همشهری آنلاین_ بهاره خسروی: این زمینها و باغها و بوستانها متعلق به ملاکان و اربابهای بنامی چون مرحوم کمپانی، مرحوم اعتماد، حاجآقا مصطفوی و آقای تهرانی بود. با تغییر سبک زندگی، زمزمههای شهری شدن در جایی که امروز به نام تکه دهم پایتخت میشناسیم، پیچید و اربابها به پاس قدردانی از زحمتهای رعیتها بخشی از زمینهایشان را میان آنها تقسیم کردند. این لطف، مالکان امروزی زمینهای قلعه بیرونک و هفتچنار را با مشکل سند مواجه کرده و دردسرساز شده است. در این گزارش نگاهی به مشکلات اهالی محله هفتچنار و محدودیتهای ساختوساز و تبعات آن در کوچههای «سرگرد مهاجر» و «شهید باقری» کردهایم.
هنوز هم وقتی در میدان بریانک و کوچه شهید قمینژاد قدم میزنیم حال هوای قلعه بریانک از میان دیوارهای آجری خانهها حس میشود. هرچند این روزها خبری از قلعه و برج و باروی آن نیست و این قلعه تاریخی تبدیل به چندین کوچه و پسکوچه پیوسته شده است. کوچه شهید قمینژاد در ادامه به کوچههای سرگرد مهاجر و شهید باقری متصل میشود که این روزها به دلیل نوسازی بافت فرسوده و ساختوسازها، خانهها یکی در میان عقبنشینی کردهاند. در اصطلاح شهرسازی به این منظر شهری دندانهای میگویند. اما ماجرای خانههایی که گرد و غبار فرسودگی و پیری حسابی نفسشان را گرفته و ایمنی آنها برای ساکنانشان به تار موییبند است، چیست؟
«علیرضا باقری» از اهالی کوچه شهید باقری با یادی از روزگار ارباب رعیتی و حکایت تقسیم زمینهای اربابی میان اهالی قدیم قلعه بریانک سر صحبت را باز میکند: «تمام املاک امروز محلههای هفتچنار و بریانک در واقع متعلق به 4 یا 5 ارباب معروف تهرانی بود: ارباب کمپانی، ارباب اعتماد، حاج مصطفوی و ارباب تهرانی که زمینهایشان را از سر لطف میان رعیتها به قطعات کوچک تقسیم کردند. برای مثال بیشتر ملکهای متعلق به ارباب کمپانی در ضلع شمالی کوچه شهید قمینژاد واقع شده و ملکهای جنوب کوچه سرگرد مهاجر تا خیابان شهید عرب و بوستان هزارشهید متعلق به ارباب کمپانی است. بعدها رعیتها و ساکنان اولیه قلعه بیرونک با یک برگه ملکهای اربابی را فروختند. بسیاری از خانه با همان یک برگ سند که شامل عرصه بنا نمیشد، چندین بار دست به دست شدند.»
- شهرسازی مدرن و سندهای عرصه و اعیان
خرید و فروش و مرمت این ملکها تا زمانی که گرد و غبار فرسودگی بر جانشان ننشسته بود، برای مالکان یک دادوستد معمولی بود. اما با مدرن شدن پایتخت و باب شدن رسم آپارتمانسازی ماجرا حسابی تغییر کرد. تغییرات در نوسازی بافت فرسوده مستلزم تصویب قوانین جدید در حوزه شهرسازی در شهرداری شد و همین قوانین جدید و صدور پایان کار نوسازی فقط برای ملکهایی که سند عرصه و اعیان دارند، برای اهالی محله هفتچنار دردسر ایجاد کرد. باقری با اشاره به این موضوع میگوید: «بیش از 40 سال است که دنبال رفع مشکل سندهای این املاک هستیم. در کوچه سرگرد مهاجر و کوچههای مجاور آن بیش از 40 ملک فرسوده با سندهای اعیانی وجود دارد. ما به تازگی حتی اجازه تعمیر خانهمان را نداریم. برای مثال خانه ما حسابی فرسوده شده و 3 اتاق داریم که سقف یکی از آنها بهطور کامل ریخته است. سال گذشته هم بخشی از سقف خانه یکی از همسایهها بر اثر بارندگی ریخت. بیشتر خانههای کوچه ما و کوچه مجاور ناایمن هستند. با توجه به زلزله اخیر وحشت و نگرانی اهالی هم بیشتر شده است.» به گفته این ساکن قدیمی کوچه شهید باقری، تا سال 92 شهرداری برای ساخت املاکی که سند عرصه و اعیانی نداشتند، تسهیلاتی مانند جواز و نقشه رایگان میداد، اما پایان کار صادر نمیکرد: «در واقع عملاً دست ما بسته بود. چون پایان کار به املاکی که سند عرصه و اعیان داشتند، تعلق میگرفت و با این اوصاف هیچ سرمایهگذاری تمایلی به ساخت و نوسازی در این محله نداشت. چون در صورت نبود پایان کار از بانک هم وامی به ملک تعلق نمیگرفت. هرچند عدهای از اهالی از این فرصت استفاده کردند و با همان شرایط ملکشان را نوسازی کردند.»
