همشهری آنلاین/ راحله عبدالحسینی: بعد از کلاس و ارتباط مجازی با معلمشان مدام بهانه بگیرند که حوصلهمان سر رفته! پایین بودن کرکره برخی از مشاغل پرخطر هم یعنی خانهنشینی مردان خانه و مشکلات اقتصادی. حالا بعد از ۲ ماه قرنطینه کمکم کج خلقیهای اعضای خانواده اختلافات را به وجود میآورد. از سویی رابطه زوجین چنان دستخوش مخاطره شده که هفته گذشته مدیرکل مشاوره وامور روانشناختی بهزیستی کشور اعلام کرد که میزان تماسهای زوجین بابت اختلافات خانوادگی دردوران قرنطینه وکرونا باصدای مشاور بهزیستی ۳ برابر افزایش یافته است و از سویی پرخاشگری بین مادر و کودک بالا گرفته است. در کنار همه توصیههای بهداشتی و پزشکی که از صبح تا شب روبهرویمان قطار میکنیم تا از ویروس کرونا در امان بمانیم، روانشناسان معتقدند که به همان اندازه باید به سلامت روحی خود و افراد خانواده اهمیت بدهیم. پای صحبت «پریناز بنیسی» دکترای روانشناسی نشستیم که ساکن محله سعادتآباد است.
احترام به سلیقه اعضای خانواده
تا پیش از روزهای کرونایی، رفتار و حرکات اعضای خانواده کاملاً مشخص و تعریف شده بود. مثلاً مادر سر ساعت مشخصی بچهها را راهی مدرسه میکرد و خودش مشغول کارهای خانه میشد یا سرکار میرفت. پدر فقط چند ساعت بعد از کار روزانه، با بچهها در ارتباط بود. خانوادههای بسیاری هستند که وقتی پدر از سرکار به خانه میآید بچهها خواب هستند. اما در روزهای قرنطینه تمام اعضای خانواده ۲۴ ساعته همدیگر را میبینند و انگار نظم تعریف شده خانواده تغییر کرده است. همین در کنار هم بودن مدام والدین و بچهها زمینه بروز تنش را ایجاد میکند. یادمان باشد که همیشه چه در شرایط کرونایی و چه غیر از آن، سطحی از تنش بین زوجین یا بین والدین و فرزندان طبیعی است. اما این تنش وقتی عمیق و ادامهدار شود به سلامت روحی آسیب وارد میکند. والدین ساعتی برای فراغت خود ندارند و حریمهای خصوصی با حضور همه افراد خانواده از بین رفته است. حالا که در کنار هم هستیم، تحمل عقاید و رفتارهایی که از طرف مقابلمان دوست نداریم، سختتر شده است. پس نخستین راهکار احترام به عقاید و سلایق همدیگر است. این موضوع، هم باید در روابط بین زوجین، بازآفرینی و هم به بچهها آموزش داده شود.
باز کردن باب گفتوگو
نگاهمان را مثبت کنیم و از روزهای کرونایی برای باز کردن باب گفتوگو با همدیگر بهره ببریم. به جای اینکه اختلافات گذشته را به همان شیوه زخم زبان یا با عصبانیت بازگو کنیم، در فرصت خانهنشینی، مسائل را با گفتن و تحمل شنیدن حرف طرف مقابل حل و فصل کنیم. حواسمان باشد که این روزها اصلاً زمان مناسبی برای نشخوار گذشته و اختلافات کهنه قدیمی نیست. مراقب باشیم چه کلامی از دهانمان خارج میشود. به دلخوریهای گذشته برنگردیم. این روزها میتواند فرصتی برای بازسازی روابط بین زوجین باشد. خانوادههایی که فرزندان نوجوان و در سنین بالاتر دارند نیز میتوانند در گفتوگو با فرزندشان و شنیدن صبورانه حرفهای او فضای خانه را برای ادامه روزهای کرونایی امن و آرام کنند. بهعنوان مثال برای مهندسی مجدد یک رفتار در خانواده میتوانیم از اعضای خانواده درباره شیوه خرید کردن در روزهای کرونایی نظر بخواهیم. در شرایطی که باید حواسمان بیشتر به الگوی مصرف باشد میتوانیم در همین امر ساده یک مشارکت و همدلی و همفکری بین اعضای خانواده ایجاد کنیم. از بچهها بخواهیم فروشگاههای آنلاین را جست وجو کنند یا از خلاقیت و همکاری آنها در ضدعفونی بستههای خرید کمک بگیریم. یادمان باشد شرایط را با خودسری و خودخواهی سختتر و در روان همدیگر زخم ایجاد نکنیم.
