افراد بهبودیافته از «اعتیاد»، کوران آسیب‌ها و تخریب‌های عمیق را پشت سر گذاشته‌اند و با وسوسه تجمع و مصرف گروهی در حاشیه بزرگراه‌ها، انتهای معبرهای بن‌بست، کنج خانه‌های متروکه و فرسوده، پشت شمشادهای بوستان و میان نقاط بی‌دفاع شهری، هر لحظه رزم می‌کنند تا بزم رهایی و پاکی، پایدار بماند. برای این پایداری ابدی نیاز به حمایت‌های شغلی و اجتماعی دارند. حم

همشهری آنلاین - سحر جعفریان:‌  بنابراین، شهرداری منطقه ۹، دست در دست خیّران محلی، سال‌هاست که چراغ کارگاه‌های تولیدی ویژه اشتغال افراد بهبودیافته را روشن کرده است تا خسارت‌های اعتیاد به حداقل برسد. در این گزارش، سری به کارگاه‌های «مهارت‌آموزی و کارآفرینی امید» زده‌ایم و از نزدیک پای صحبت رهایافتگان در کنار کارشناسان اجتماعی و مدیران شهری نشسته‌ایم. 


در غربی‌ترین نقطه از منطقه ۹ یعنی خیابان«۲۹/۱ فتح»، مددسرای امید واقع شده است. مددسرایی که روزانه ۱۴۰ معتاد و کارتن‌خواب برای استراحت و نظافت، قدم به آن می‌گذارند. اما موضوع گزارش ما، کارگاه‌های مهارت‌آموزی این مددسرای بزرگ است. کارگاه‌هایی که مددجویان رها یافته ازبند هزار پاره اعتیاد، با هدف حرفه‌آموزی و کسب درآمد به آن پناه می‌برند. این کارگاه‌های تولیدی شامل «خیاطی صنعتی»، «معرق‌کاری» و «کیف‌دوزی» هستند که در گوشه‌ای از حیاط مددسرای امید جا خوش کرده‌اند و شلوغی آنها گواه این است که رهایافتگان نیز از اعتیاد، دوباره گریزانند. براساس گفته «مهدی خلج»، کارشناس خدمات اجتماعی منطقه، در هر کارگاه بیش از ۴۰ مددجوی بهبودیافته با امید مشغول کار است تا وسوسه مواد، لغزش و ریزش پیش نیاورد و هر کدامشان توانمند جلو بروند. در مجموع ۱۷۰ مددجوی فعال در کل کارگاه‌های مهارت‌آموزی پس از گذراندن دوره‌های آموزشی تخصصی و رایگان، روزانه بیش از ۵۰۰ سفارش را روانه بازار می‌کنند. هم تولید به خودکفایی می‌رسد و هم روند درمان آسیب‌دیدگان از اعتیاد تکمیل می‌شود. چراکه همزمان در جلسات بهبودی‌شان که براساس برنامه در حیاط مددسرای یا نشانی‌های در دسترس منطقه برگزار می‌شود، شرکت می‌کنند. آن هم در شرایطی که بستر مناسب اشتغال و امرار معاش برای افراد بهبودیافته شاید در هر واحد تولیدی و تجاری به آسانی فراهم نشود. بنابراین کارگاه‌های مهارت‌آموزی منطقه، شرایط کسب و کار را در دیگر واحدهای تولیدی خصوصی که صاحبانشان دغدغه اعتیاد و معتادان ناامید را دارند، فراهم می‌کنند. برای بهره‌مندی از خدمات این کارگاه‌ها تنها کافی است مددجویان، خواست و اراده قطع مصرف مواد را داشته باشند. 

  •  به ما اعتماد نمی‌کنند، شاید حق دارند! 

نخستین کارگاهی که با ورود به حیاط مددسرای امید، سمت راست، مقابلم قامت راست می‌کند، کارگاه کیف‌دوزی است. کارگاهی بزرگ که رهایافتگان در آن انواع کیف‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، مسافرتی و لپ تاب در سایزهای مختلف می‌دوزند. یکی پای دستگاه برش ایستاده است و دیگری پشت چرخ صنعتی آرام مشغول است. یکی هم کیف‌های آماده شده را در بسته‌های نایلونی ویژه قرار می‌دهد. «حمید»، یکی از آنهاست. ۳ سال می‌شود که پاک است و ۲ سال است که در این کارگاه به کسب و کار مشغول است. او می‌گوید: «حتی اگر ترک هم کنیم کمتر کسی به ما کار می‌دهد. نمی‌دانم شاید حق دارند که در این اوضاع نابه‌سامان اقتصادی اعتماد نمی‌کنند تا مال و کارشان را به ما بسپارند. اما ما هم یک اشتباه کردیم و برگشتیم. قرار نیست که تا ابد چوبش را بخوریم. مگر دیگران اشتباه نمی‌کنند؟ مگر آنها بیمار نمی‌شوند؟ ما هم همین اشتباه و بیماری برایمان پیش آمد. تا کار باشد سرگرم هستیم و به چیز دیگری فکر نمی‌کنیم. سال اولی که ترک کردم، خیلی سخت گذشت. کسی به‌هم کار نمی‌داد و من با کارگری و روز مزدی گذراندم. دیگر داشتم ناامید و خسته می‌شدم که یکی از دوستان اینجا را به من معرفی کرد. اینجا همه همدرد هستیم. همدیگر را درک می‌کنیم. امیدوارم مشابه این کارگاه‌ها در شهر زیاد وجود داشته باشد چراکه تعداد معتادان و تعداد دوباره متولد شده‌ها کم نیست.»

