همشهری آنلاین_ سحر جعفریان: این بانوی هممحلهای در ۳۸ سالگی به کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۴ میاندیشد و براین باور است: «ورزش، هدف است و ابزار رسیدن به آن، سلامتی جسم و جان جامعه را تأمین میکند. » کلام متین و چهرهای مهربان دارد. نابغه تیراندازی که پس از نشانهگیریهای دقیقش در مسابقات بینالمللی، سطح انتظارات از این رشته تقریباً ناشناخته و کمتر دیده شده را افزایش داده است. برنده مدال طلای «جامجهانی ۲۰۱۸ مونیخ» و سابقهدار حضور در المپیکهای متعدد، پشتکار و هدفگذاری را گامهای تأثیرگذاری در مسیر موفقیت میداند. حاصل گفتوگوی ما را با این بانوی قهرمان و پیروز، در ادامه بخوانید.
پدرم «مصطفی احمدی»، قهرمان و پیشکسوت رشته تیراندازی است. شاید علاقه به رشته تیراندازی از همینجا برای من آغاز شد. تازه دیپلم گرفته بودم که احساس کردم وسوسه تیرانداز حرفهای شدن دست از سرم برنمیدارد. برای همین از پدرم خواستم که مربی اختصاصی ام شود. تمرینهای خانگی و مستمر ما آغاز شد. اوایل از تجهیزات و وسایل ورزشی پدرم استفاده میکردم. هر بار که اسلحه دستم میگرفتم، خود را در عرصه مسابقاتی بزرگ فرض میکردم که صدای تشویق تماشاگران لحظهای قطع نمیشد و من هم با تیرهای به هدف، پاسخ درخور به هواداریشان میدادم! به تدریج که استعدادم برای پدرم مسجل شد، اسلحه و ابزار مربوطه را خریداری کردم. باید روی تمرکز خود کار میکردم. برای همین، فهرستی از بازیهای فکری و ذهنی که پایههای تمرکز و حواس را تقویت میکرد، تهیه کردم. ساعتها پس از تمرین تیراندازی به انجام بازیها میپرداختم. همه تفریح و سرگرمی من، تیراندازی شده بود. البته تحصیلات در رشته مرتبط نیز برایم اهمیت داشت تا جایی که تقریباً همیشه یا مشغول درس خواندن بودم یا تیراندازی. برای از دست ندادن کوچکترین فرصتها از پرتاب هر شیای که به هدف برسد، استقبال میکردم. گاهی برادرهایم که آنها نیز در این رشته ورزشی، مدالآور هستند، سر به سرم میگذاشتند. از اواخر دهه ۷۰ بود که دیگر کسب مدالهای ملی و بینالمللی در لیگها، مسابقات قارهای و جهانی برایم آغاز شد و هر بار کسب هرکدام از آنها انگیزهای مضاعف برام داشت.
- درس اول، هدفگذاری
همیشه تعیین هدف برایم سودآور بوده است. درست مانند هدف اصلی و مرکزی در سیبل تیراندازی. فعالیت در این رشته ورزشی، هدفگذاری و تمرکز روی آن را، بسیار خوب به من آموخته است. این رمز موفقیت است که خیلیها از وجود آن غافل هستند و بیاعتنا از کنارش میگذرند. در حالی که هدف اگر باشد، تلاش و انرژی انسان هدر نمیرود و معنا پیدا میکند. به گمانم اگر کسی میخواهد وارد رشته تیراندازی شود، نخست باید به هزینههای سنگین آن توجه کند. چراکه تیراندازی، رشته گرانقیمتی محسوب میشود. برای مثال، در حال حاضر، تنها برای آغاز مرحله مقدماتی این رشته، چیزی در حدود ۹۰ میلیون تومان باید هزینه کرد! دوم باید هدفمند بود. باید بدنسازی را هم موازی با تیراندازی ادامه دهید. به هر حال به دست گرفتن سلاحهای چند کیلویی برای ساعتها و مدام در یک وضعیت خاص قرار گرفتن، نیاز به آمادگی جسمانی و بدن ورزیده دارد. در مرحله بعدتر باید روی افکار، اعصاب و حواس خود تمرکز کنید. همه اینها برای رسیدن به هدف است. متأسفانه آن اوایل که من این رشته را آغاز کرده بودم، شرایط برای هدفگذاریهای بزرگ، برای بانوان «کنی» دشوار بود. معمولاً موانع مختلف سد راه میشدند و در چنین شرایطی خیلی از استعدادها هرگز کشف نمیشد و خیلی از استعدادها هم پرورش نمییافت. اما من خواستم که سهم خود را از هدفهای تعیین شده بگیرم. بهگونهای که نخستین مدالهای جهانی و قارهای تیراندازی بانوان ایرانی را کسب کردم و برای نخستین بار سهمیه ورود به المپیک را در این رشته، به نام خود ثبت کردم و عنوان پر مدالآورترین بانوی تیراندازی ایران را هم به دست آوردهام.
