همشهری آنلاین_ شهره کیانوشراد: همسایگی با پیر جماران برای اهالی مهماننواز این محله همراه با خاطرات شیرینی از حضور امام خمینی(ره) در حسینیه جماران است که هیچگاه از یادها نخواهد رفت. در سی و یکمین سالگرد عروج ملکوتی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به محلهای رفتیم که اهالی آن به مهماننوازی معروف هستند.
کوچه «شهید حسنی کیا» مسیر اصلی ورود به محله قدیمی جماران است. کوچه همچنان بافت قدیمیاش را حفظ کرده و هنوز میتوان خانههایی با دیوارهای آجری و کاهگلی در این محله پیدا کرد. انتهای کوچه و پس از گذشتن از چنار کهنسال جماران به حسینیهای میرسیم که سالها محل سکونت بزرگمردی بوده که سخنان و رهنمودهایش سرمنشأ اتحاد و همدلی مردم در روزهای پرالتهاب سالهای انقلاب اسلامی بود. حسینیه جماران ساختمانی ساده دارد و در آن از زرق و برق رایج در ساختمانهایی که محل استقرار حاکمان سایر کشورهاست هیچ اثر و نشانهای پیدا نمیشود. روزی که اهالی جماران از انتخاب این محله برای سکونت امام خمینی(ره) باخبر شدند، شور و حالی وصف ناشدنی پیدا کردند.
«مصطفی کلباسی» از جوانان انقلابی جماران که آن زمان ۲۳ ساله بود آن روزها را اینگونه توصیف میکند: «اردیبهشت سال ۱۳۵۹ بود که از طریق حاج آقا جمارانی امام جماعت محله جماران باخبر شدیم که امام(ره) قرار است برای سکونت به محله جماران تشریف بیاورند. برای ما که در روزهای پرالتهاب انقلاب، گوش به فرمان امام(ره) بودیم و تا آن روز رهنمودهای ایشان را از طریق اعلامیهها خوانده و تصویرشان را فقط از قاب تلویزیون دیده بودیم، لحظهشماری میکردیم تا ایشان به این محله تشریف بیاورند. حاج آقا جمارانی در همین محله سکونت داشتند و حسینیهای نیمهکاره کنار منزل ایشان بود. باخبر شدیم که با پیشنهاد حاج آقا جمارانی برای سکونت امام(ره) در این حسینیه موافقت شده است. هنوز خیلی مانده بود تا کار بنایی حسینیه تمام شود اما ظرف ۲، ۳ روز همه اهالی محله جماران دست به کار شدند.
جوشکار، بنا، نجار و نقاش و... همه افرادی که با حرفهای آشنا بودند پای کارآمدند. ما جوانان هم کنار دست آنها بودیم و هرکاری میتوانستیم انجام میدادیم. مرحوم حاج محمد اژدری که آهنگر بود کار جوشکاری جایگاه برای ملاقاتهای مردمی امام(ره) را انجام داد. مرحوم حاج عباس اژدری، مرحوم حاج احمد تیموری، محمدجواد عرفاتی، معمار جعفر و... خیلیها بودند که حالا فوت کردهاند. به جرئت میتوانم بگویم همه جمارانیها همکاری کردند تا حسینیه به این شکل که میبینید آماده شد؛ در حدی که بتواند محلی برای دیدارهای امام(ره) باشد. بعد از آن هم کار چندانی انجام نشد و حسینیه هنوز هم معماری سادهای دارد. »
- روزی به یاد ماندنی
۲۸ اردیبهشت ماه برای همه جمارانیها روز خاص و به یاد ماندنی بود. همه محله چراغانی شده بود. امام(ره) که مدت کوتاهی در محله دربند زندگی میکردند راهی محله جماران شدند و تا روزهای پایان حیات خود در این محله مستقر بودند. آیتالله امام جمارانی در خاطرات خود آن شب را اینگونه نقل میکند: «زن و مرد و پیر و جوان با خوشحالی و گریهزاری بهصورت خودجوش به استقبال امام(ره) رفتند. آن شب بهترین شب تمام عمر من بود. من آرزو کردم پدرم زنده شود و بیاید ببیند که امام(ره) به منزل ما آمده است. امام(ره) به من گفتند: برای شما مزاحمت ایجاد کردیم. گفتیم: منزل خود شماست. برای ما افتخار ابدی است امام(ره) در منزل ما باشند. »
