همشهری آنلاین_ زهرا کریمی: این موزه ملک شخصی «امیررضا منعم معتمدی» است؛ کسی که دغدغههای محیطزیستی دارد و از سال ۱۳۹۳ تاکنون هر روز میزبان گروههای علمی دانشپژوه از شهرها و مناطق ۲۲گانه تهران است. انگیزه راهاندازی چنین موزهای بدون حمایت سازمان و نهادی ما را مهمان این موزه خانه کرد تا درباره فعالیتهای فرهنگی با این فعال محیطزیست به گفتوگو بپردازیم.
- خانهای که موزه شد
بین همه ویلاهای منطقه اوشان خانه منعم را همه اهالی میشناسند. از تابلوی این خانه تا بخشهای دیگر خانهاش همه با وسایل بازیافتی تزیین شده است. هفته محیطزیست بهانهای شد تا سری به این موزه زیبا و متفاوت شهرمان بزنیم. برای بازدید از این موزه خانه چند ساعتی وقت لازم است. بین همسایهها به دوستدار طبیعت و حیوانات شهره است. اینجا هیچ هدر رفتی از منابع طبیعی و انرژی دیده نمیشود. علاقهای که او به محیطزیست و طبیعت دارد در یک نگاه به ساختمان خانهاش مشهود است. وقتی روی پلهها قدم میگذارید محو تماشای رنگهای شاد درهای بطری میشوید. سینک ظرفشویی خانه از استوانه پلاستیکی بزرگ ساخته شده و گوی بزرگ آبنما همه از درهای بطری. تصاویر این صفحه گویای هنرنمایی او از علاقهاش به محیطزیست را نشان میدهد. در موزه این روزهای کرونایی مانند هر موزه دیگر بسته بوده و تنها به محققان خدمات ارائه میشود. اگر بعد از این ایام قصد رفتن به این موزه را داشتید میتوانید مانند اهالی و همسایههای او دست پر به آنجا بروید و اگر بطری، شیشه و هر آنچه را که دیگر استفاده نمیکنید به مدیر موزه تقدیم کنید.
- میخواهم برای محیطزیست ایران اثربخش باشم
برای بازدید از موزه خانه باید به منطقه رودبار قصران و سپس به اوشان و بعد وارد خیابان دکتر شهید بهشتی و بعد کوچه سپهر شویم. سر کوچه صدا و سیما روی تابلویی نوشته شده است: «موزه خانه محیطزیست». در باز است. در بدو ورود با فضای سبز و آبنماها روبهرو میشویم. هنوز چند قدمی جلوتر نرفته محوطه پر است از نماسازیهای عجیبی که در هیچ ساختمانی دیده نمیشود. منعم درباره راهاندازی این موزه میگوید: «معمولاً مسیر زندگی هر کسی برگرفته از علاقه و تلاش برای علاقهمندیهایش است. رشته تحصیلیام طراحی صنعتی است. اما علاقهمندیهایم محیطزیست و استفاده بهینه از انرژیهای طبیعی است و فعالیتهایم به سالهایی برمیگردد که در کشور تایلند مدرس بودم و من خانه شخصیام را با وسایل دورریز بازسازی کردم و ایدههایم سبب شد یکی از دانشگاههای تایلند از من دعوت به تدریس کرد که مدتی در آن دانشگاه تدریس را با موضوع استفاده بهینه از مواد دورریز به دانشجویان ادامه دادم. اما دلم میخواست به کشورم ایران برگردم و برای محیطزیست ایران فعالیت اثربخش داشته باشم. بنابراین ۸۰۰مترمربع از خانه پدریام در منطقه رودبار قصران را برای رسیدن به هدفهایم تبدیل به موزه کردم و روز به روز فعالیتهایم را تقویت میکنم و توسعه میبخشم. »
- اهالی مشارکت خوبی با موزه دارند