- امکانات کم است
درست است که تیراندازی رشته گرانقیمتی به نظر میرسد اما واقعیت این است که برای این رشته پر هزینه باشگاه یا مجموعه ورزشی استانداردی تقریباً وجود ندارد. من نیز اگر پدرم بهطور حرفهای، تسلط به تیراندازی نداشت، هرگز باشگاه باکیفیتی در محله هاشمی پیدا نمیکردم که در آن آموزشهای لازم را فرا بگیرم. باشگاهی نیز اگر هماکنون در مناطق بالای شهر فعال است، شهریههای فراوان آن مانع از شکوفایی استعداد علاقهمندان ساکن پایین شهری میشود. بنابراین مسئولان و مدیران در حوزه ورزش باید به این مسئله توجه کافی داشته باشند که ورزش تنها «فوتبال» و «کشتی» نیست که در مناطق جنوب شهر به وفور، مراکز آموزشی آنها دیده میشود. به هر حال، این روزها، سلیقهها و علاقههای افراد از تنوع بالایی برخوردار است که باید برای آنها نیز چارهای اندیشید. من تا جایی که امکان و شرایطش برایم فراهم باشد، میتوانم به دختران و بانوان محله و منطقهام آموزش رایگان ارائه دهم. ولی مجموعه ورزشی و امکانات تخصصی کجاست؟ تا چشممان کار میکند استخر و چمن مصنوعی البته آن هم فرسوده است. باید مجموعههای ورزشی منطقه مطابق با نیازهای اهالی تجهیز و به روز شوند تا تعلق خاطر اجتماعی از بین نرود. همین نابرابری در پراکندگی رسانههای شهری است که قهرمانهای ملی را در رشتههای مختلف ورزشی، علمی و هنری، راهی محلههای غیرمحلههای بومیشان میکند.
- صفر تا صد تیراندازی
تیراندازی ورزشی است که عمر آن در جهان، به بیش از ۱۰۰ سال میرسد و نخستین بار، «آلمانی»ها به فکر افتادند که باشگاه و فدراسیون آن را تأسیس کنند. یعنی در سال ۱۹۰۷ میلادی. این اتفاق در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یعنی سال ۱۳۵۸ به وقوع پیوست. ورزش تیراندازی که در دین اسلام نیز توصیههای فراوان به فراگیری آن شدهاست، گرایشهای گوناگون را شامل میشود. تیراندازی با «کمان» و «اسلحههای گرم» و «بادی». در رشته تیراندازی با اسلحه میتوان به «تفنگ»، «تپانچه» و سلاح «ساچمه زنی» اشاره کرد که هرکدام در وضعیتهای ویژه خود، ایستاده، زانو زده و درازکش و البته در فواصل ۱۰ تا ۵۰متر انجام میشود. تیراندازی «تراپ» یا همان تیراندازی به اهداف پروازی و متحرک نیز از جمله رشتههای رقابتی است که به سبب هیجان بسیار بالا، طرفداران زیادی مشتاق تجربه آن هستند. تجهیزات برای آغاز این ورزش مهیج لباس مخصوص، عینک، دستکش، کفش، گوشگیر، باکس حمل اسلحه و تیر، تیرهای ساچمهای، سه پایه، فیکسر نگهدارنده کفش، کلاه، بالشتک تیراندازی وبند خفیف است.