- مهماننوازی به رسم جمارانیها
از روزی که امام(ره) در جماران مستقر شدند، جوانان محله برای تشکیل تیمهای حفاظتی اقدام کردند. آماده کردن حسینیه و کمک گرفتن از اهالی برای تیمهای حفاظتی همه به دلیل اعتماد به جوانان و اهالی متدین جماران بود و حاج آقا جمارانی در هسته اصلی شکلگیری گروههای مردمی در محله جماران قرار داشت. «مجید منایی» مهماننوازی اهالی جماران از مردمی که برای دیدار با امام(ره) راهی حسینیه میشدند را بینظیر میداند و میگوید: «هنوز هم بافت سنتی محله جماران تغییری نکرده است. کوچه اصلی منتهی به حسینیه کمعرض است و خانههایی با متراژ کم در این کوچه قرار دارد. روزهایی که مردم برای دیدار امام(ره) راهی این محله میشدند تعداد جمعیت بسیار زیاد بود و گاهی در اثر ازدحام ممکن بود به سالمندان یا کودکان آسیب وارد شود. همه اهالی درهای خانه خود را باز میگذاشتند تا مردم بتوانند وارد حیاط شوند، از سرویس بهداشتی استفاده کنند یا در گرمای تابستان آب خنک بر سر و روی خود بکشند. یادم است درخت خرمالو پرباری در حیاط داشتیم که وقتی مردم به حیاط ما میآمدند مرحوم مادرم با خرمالو از آنها پذیرایی میکرد. میگفت مردم از راه دور آمده و ساعتها معطل بودهاند تا بتوانند با امام(ره) دیدار کنند و مهمان محله ما شدهاند. رسم مهماننوازی، ویژگی همیشگی اهالی محله جماران با عشق به امام(ره) دوچندان شده بود. »
- غم جانسوز از دست دادن امام(ره)
حاج «حسین عرفاتی» از اهالی باصفای محله جماران است که آوازه خوشنامی او به بیت امام(ره) هم رسیده بود. او در میان اهالی به حاج حسین حاج اسدالله (نام پدر) معروف است. حاج حسین از آشپزهای قدیمی هیئت جماران است و جمارانیها با صوت دلنشین قرآن خواندن او آشنا هستند. وقتی خبر رحلت امام(ره) در جماران میپیچد این محله صاحب عزای از دست دادن همسایه و رهبری میشود که انقلاب اسلامی ایران با نام او عجین شده بود. حاج حسین اکنون به رسم روزگار جوانی و شغل دامداری که حالا بیرونق شده، زندگی بالای کوه و دور از هیاهوی شهر را اختیار کرده است. پیرمرد باصفایی که کمتر اهل سخن گفتن و نصیحت کردن است. وقتی هم از او میخواهیم از خاطرات سالها حضور امام(ره) در جماران بگوید سری تکان میدهد و فروتنانه میگوید: «من حرفی برای گفتن ندارم. مانند همه جمارانیها هرکاری که از دستم برآمد انجام دادهام تا رسم همسایگی را برای آن بزرگوار انجام دهم. » وقتی میپرسیم آیا در زمان حیات امام(ره) و یادگار امام(ره) حاج احمدآقا، آنها را ملاقات کرده است یا نه، لبخندی میزند و با دست به آلونکی که سالها پیشساخته شده اشاره میکند: «اینجا یادگار حضور حاج احمدآقاست. ایشان زیاد به اینجا میآمدند. من هم این ساختمان کوچک را ساختم تا بتوانند در این محل استراحت کنند. » جمارانیها مورد اعتماد بیت امام(ره) بودند. تأمین لوازم مورد نیاز یا تعمیر وسایل بیت امام(ره) از همین محله جماران انجام میشد. وقتی امام(ره) در بیمارستان قلب جماران رحلت میکنند، تغسیل پیکر مطهر ایشان برعهده حاج حسین گذاشته میشود. حاج حسین میگوید: «کار بزرگ را آن بزرگواران کردند که انقلاب را با مبارزاتشان به ثمر رسانند و ما از حضورشان در محله دلگرم بودیم. »