همشهری آنلاین /مریم قاسمی: با اینکه سالهاست با پیراهن تیمملی کشتی برای کشورمان افتخارآفرینی میکند و مجموعهای از مدالها و نشانهای طلایی دارد، اما شغل و تنها منبع درآمدش فروش میوه در کوچهپسکوچههای شهر است. این قهرمان کشتی جهان هر روز همراه برادرش به میدان مرکزی ترهبار میرود تا میوههای تازه بار وانت بزند و بفروشد. او از اینکه میتواند از این راه لقمه نانی به دست آورد، خدا را شکر میکند و امیدوار است روزی برسد که قهرمانان ورزش در جایگاه اصلی خود فعالیت کنند. زرین پیکر با وجود کار پرزحمت و سختی که دارد، ورزش و تحصیل در دانشگاه را کنار نگذاشته و بهزودی در رشته تربیتبدنی دانشگاه آزاد با مدرک کارشناسی ارشد فارغالتحصیل میشود.
کشتی در زیرزمینی بدون امکانات
وقتی «حمیدرضا زرین پیکر» نوجوان کمسنی بود با تشویق خانواده در رشته کشتی ثبتنام کرد. او زمانی در این رشته ورزشی موفق شد که زیر نظر استاد «اصغر رضایی» پیشکسوت کشتی تمرین کند و فوت و فن این رشته را یاد بگیرد. سالن کشتی آنها زیرزمینی کوچک و نمور با کمترین امکانات بود که حتی یک دوش برای استحمام ورزشکاران نداشت. این قهرمان کشتی جهان میگوید: «وقتی در آن باشگاه زیرزمینی تمرین میکردیم، بیشتر بچهها بیماریهای پوستی میگرفتند، اما چارهای نبود و برای اینکه فوت و فن کشتی را یاد بگیریم، همه این مشکلات را به جان میخریدیم. یادم هست من با پهلوان «امیرعلی اکبری» در این باشگاه کوچک تمرین میکردیم. چه خوب شد که آن روزهای سخت تمام شده و حالا بچههای محله خلیجفارس و پشت خط آهن امکانات ورزشی بهتری دارند.»
زرین پیکر از ابتدا رشته کشتی را به این امید شروع کرده که روزی قهرمان جهان و المپیک شود. او در این سالها با زحمت فراوان توانسته عنوان قهرمانی جهان را کسب کند و تلاش میکند در آینده قهرمانی المپیک را به مجموعه افتخاراتش اضافه کند.
کار کردن عار نیست
زرین پیکر در حال حاضر زیرنظر استاد «محسن کاوه» از مربیان برجسته کشور و مدیر تیمهای ملی تمرین میکند. وقتی از قهرمان کشورمان میپرسیم که آیا جز فعالیت ورزشی کار دیگری دارد، میگوید: «همراه برادرم با وانت در کوچهها و خیابانهای جنوب شهر میوه میفروشیم. از بچگی کار کردهام و کار را عار نمیدانم. از همان دوران بچگی یاد گرفتم روی پای خودم بایستم. من حتی در دوران قهرمانی کشتی در رده نوجوانان کشور، تابستانها در پارکها بلال و زمان بازی فوتبال، جلو استادیوم آزادی تخمه و ساندویچ میفروختم. الان هم با اینکه تحصیلات دانشگاهی و حکم قهرمان جهان را دارم، با میوهفروشی امرارمعاش میکنم.»
اهالی قهرمان منطقه ما را به خوبی میشناسند. برخی وقتی او را با وانت در حال فروش میوه میبینند، غصه میخورند، اما خودش عقیده دارد کار کردن عار نیست. پهلوانی سرجای خودش. مگر میشود که بیکار بنشینیم.
گلایههایی که شنیده نشد
زرین پیکر کهگویی داغ دلش تازه شده میگوید: «هیچ سازمان و نهادی از من حمایت نکرد. زمانی که قهرمان دنیا شدم، یک تابلوفرش و ۵۰۰ هزار تومان به من هدیه دادند و بعد سراغی از من نگرفتند. در این شرایط سخت اقتصادی خرج یک ورزشکار حرفهای روزانه ۳۰۰هزار تومان است، آن وقت جایزه قهرمان دنیا فقط ۵۰۰هزار تومان بود. من و دیگر ورزشکاران بارها گلایههایمان را مطرح کردهایم، اما تاکنون اتفاق خاصی نیفتاده است. »
با حمایت مسئولان دلگرم میشویم
زرین پیکر حرفهایش را سبک و سنگین میکند تا اگر حرفی هم میزند دل کسی را نرنجاند. وی میگوید: «متأسفانه برخی از ورزشکاران حرفهای و قهرمانان از سوی مسئولان حمایت نمیشوند. برخی از دوستانم به دلیل اوضاع بد اقتصادی به کشورهای دیگر پناهنده شدهاند. من هم پیشنهاد داشتم، اما نرفتم چون دوست داشتم با پرچم کشورم مبارزه کنم.»
درددلهایی از جنس زندگی
این قهرمان کشتی جهان میگوید: «خیلی سخت است که یک نفر همزمان با درس خواندن، کار کند و تمرین حرفهای هم داشته باشد. وقتی هر صبح به ترهبار مرکزی میرویم، ۲۰کیلومتری مقصد به برادرم میگویم پیادهام کند تا مسیر را بدوم و کنار کار ورزش کنم. وقتی در کوچهها مشتری میآید و میوه میخرد، وسایل آنهایی که در طبقات پنجم و ششم هستند، برایشان میبرم. با اینکه بعضی از ساختمانها آسانسور دارند، اما کیسهها را از پلهها میبرم تا تمرین کنم. سخت است، اما از این کار لذت می برم.»
زرین پیکر اضافه میکند: «چندبار کیسهها از دستم افتاد و پلهها کثیف شد. همیشه راهرو و پلهها را در این شرایط تمیز میکنم. همیشه فکر میکنم خدا به من ارادهای داده تا پای همه سختیها بایستم تا به بزرگترین هدف زندگیام که کسب عنوان قهرمانی المپیک است، برسم.»