همشهری آنلاین_ ثریا روزبهانی: سلطانی با حذف داروهای شیمیایی و آنتیبیوتیکها در زنبورستان هایش، در سی و چهارمین دوره انتخاب و معرفی نمونههای ملی، عنوان زنبوردار نمونه ملی را کسب کرد. در این گزارش با او درباره موفقیت و سختیهایی که در این راه پشت سر گذاشته است، گفتوگو کردیم.
سال 1370 در کنار داییایم که 4 کندو داشت به حرفه زنبورداری علاقهمند و وارد این حرفه شدم. بهمرورزمان، کار و روشهای زنبورداری را یاد گرفتم و به هراندازه که آگاهیام در این زمینه ارتقا پیدا میکرد، تعداد کندوها را افزایش میدادم. خوشبختانه در مدت 2 سال حرفهآموزی از افراد باتجربه، توانستم بهتنهایی از تعداد بیشتری زنبور نگهداری کنم.
پوشش آب و هوایی و وجود 4 فصل متفاوت در ایران، شرایط ویژهایی برای این حرفه به وجود آورده است و همین موضوع سبب شد تا من به سمت زنبورداری گرایش پیدا کنم. برای همین در هر نقطه از کشورمان میتوان زنبورداری کرد. برای مثال در کشورهای حاشیه «خلیجفارس» به سبب گرما و بیابانی بودنش نمیتوان این کار را انجام داد. باید قدر کشور خود را بدانیم و فکر نکنیم بیرون از این مرزها خبری است. اگر فکر و اندیشه خوبی داشته باشیم، حتی در همین بیابان و کوههای کشور خودمان میتوانیم هزاران کار و اشتغالزایی مفید و مؤثر انجام دهیم. ولی نکتهای که در این میان مهم است، نیت و هدفی است که دنبال میکنیم. موفقیت بهآسانی به دست نمیآید و من برای پیشرفت در این مسیر، سالهای سختی را پشت سر گذاشتم و تنها به این موضوع میاندیشیدم که تواناییام را در این کار بالا ببرم. برای همین از روشهای درست و هماهنگ با علم و روشهای بروزی که «جهاد کشاورزی» آنها را تأیید کرده بود، در این شغل استفاده کردم.»
- خانهام کنار کندوهاست
هرچند که این کار مانند محصولش طعم شیرینی دارد، اما از سختیهایش هم نباید غافل شد. سلطانی، درباره سختیهای این کار میگوید: «همواره باید روی روند کار نظارت داشته باشم. به همین دلیل اغلب اوقات در طبیعت و از خانوادهام دور هستم. همچنین گاهی شرایط بد آبوهوا و نبود پوشش گیاهی مناسب برای زنبورها، مشکلاتی است که من آن را تجربه کردم، اما باز باور دارم کار زنبورداری از عسل، شیرینتر است. برای همین پیش از اینکه درآمد اقتصادیاش برایم مهم باشد، زنبورها و کندوها برایم مهم هستند. هر نقطهای از ایران را که برای استقرار کندوهایم انتخاب کرده باشم، خانه و کاشانه من هم آنجاست. بیشتر در چادر زندگی میکنم که سختیهای خاص خود را دارد. ممکن است اتفاقات مختلفی در این بیابانها و کوهها برای زنبورداران رخ بدهد. همین 2 سال پیش، ماه مبارک «رمضان» بود که «مار» دستم را نیش زد، اما به لطف خدا و برکت این ماه، از این خطر نجات پیدا کردم. شیرینی این کار موجب میشود، تلخیاش زود فراموش شود.»
- اول آموزش سپس کار
برای آغاز این راه طولانی باید مانند دیگر حرفهها، آگاهی و اطلاعات کافی کسب کرد، اما علاقهمندی به این شغل، مهم است. این افراد بهتر است، دورههای اولیه را زیر نظر جهاد کشاورزی بگذرانند. برای آشنایی با این حرفه، اتحادیه زنبورداران، کلاسها و دورههای آموزشی برگزار میکند که میتواند به علاقهمندان کمک کند. در سال نخست با تعداد اندکی کندو این کار را انجام دهند و از طریق تجربیاتی که به دست میآورند، میتوانند در سالهای بعد، تعداد این کندوها را افزایش دهند. آنها با این اقدام درمییابند که چه تعداد کندو را میتوانند مدیریت کنند.» هرساله، 15تا 20 نفر از علاقهمندان به این حرفه، از نزدیک با تجربیات سلطانی درزمینه زنبورداری و به دستآوری عسل، آشنا میشوند و او آموختههایش را در اختیار دیگران قرار میدهد. او دراینباره میگوید: «اغلب افراد پیش از راهاندازی کسبوکار زنبورداری، برای آموزش به سراغ من میآیند و من هم روشهای اصولی، قواعد و اطلاعات ضروری این حرفه را در اختیارشان قرار میدهم.» به گفته سلطانی، افراد علاقهمند میتوانند با 8 تا 10 میلیون تومان سرمایه اولیه، وارد این حرفه شیرین شوند.