- مشکلات کوچه دندانهای
فرسودگی ملکها و نداشتن اجازه فروش و اجازه تعمیرات به اندازه کافی برای ساکنان ملکهایی که تنها دارای سند اعیانی هستند، دردسرساز است، اما مورد تازهتری به همین مشکلات اضافه شده و آن ظاهر دندانهوار محله و عقبنشینی ناهمگون املاک نوسازیشده در کوچه سرگرد مهاجر و قمینژاد است. «وحید کربلایی» از اهالی کوچه سرگرد مهاجر با اشاره به معضلات املاک فرسوده این کوچه با کلامی طنزگونه میگوید: «هر خودرویی که از کنار خانه ما تردد میکند، خانه میلرزد. ساختوسازها باعث افزایش تردد و جمعیت در کوچه شده و شکل کوچه هم استاندارد نیست. بعضی خانهها پارکینگ دارند، اما به دلیل بافت کوچه و نوع عقبنشینی خانهها ورود خودرو به هر ملکی امکانپذیر نیست. همین موضوع برای مالکان دردسر ایجاد کرده است.»
امضای آخر روی زمین مانده
برای رفع مشکل سند این املاک، ورثه ملاکان قدیمی هم پای کارآمدند و برای سند زدن املاکی که پدرانشان میان رعیتها تقسیم کرده بودند، اعلام آمادگی کردند تا مشکل سند این املاک رفع شود. اما این امضای آخر روی زمین مانده است.
کربلایی با اشاره به این موضوع ادامه میدهد: «تا سال 92 سند اعیانی این املاک به کار ساکنان میآمد و میتوانستند با همین سند و تعهد به اینکه دنبال پایان کار نباشند، خانههایشان را تعمیر یا نوسازی کنند. اما از این تاریخ اداره ثبت و شهرداری سر این موضوع با هم مشکل پیدا کردند. چون اداره ثبت برای فروش و سند زدن جواز پایان کار میخواست. درواقع املاک ما، بدون سند محسوب می شوند. 80 سال پیش که پدران مالکان امروزی املاک این خانهها را به رعیتها بخشیدند همه چیز با یک برگ سند اعیانی انجام شد. چون در آن زمان تفکیک عرصه و اعیان وجود نداشت. اما امروز ساکنان این املاک برای انجام هرکاری نیاز به سند کامل شامل عرصه و اعیان دارند. تقریباً از سال 1396 با پیگیری اهالی و مهندس زعفرانکار مسئول نوسازی منطقه کار ثبت نهایی سندها را شروع کردهایم. هرچند به دلیل کم اطلاعی بعضی از مسئولان از روند کار دوندگیهای ما از نو شروع شد و در نهایت قرار بر این شد با حضور نمایندههای وزارت راه و شهرسازی، زمین شهری و قوه قضاییه پس از 3 سال دوندگی امضای آخر روی سندها جا خوش کند و تکلیف اهالی روشن شود. اما از اردیبهشت سال 1398 هیچ جلسهای تشکیل نشده و همچنان وضعیت سندها بلاتکلیف مانده است چراکه هر بار یکی از نمایندههای وزارت راه یا قوه قضاییه در جلسه حاضر نمیشود.»