کمتر کسی پیدا میشود که ملک شخصیاش در محلهای که همه در آنجا ویلا ساختهاند را تنها برای خودش نخواهد و وقف عموم کند. او این کار بزرگ را انجام داده و به گفته خودش همسایهها هم با او در یکسری از فعالیتها همسو شدهاند. منعم میگوید: «تبلیغات چندانی برای این خانه موزه نشده است و اگر تا اینجا هم شناخته شدهام به خاطر لطف اهالی، شهرداری و شورای شهر، فرهنگسرای این منطقه و فعالان محیطزیست بوده است. شهرداری منطقه در چند نقطه از شهر تابلو خانه موزه را نصب کرده و در روز چند نفر گردشگر بهصورت گذری برای بازدید میآیند. بیشتر مواقع همسایهها و اهالی این منطقه وسایل بازیافتیشان را به من تحویل میدهند تا برای ساخت سازههایم دستم باز باشد و بتوانم بهترین ایدهها را طراحی کنم. مدارس، دانشگاهها و سمنهای محیطزیست با این مجموعه ارتباط و تعامل خوبی دارند و خوشبختانه طی این چند سال موفق شدهام میزبان دانشجویان، پژوهشگران، برنامهسازان، علاقهمندان به محیطزیست و محققان باشم و لذتبخشتر از همه زمانی است که دانشآموزان مدارس تهران بازدید از اینجا را بهعنوان اردوهای علمی انتخاب میکنند. معمولاً فرصت را برای آموزش به آنها غنیمت میشمارم و بعد از مدتی بازخوردها را از مدارس پیگیری میکنم. ساخت وسایل بازیافتی در مدارس خستگی را از تنم خارج میکند. اما در این مسیر آنچه مرا خوشحال خواهد کرد راهاندازی چنین مراکز و آزمایشگاهی برای علاقهمندان و محققان به محیطزیست در همه کشورم است. محققان زیادی را میشناسم که از راههای دور با هواپیما، قطار یا ماشین شخصی خود به اینجا آمده و با مشاهدات و جمعآوری اطلاعات از موزه توانستهاند تحقیقاتشان را به سرانجام برسانند و به شهرشان برگردند. مسئولان باید برای صیانت از محیطزیست ایران هزینههای گزافی صرف کنند و حامی دوستداران محیطزیست باشند تا هر روز شاهد هدر رفتن منابع طبیعی نباشیم. »
- راهاندازی تالار با سیدیهای متصل
خانه به موزه تبدیل شده و بخشهای متفاوت و جذابی دارد. منعم برای توسعه آن ایدههای قابل تأملی دارد. همانطور که بخشهای مختلف را به ما نشان میدهد میگوید: «سالن نمایش محصولات، بخشهای هدایای به یافتی، حمایت از پرندهها و گربهها، کشاورزی و مصرف بهینه از آب، فضای اجتماعات روباز و مسقف و فضای برگزاری ورکشاپ در حیاط، پنلهای نیرو خورشیدی روی سقف موزه، آبنما و چایخانه همه و همه از بخشهای این موزه به شمار میآیند که در چند طبقه طراحی شدهاند. بهزودی برای توسعه موزه و همسو با اهدافی که دنبال میکنم قرار است بخشهای کودک و محیطزیست، مردمشناسی منطقه رودبار قصران و تالار آینه را راهاندازی کنم. تالار آینه با تکههای آینه نیست بلکه این تالار با سیدیهای به درد نخور ساخته شده است. » او اضافه میکند: «با همکاری و مشارکت اهالی قصد دارم موزه مردمشناسی را برای معرفی سبک و سیاق زندگی مردم این منطقه به گردشگران و پژوهشگران راهاندازی کنم. بخش کودک و محیطزیست هم با هدف تقویت زیرساختهای آموزشی به کودکان بهزودی فعالیتش را آغاز خواهد کرد. »
این فعال محیطزیست درباره بخشهای قبلی مجموعه میگوید: «اکنون ۴۰۰ ماکت و اثر را با استفاده از صد هزار بطری شیشهای و پلاستیکی، درهای بطری، سی دی، ظروف، قطعات ماشین و خیلی وسایل بازیافتی دیگر ساخته است که بهزودی به یک میلیون بطری خواهد رسید. این ماکتها شامل شخصیتهای کارتونی مانند دن کیشوت یا داستان زاغ و روباه و داستانهای علمی و تاریخی است. سالن همایش با ظرفیت ۴۰ نفر به وسیله مواد بازیافتی مبله شده است. معمولاً در این سالن سالی یکبار شب شعر با حضور شاعران برجسته کشور با موضوع محیطزیست برگزار میشود. همچنین بستری برای علاقهمندان به هنر محصولات بازیافتی فراهم کردهام و طی سال چند نمایشگاه پربازدید برپا میشود. این کارها بدون هیچ صرفه اقتصادی در حال انجام و امیدم به روزهای روشن است. »