به گزارش همشهری آنلاین به نقل از گاردین، پروژه دیجیتالی کردن سوابق کتابفروشی و امانت کتابهای شکسپیر و شرکا، پنجرهای به پاریس دهه ۱۹۲۰ گشوده و اطلاعاتی از عادتهای کتابخوانی نویسندگانی چون ارنست همینگوی، جیمز جویس و گرترود استاین بر ما روشن شده است.
کارتهای امانت دستنویس نشان میدهد که در سال ۱۹۲۵، دههها قبل از این که همینگوی رمان پیرمرد و دریا را بنویسد، او کتاب تنها قایق راندن دورتادور دنیا، خاطرات جاشوا اسلوکوم را از شکسپیر و شرکا امانت گرفته بود. همینطور بررسی کارمندان کتابفروشی نشان میدهد گرترود استاین، چگونه خواندن کتابهای سبکتری چون رمان عاشقانه تاریخی عشق در روزگار قدیم اثر تی.اچ کراسفیلد و جزیره برابری از اندرو سوتار در برنامه مطالعاتیش میگنجاند.
وقتی سیلیویا بیچ در سال ۱۹۱۹ کتابفروشی شکسپیر و شرکا را افتتاح کرد، پیدا کردن کتابهای انگلیسیزبان در پاریس سخت و هزینهبر بود. نویسندگان و هنرمندانی که آن سالها به پایتخت مدرنیستم ادبی جهان هجوم آورده بودند، بیدرنگ جذب کتابفروشی سیلویا بیچ شدند. به جز همینگوی و استاین، نویسندگانی از امه سزر تا سیمون دوبوار، ژاک لکان، والتر بنیامین و جیمز جویس همه به عضویت کتابفروشی درآمدند.
بیچ رمان جنجالی اولیس از جیمز جویس را در ۱۹۲۲ منتشر کرد و کتابفرشی را تا ۱۹۴۱ باز نگه داشت؛ پیش از آن که کتابفروشی به خاطر نفروختن آخرین نسخه «شبزندهداری فینگنها»- رمانی که جویس بعد از اولیس نوشت و نگارشش ۱۷ سال طول کشید- به یک افسر نازی تعطیل شود. جرج ویتمن در سال ۱۹۵۱، کتابفروشی جدیدی با نام شکسپیر و شرکا افتتاح کرد. کاغذها و مدارک به جا مانده از بیچ، در سال ۱۹۶۴ توسط دانشگاه پرینستون جمعآوری شد. این دانشگاه از سال ۲۰۱۴ سوابق کتابفروشی را به صورت دیجیتال بایگانی میکند و برای اولین بار به صورت آنلاین در اختیار محققان قرار میدهد.
جاشوا کوتن، استاد انگلیسی در دانشگاه پرینستون و مدیر این پروژه میگوید که بیچ همه چیز را با دقت و وسواس نگه داشته است و آنها اکنون تنها با کمک ابزارهای دیجیتال، امکان بهرهبرداری از پتاسیلهای این بایگانی را فراهم میکنند.
او میگوید: «گنجینههای بسیاری زیادی برای کشف وجود دارد. اگر تمام مطالب موجود در بایگانی را جمع کنید، یک برج ۷۸ پایی خواهد ساخت.» او میگوید که هنوز در حال پیدا کردن گنج در میان این کاغذها است: به عنوان مثال، پیش از همهگیری کرونا، نسخه دستنویس موسیقی فیلم باله مکانیکی از جرج آنتایل از سال ۱۹۲۴ را یافته است که خودش به سیلویا بیچ داده است.
سوابق نشان میدهد که همینگوی بیش از ۹۰ کتاب قرض گرفته است. از اتوبیوگرافی پی.تی بارنوم تا معشوق لیدی چترلی از دی.اچ لارنس. او این کتاب را به مدت ۸ روز در سپتامبر ۱۹۲۹ در دست داشت - سالی که رمان لارنس برای اولین بار در فرانسه منتشر شد و ۳۰ سال قبل از انتشار آن در ایالات متحده. در سال ۱۹۲۶ او نسخهای از گاوبازی تام جونز را قرض گرفت- گاوبازی در رمان همینگوی در سال ۱۹۲۶ با نام خورشید همچنان میدمد، نقشی اساسی دارد. او همچنین یک نسخه از رمان شخصی خود وداع با اسلحه را از فروشگاه شکسپیر و شرکا خریداری کرد.
کوتن میگوید: «ما میخواهیم نبوغ را بفهمیم.» آیا آنچه همینگوی خوانده به ما کمک میکند که بفهمیم چطور آثار او انقدر عالی است؟ همچنین بسیار دوست داریم ارتباطی بیابیم بین آنچه ما امروز از کتابخانهها امانت میگیریم یا در سبد خرید کتابفروشیمان داریم و انتخابهای آدمها در گذشته و ما در حال مطالعه یکی از خصوصیترین و انفرادیترین فعالیتهای آدمها هستیم.
به گفته کوتن، بعضی از مدارک کتابفروشی داستانهایی غیرمنتظره و گاه تلخی دارند. والتر بنیامین اندکی قبل از درگذشتش، دو کتاب امانت گرفت: یک دیکشنری آلمانی-انگلیسی و آثار فیزیکی و متافیزیکی لرد بیکن. هنگامی فرانسه در جنگ جهانی دوم به دست آلمانیها افتاد، بنیامین از پاریس فرار کرد، اما در سپتامبر ۱۹۴۰ وقتی پلیس اسپانیا به او گفت که به گشتاپو تحویل داده میشود، خودکشی کرد.
کوتین میگوید: «آرشیو ارتباطات غیرمنتظرهای برقرار میکند. امه سزر چندین بار شعرهای رنسانس هارلم را امانت گرفت، ژاک لکان به دلیل خواندن اولیس جویس یک کتاب گمنام در مورد تاریخ ایرلند قرض گرفت، کلود کائون آثار هنری جیمز را میخواند، گرتروود استاین رمان فانتزی امانت میگرفت. بنابراین بسیاری از افراد به همزمان هم کتابهای به اصطلاح روشنفکرانه میخوانند هم آثار عامهپسند.»
این آرشیو فعالیتهای اعضای غیر مشهور کتابفروشی را هم بررسی میکند که هزاران نفر بودهاند: «مشتری مورد علاقه من آلیس کیلن است. او فعالترین عضو بود. در طول بیش از ۱۸ سال، صدها کتاب به امانت گرفته است. این پروژه به ما کمک میکند تا درباره این آدمها بدانیم و به یادشان بیاوریم.»
انجمن کتابخانههای امریکا از کتابخانهها میخواهد که سوابق امانت کتابها را برای حفظ حریم خصوصی اعضا از بین ببرند. شکسپیر و شرکا به این انجمن نپیوسته بود و سیلویا بیچ همه چیز را نگه داشت. کوتن میگوید: «او احتمالا باید این چیزها را از بین میبرد. اما خوشحالم که این کار را نکرد.»