- روستای وردیج و فرصتهایش برای زنبورداری
در روستای زیبای وردیج که در حریم شهر تهران قرارگرفته است، به سبب شرایط آبوهوا و همچنین طبیعت بکرش، زنبورداری، فرصت محسوب میشود و من هم این حرفه را از این روستا آغاز کردم. این روستا شرایط آب و هوایی ویژهای دارد که برای زنبورداری بسیار مناسب است. زمستانش بسیار سرد نیست و تابستانش آنچنان گرمایی ندارد. از سویی دیگر گیاه و گلهای وحشی که کوههای اطراف روستا را پوشانده، موجب میشود تا عسل، طعم و مزه خوبی داشته باشد. زنبور هم در این کوهها خوب فعالیت میکند، اما تعداد کندوهای من زیاد است و نمیتوانم همه آنها را در این منطقه مستقر کنم. اکنون تنها 500 تا 600 زنبور در این منطقه قرار دارند. چون باید بسنجیم و بدانیم چه تعداد کندو در این محیط میتواند محصول خوبی بدهد و کندوها بهرهوری خوبی داشته باشند. به همین دلیل، زنبورهای دیگر را در نقاط مختلف تهران و اطراف آن مانند «لار»، «دماوند» و «طالقان» میبریم تا در آنجا فعالیت کنند. این جابهجایی در کیفیت عسل تولیدی هم تأثیر میگذارد و طعم و مزههایشان با هم فرق دارند. زنبورها باید در زمانهای مختلف کوچ داده شوند. برای همین نمیتوانیم در یک منطقه ثابت بمانیم. در غیراین صورت، نباید توقع داشت که عسل زیادی برداشت کنیم. پیش از هر بار کوچ دهی، نقطه استقرار کندوها را بررسی و از شرایط آب و هوایی آن منطقه اطلاعات نسبی پیدا میکنیم و در صورت مناسب بودن شرایط، کندوها را انتقال میدهیم.» به باور سلطانی، تشخیص عسل خالص از تقلبی، بسیار سخت است، حتی افراد حرفهای هم ممکن است در تشخیص آنها اشتباه کنند، اما سلطانی برای این کار روش و فوتی ویژه دارد. او میگوید: «با توجه به اینکه بیش از 25 سال از فعالیتم در این حرفه میگذرد و با عسلهای بسیاری سروکار داشتهام، تجربه به من ثابت کرده است، وقتی عسل خوب میخورید، حدود 15 تا 20 دقیقه بعد، احساس گرسنگی به شما دست میدهد. چون عسل، سوختوساز بدن را بالا میبرد. به همین دلیل گرسنه میشوید. اما با خوردن عسل تقلبی و ناخالص، به شما احساس سیری دست میدهد و چندساعتی میلی به غذا خوردن نخواهید داشت.»
- هدفهای بزرگ با طعم عسل
سلطانی، هنوز در این راه برای رسیدن به هدفهای بزرگتر تلاش میکند و به دنبال آن است تا «شکر» را بهطورکل، از زنبوردارهای ایران حذف کند. او درباره اهداف و اقداماتش در این زمینه میگوید: «به دنبال راهی هستم که بتوانم ملکه خوبی داشته باشم و از طریق آن، شکر را از مواد اولیه تولید عسل حذف کنم. برای همین اکنون از گردههایی استفاده میکنم و تا زمانی که امکان داشته باشد به زنبورها شکر نمیدهم تا محصول خوبی شود. همچنین امیدوارم مانند برخی از کشورهای اروپایی، فرصت و امکاناتی فراهم شود تا زنبورهایی تولید شود که قدرت نیش زدن نداشته باشند و بتوان در هر خانه، یک کندو عسل گذاشت. مانند کشور «انگلستان» که شهرداری با کاشتگونههای گیاهی مخصوص در بلوارها و خیابانها، مشکل تغذیه زنبورها را حل کرده است.