داخل دستگاه پلنر قرار می‌دهیم که فریز تدریجی نمونه را انجام می‌دهد؛ یعنی تقریبا می‌شود گفت دستگاه در پیک زمانی یک‌ساعت و نیم، نمونه را هر دقیقه، یک درجه سرد و فریز می‌کند تا به دمای  150- درجه سانتی‌گراد برسد». بعد از این فاصله زمانی، نمونه آماده است تا بدون هیچ‌گونه آسیب احتمالی به غشای سلول فریز شود.

 در این مرحله، نمونه به مدت 6 ماه در فاز بخار قرار می‌گیرد تا جواب آزمایش‌های مجدد مادر برسد اگر مادر از نظر خونی مشکلی نداشته باشد، نمونه را داخل ظرف‌های مخصوص می‌گذارند و داخل تانک نیتروژن ذخیره می‌کنند. تانک نیتروژن یک مخزن تو خالی است اما داخلش نیتروژن مایع با دمای  197-  درجه است.

 در حال حاضر می‌توان نمونه را تا 20 سال ذخیره کرد. در واقع این تضمینی است که از نظر علمی و تجربی برای نگهداری نمونه به دست آمده اما از نظر تئوری، کیفیت سلول‌ها طوری است که می‌شود تا 100 سال آنها را نگه داشت. بعد از اتمام ذخیره‌سازی، کارت مخصوصی که حاوی اطلاعات نمونه منجمد شده و نتیجه آزمایش‌های به‌عمل آمده است، به نشانی اعضا فرستاده می‌شود. اطلاعات هر نمونه به‌طور محرمانه در مکان‌های مخصوصی نگهداری می‌شوند.

قصه‌های من و بابام 

نمونه‌ای که ذخیره می‌شود تنها یک بار قابل استفاده است؛ «اما تحقیقاتی در مورد کشت سلولی در حال انجام است که ما بتوانیم نمونه را تکثیر کنیم؛ به‌گونه‌ای که بارها و بارها قابل استفاده باشد و در کیفیت آن تغییری ایجاد نشود».

  اما از نظر ژنتیک اگر قرار باشد نمونه مورد استفاده قرار گیرد، صددرصد با کدهای ژنتیک خود نوزاد، 50 درصد با پدر و مادرش و 25 درصد با سایر فرزندان خانواده هماهنگی خواهد داشت؛ «البته این احتمال هم وجود دارد که مثلا به پدر یا مادر نخورد اما با کدهای ژنتیک دایی یا عمه هماهنگ باشد؛ کما اینکه در گذشته موردهایی بوده‌اند که برای درمان، نمونه از بانک‌های جهانی به ایران وارد شده‌اند و فرد را درمان کرده‌اند».

 وارد کردن چنین نمونه‌‌هایی از بانک‌های جهانی، چیزی حدود30 هزار یورو هزینه برمی‌دارد، در حالی که داشتن یک بانک عمومی که خون بندناف تمام نوزادان را جمع‌آوری کند، ما را از پرداخت چنین هزینه‌هایی بی‌نیاز می‌کند. 20سالی می‌شود که قدرت‌های علمی جهان به صف شده‌اند تا روی هم را در درمان بیماری‌های مختلف با استفاده از سلول‌های بنیادی خون بندناف کم کنند.

 آنها فهرست بلندبالایی از بیماری‌های قابل درمان با کمک این سلول‌ها ارائه داده‌اند و در مواردی هم به موفقیت‌های شگفت‌آوری رسیده‌اند. درمان سرطان خون و تالاسمی شاید زمانی تنها یک آرزوی دور و دست‌نیافتنی بود «اما امروزه با کمک سلول‌های بنیادی، به صورت درمان روتین بسیاری از بیمارستان‌ها حتی در داخل کشور درآمده است».

 بانک خون هم چندان بیکار نیست و به صورتی گسترده روی تمام بیماری‌هایی که مطرح شده در حال پژوهش است اما اینکه دقیقا روی کدام بخش متمرکز شده «جزو اسرار» است؛ فقط می‌توان گفت نتایج خوب پیش می‌رود.

چرا سلول‌های بنیادی خون بندناف این‌قدر مهم شده‌اند؟! 

سلول‌های بنیادی خون بندناف چند مزیت اساسی دارند که نمی‌شود از آنها چشم‌پوشی کرد؛ «یکی اینکه در پیوند مغز استخوان باید کدهای ژنتیک دهنده و گیرنده، صددرصد منطبق باشد اما در پیوند خون بندناف، اگر یک یا حداکثر 3فاکتور از کدهای ژنتیک‌گیرنده و‌ دهنده به هم بخورد نمونه قابل پیوند است؛ در ضمن چون هنوز سیستم ایمنی این سلول‌ها تا آن حد فعال نشده که بخواهد در تماس با فردی به غیر از کسی که آن نمونه از او گرفته شده واکنش حاد آلرژیک نشان دهد، احتمال رد پیوند به نسبت خون مغز استخوان، خیلی کمتر می‌شود».

 مورد دیگری که باعث برتری خون بند‌ناف می‌شود این است که اهدای خون بندناف خطری برای اهداکننده آن (جنین و مادر) ندارد و جمع‌آوری‌اش نسبت به مغز استخوان ساده‌تر است؛ یعنی پس از تولد نوزاد، بندناف و جفت جدا شده و خون آن توسط کیسه یا سرنگ جمع‌آوری می‌شود.

 طی این روند به مادر و فرزند آسیبی وارد نمی‌شود و این کار کاملا بدون درد انجام می‌شود؛ در حالی که جمع‌آوری خون مغز استخوان نیازمند جراحی است و معمولا تحت بیهوشی انجام می‌شود و می‌تواند برای دهنده همراه با درد باشد؛ ضمن اینکه پیدا کردن اهداکننده خون مغز استخوان خیلی مشکل‌تر است تا گرفتن خون بندناف یک نوزاد.

هر روز هزاران نوزاد به دنیا می‌آید و این باعث می‌شود که تمام گروه‌های خونی در دسترس باشند. یک مورد دیگر اینکه میزان ابتلا به عفونت‌های ویروسی فرد دهنده، در خون بندناف کمتر از خون مغز استخوان است؛ به طوری که در پیوندهای مغز استخوان، شیوع ویروس 40 تا 60درصد بوده و در پیوندهای خون بندناف 10 درصد گزارش شده است و مورد آخر اینکه مطالعات نشان داده‌ که سلول‌های بنیادی بندناف، سلول‌های خونی بیشتری نسبت به مغزاستخوان تولید می‌کنند؛ یعنی سلول‌های خون بندناف 10 برابر بیشتر سلول تولید می‌کنند و بنابراین با تعداد کم سلول هم می‌توان پیوند موفقی داشت.