همشهری آنلاین_ شهره کیانوشراد: جایی که زائرانی از مناطق مختلف تهران برای زیارت راهی این منطقه میشوند تا در صحن امامزاده بنشینند، دعایی بخوانند و آرامشی برای خودطلب کنند. این روزها که به دلیل شیوع کرونا، صحن امامزاده به روی زائران بسته شده است با یک عکس و همراه با خاطرات قدیمی به سالهای دور سفر میکنیم. «عباس صالحی» از اهالی تجریش تغییرات بارگاه و صحن امامزاده را از گذشته تا امروز برایمان روایت میکند.
عباس صالحی یکی از اهالی تجریش است که میتوان او را مخزن الاسرار تاریخ تجریش و محلههای قدیمی شمیران لقب داد. علاقه او به تاریخ و هویت محلهها، سرمنشأ جمعآوری عکسهای قدیمی و تهیه آرشیوی ارزشمند شده است. بسیاری از اهالی تجریش که او را میشناسند عکسهای قدیمی خود را در اختیار او قرار میدهند. در میان گنجینه عکسهای قدیمیاش، تصویری را نشانمان میدهد که تاریخش به حدود ۱۵۰ سال پیش برمیگردد. او عکس را مقابل همانجایی میگیرد که حالا کم و بیش تغییر کرده است. درچوبی ایوان امامزاده صالح(ع) و پوشش مردان نشان از قدمت عکس دارد. صالحی میگوید: «ایوانی که در عکس میبینید در گذشته ورودی اصلی امامزاده بوده و اکنون کنار ورودی بانوان قرار دارد و محل نشستن بانوان است.
آن وقتها ورودی بانوان و آقایان جدا از هم نبود و این قسمت ورودی اصلی بود که زائران میتوانستند از بازار وارد حیاط امامزاده شوند. همانطور که در عکس میبینید در چوبی بزرگ و منبتکاری شدهای در این قسمت جانمایی شده بود که تاریخ ساختش به زمان قاجار و فتحعلی شاه بر میگشت. متأسفانه اکنون از این در چوبی اثری باقی نمانده است و هنگام بازسازی بارگاه امامزاده این در قدیمی همراه یادگارهای دیگری که در امامزاده بود از بین رفته است. »
- زیارت و کباب و ریحون
آنها که اهل شمیران بودند میتوانستند هر روز برای زیارت راهی امامزاده شوند اما زائرانی که از راه دور میآمدند صبحها از تهران راهی شمیران میشدند و دم دمای ظهر به تجریش میرسیدند. آن زمان ورودی اصلی امامزاده از سمت بازار تجریش بود که تقریباً به همان شکل قبلی باقی مانده است. اما اکنون ورودی اصلی روبهروی پایانه اتوبوسرانی تجریش است. صالحی میگوید: «درست پشت امامزاده، کبابی حاج حسین بود و زائرانی که برای زیارت به شمیران میآمدند مشتری کباب حاج حسین میشدند. امامزاده ۲ حیاط داشت. در حیاط اصلی حوضی بود که آب آن از قنات سرپل تجریش تأمین میشد. آب از این قنات روانه حوض میشد و بعد از آبراهی به سمت باغهای اطراف تجریش میرفت. کنار حوض پاشویهای بود که زائران میتوانستند در آب حوض وضو بگیرند، اطراف حوض بنشینند و استراحت کنند. »
- مش خورشید در لباسهای قجری
در این عکس چند نفر از تجریشیها کنار یکی از درهای امامزاده صالح(ع) دیده میشوند؛ افرادی با لباسهای قجری که آن زمان پوشیدن آنها در تهران مرسوم بود. یک قبا و شلواری بلند با گیوهای که به پا میکردند لباس مردان شمیرانی بود. مسنترها روی قبا شال میبستند و جوانترها بدون شال آن را میپوشیدند. صالحی میگوید: «مشهدی خورشید که در گویش محلی به او مش خورشید میگفتند پیرمردی است که گوشه این عکس قدیمی دیده میشود. آن زمان رسم بود وقتی مجلس ختم برگزار میشد یا رجال و بزرگان به امامزاده میآمدند برای آنها قلیان میبردند. مش خورشید قلیاندار بود. کارش این بود که قلیان چاق کند و در مجلس بگرداند. »
- زیارت صحن اموات
صحن امامزاده ۲ حیاط داشت. ساختمانی که مزار امامزاده بود معماری بسیار سادهای داشت. اموات بزرگان و رجال آن زمان در امامزاده دفن میشدند. در تجریش ۲ گورستان قدیمی بود. یکی از این گورستانها که بزرگتر بود الان به محل بیمارستان شهدای تجریش تبدیل شده است. در گذشته مردم اموات خود را در این گورستان یا گورستان کوکبیه دزاشیب دفن میکردند. علت نامگذاری کوکبیه، دفن نخستین نفر به نام کوکب باجی در این محل بود. کوکبیه دومین گورستان این محدوده بود که در خیابان جنب آتشنشانی فعلی دزاشیب قرار داشت. این گورستان اکنون به بوستان تبدیل شده است. زائرانی که برای زیارت به امامزاده میآمدند، فاتحهای نثار اموات میکردند. »
- چنار حیاط امامزاده همدم زائران
چنار تنومندی در قسمت ورودی امامزاده بود که قدمتی حدود ۹۰۰ سال داشت. صالحی میگوید: «همانطور که در عکسهای قدیمی امامزاده میبینید، تنه این چنار تنومند خالی بود. سالها در تنه خالی شده این چنار قهوهخانهای دایر بود که رزق و روزی صاحبش از چای خوردن زائران پای چنار امامزاده به دست میآمد. بعدها این محل به کفاشی یا به اصلاح قدیم پینهدوزی تبدیل شد. فردی به نام مش عبدالله در این حفره توخالی گیوههای زائران را تعمیر میکرد. چنار، تنه تنومند و شاخههای گستردهای داشت؛ طوری که اطراف تنه درخت به استراحتگاه مردم تبدیل شده بود. قطر آن حدود ۶متر و ارتفاعش به ۵۰متر میرسید. برخی زائران برای چنار همجوار امامزاده احترام خاصی قائل بودند و نوارهای سبزی برای برآورده شدن حاجات دور تنه درخت میبستند. چنار یکی از یادگارهای قدیمی امامزاده بود که تنه پوسیده آن در دهه ۶۰ قطع شد؛ در حالی که میشد بخشهایی از آن را بهعنوان نماد و هویت این محله نگه داشت. چنار قطع شد و خاطرات اهالی را با خود برد. مانند همه یادگارهایی که روزی در امامزاده بود و در گذر زمان اثری از آنها باقی نماند. »