کارهای عقب افتاده را جلو بیندازیم
دنبال کردن اخبار بیماری، ترس و اضطراب با خود به همراه دارد. طبیعی است که ترس و نگرانی هم مانع انجام هرکاری میشود. هر کسی بنا بر الگوی شخصیتی خود میتواند برای روزهای قرنطینه برنامهای داشته باشد. در واقع این روزها اصلاً نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم و تعداد کیک و شیرینیهای پخته شده یا کتابهای خوانده شده و سریالهای دیده شده دیگران را ملاک استفاده بهینه از شرایط قرار دهیم. هدف ما عبور از این شرایط با سلامت کامل روان و جسم است. اعضای خانواده میتوانند کارهای عقب افتاده را با هم انجام دهند. از کارهای بسیار ساده باید شروع کرد. مثل تمیز کردن انباری خانه که هیچوقت فرصتی برای آن پیدا نمیشد. یا به روزرسانی و مرتب کردن کتابهای کتابخانه. مهم این است که کارها با مشارکت والدین و بچهها انجام شود. دیدن فیلمهای سینمایی، آلبومهای خانوادگی، انجام بازیهای دستهجمعی و کارهای مشارکتی میتواند به کاهش تنش و بازگرداندن آرامش به روزهای خانهنشینی کمک کند. البته تأکید بر کارهای مشارکتی به این معنا نیست که برای هم فضای خصوصی قائل نباشیم. اجازه دهیم در طول شبانهروز اعضای خانواده ساعتی برای خودشان باشند. استراحت کنند، فکر کنند یا به کار مورد علاقه خود بپردازند. قرنطینه به این معنا نیست که تمام ساعات شبانهروز با همکاری انجام دهیم یا فیلم و سریال ببینیم.
تمرین سبک جدید فرزندپروری
با تعطیلی مدارس، بچهها یکباره و بیمقدمه وارد فضای مجازی شدند و ساعتها در آن مشغول فعالیت هستند. در حالی که قبلاً با دوستان و همکلاسیهای خود وقت میگذراندند. بچههایی که دروس خود را از طریق شبکه آموزش پیگیری میکنند هم ساعتها پای تلویزیون هستند و حتی از معلمی آموزش میگیرند که هیچ تعلق خاطری به او ندارند. دوری از کلاس و معلم باعث کمرنگ شدن انگیزه بچهها به درس و مشق میشود. بیشتر بهانهگیری میکنند. در حالی که باید پای درس و مشقشان بنشینند. حالا که ۲ هفتهای میشود برخی مشاغل کارشان را دوباره از سر گرفته و پدران راهی محل کار شدهاند، مادران خانهدار یا دورکار همچنان با بچهها در خانه هستند. حواسمان باشد که از صبح تا شب به بچهها تذکر ندهیم. فشار روحی خانهنشینی را برای آنها بیشتر نکنیم تا پرخاشگر و لجباز نشوند. شرایط روزهای کرونایی، دورکاری و اوضاع دیگر مردم دنیا را برای بچهها شرح دهیم تا حس همدلی را در آنها تقویت کنیم. آنان را تشویق کنیم که با همکلاسیهایشان تماس تلفنی داشته باشند. در شبکههای مجازی و گروههای فامیلی واردشان کنیم. این شرایط ما را به سبک جدید فرزندپروری عادت میدهد. برای بچهها نکات مثبت مثل سلامتی و نعمتهای خودمان را مرور کنیم. از اینکه اعضای خانواده دور هم هستیم و خلأ عاطفی که پیش از این وجود داشت را یادآور شویم.