بهعنوان مثال زمانی که نیروهای روسیه، طالبان و ناتو به افغانستان حمله میکنند، طبیعتا مردم این کشور نزدیکترین و امنترین مکان را برای مهاجرت انتخاب میکنند.
یک مهاجر افغانی، عراقی و یا سیستان و بلوچستانی برای دستیابی به امکانات بهتر و یا دسترسی به حداقل امکاناتی که در محل زندگی خود داشته مانند آب و برق، مدرسه، اشتغال و... به جایی میرود که این امکانات وجود داشته باشد.
اما طبیعی است افرادی که در محل خودشان از معمولترین امکانات برخوردار نبودهاند، نمیتوانند در شهرهای بزرگ برای خود خانهای تهیه کنند. به همین دلیل باید در مناطق حاشیهای شهر مکانی را برای خود اجاره کنند که این خانه اجارهای هم متعلق به فردی است که 10 سال پیش به این منطقه آمده و خانهای برای خود ساخته که هیچگونه امکانات فنی، مهندسی در آن دیده نشده است.
یک فرد که در روستایی کوچک زندگی میکند، طبیعی است که تمام روستاییان او را میشناسند و کارهای او را زیر نظر دارند و امکان به خطا رفتن و بزهکاری او کاهش مییابد. مردم یک روستا برای حل مشکلات به یکدیگر کمک میکنند و در برابر خلافکاری افراد نیز از خود مراقبت میکنند. در نتیجه بزهکاری که در روستا زندگی میکند، مجبور است از آنجا خارج شده و به مناطق حاشیهای مانند زورآباد کرج یا مناطقی از تهران مانند خاک سفید برود.
در این مناطق است که مادر تریاک فراهم میکند، پسر خانواده در حال تزریق کردن و پدر در حال تهیه مشروبات الکلی است. این افراد کسانی هستند که وقتی وارد مرکز شهر میشوند، برای هیچکس شناخته شده نیستند، بنابراین به راحتی دست به سرقت، توزیع و فروش موادمخدر، روسپیگری و... میزنند.
در نتیجه این افراد برای اعمال مجرمانه خود عموما مناطق جرمخیز را انتخاب میکنند، مثلا شخصی که قصد مصرف یا خرید و فروش موادمخدر دارد هیچ وقت برای این کار به یک پارک شناخته شده در مرکز شهر نمیرود، بلکه به جایی میرود که ساکنان آن هم در این کار باشند و بتواند به راحتی اعمال خود را انجام دهد.در مناطق حاشیهنشین در هر 20 مترمربع یک خانه دو طبقه ساخته شده که از داخل با یک نردهبان به هم متصل هستند و دو خانواده در آن زندگی میکنند، بنابراین شاهد کوچکترین جزئیات زندگی یکدیگر هستند و از کوچکترین مسائل یکدیگر مطلع میشوند و الگوبرداری میکنند.
ریشه تمامی این مشکلات و جرایم در فقر و جهل است. وقتی میگویند نفت باید برود سر سفره مردم، اما بر عکس آن عمل میشود؛ وقتی زمینه جهل را گسترش میدهیم و فعالیت روزنامهها را محدود میکنیم، باید شاهد چنین مشکلاتی هم باشیم.برای دور شدن از این مشکلات، قدرت و ثروت باید از مرکزیت خارج و بهطور عادلانه در میان تمام مردم توزیع شود و همه به یک نسبت از امکاناتی مانند مدرسه، دانشگاه، بهداشت، امنیت و... بهرهمند شوند.
*مدیر انجمن حمایت و یاری از آسیبدیدگان اجتماعی