  •  اشتغال راهکاری برای درمان اعتیاد

به حیاط که باز می‌گردم، این بار از پلکان فلزی همان سمت راست بالا می‌روم. کارگاه خیاطی آنجاست. سالنی بزرگ که تا چشم کار می‌کند، «چرخ خیاطی» و دستگاه‌های «اتو»، «میان‌دوز» و «برش» در آن قرار دارد و البته طاقه‌های پارچه. صدای موزیکی ملایم به گوش می‌رسد. کمی جلوتر، مردی با قد و قواره‌ای متناسب و با سینی چای به استقبالش می‌آید. «سعید» است. او ۱۱ سال است که به رهایی از اعتیاد رسیده و به گفته خودش، از چنبره سفت و سخت موادمخدر جان سالم به در برده است. سعید می‌گوید: «ما در جمع خودمان یک مثلی که می‌گوییم «ما خیارهایی هستیم که به سبب اعتیاد تبدیل به «خیارشور» شده‌ایم.» یک خیار شور هیچ‌وقت دوباره به خیار تبدیل نمی‌شود. بنابراین مسئله‌ اعتیاد یک مسئله جدی است که نیاز است مدیران در هر جایگاهی که هستند آن را در نظر داشته باشند. موضوع ایجاد اشتغال برای افرادی مانند من یکی از بهترین شیوه‌های درمانی اعتیاد به شمار می‌آید که متأسفانه در جامعه ما شاید به سبب هزینه‌هایی که برای سازمان‌ها و دولت به بار می‌آورد، به آن توجه لازم نمی‌شود. نتیجه‌اش می‌شود اینکه می‌بینید. چقدر تعداد معتادان زیاد شده؟ چقدر تهیه موادمخدر آسان شده؟ چقدر موادمخدرهای عجیب و غریب و البته سمی وارد بازار شده؟ اصلاً چقدر آسیب‌هایی مانند کودک‌آزاری، همسرآزاری، قتل و بزه که در سایه اعتیاد به بار می‌آیند، افزایش یافته است؟» سعید، سینی چای را بین همکارانش می‌چرخاند و دوباره ادامه می‌دهد: «خیلی وقت‌ها راه را می‌دانیم کجاست اما از آن عبور نمی‌کنیم. باور کنید که ایجاد فرصت‌های شغلی از بسیاری از این کمپ‌های مجاز و غیرمجاز، کلینیک‌های گران قیمت سم‌زدایی و مشاوره‌های آن‌چنانی بی‌نتیجه، اثربخش‌تر است.»

  •  شغل‌های درمانگر

«صادق محمدی»، رئیس اداره خدمات اجتماعی منطقه، درباره ورود افراد بهبودیافته به بازار کار می‌گوید: «سال 1390 که مددسرای امید در محله فتح به بهره‌برداری رسید، در فاز بعدی هدف این بود که کارگاه‌های مهارت‌آموزی نیز در کنار آن فعال شوند تا گام‌های بهبودی افراد معتاد به‌طور کامل برداشته شود. با در پیش گرفتن این سیاست و رویه، توانستیم تا حدود قابل توجهی در آمار بهبودی معتادان منطقه، به سهم خود، تأثیرگذار باشیم.» محمدی هم‌چنین می‌افزاید: «البته تداوم فعالیت‌ کارگاه‌ها یکی از اولویت‌های خدماتی ما است که همیشه در مشارکت با خیّران محلی با جدیت به آن پرداخته می‌شود. دیگر طرح‌های اشتغالزایی و حمایت از این قشر از جامعه را به‌صورت معرفی افراد به دیگر واحدهای تولیدی که نیازمند نیروی کار هستند، پیش می‌بریم. سال گذشته، بیش از ۱۰۰ فرد نجات‌یافته از این بلای خانمانسوز را به دیگر واحدهای شغلی معرفی کردیم که خدا را شکر همچنان مشغول فعالیت هستند. پیگیری وضعیت آنها در کسب و کار و وصل کردنشان به خانواده‌ها از دیگر خدماتی است که به همت کارشناسان و مددکاران مجموعه ما ارائه می‌شود.»

  • تسهیلات ویژه به کارفرمایان خیّر

اعتیاد به موادمخدر یک بیماری جسمی و روانی است که از بزرگ‌ترین بحران‌های جهانی به شمار می‌آید. به‌گونه‌ایی که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن را می‌توان به بروز انواع آسیب‌های فردی و جمعی با نمود عینی شاهد بود. اینها را «شیرین امیری»، پژوهشگر مسائل اجتماعی و شهری می‌گوید و ادامه می‌دهد: «عوامل بسیاری (جزیی و کلی)، از بازگشت افراد بهبودیافته به دام اعتیاد جلوگیری می‌کنند که مهم‌ترین آنها، شغل و کسب و کار است. اگر بتوان برای این افراد که ازدرصد بالایی از ناامیدی، افسردگی و سرخوردگی رنج می‌برند، با توجه به مهارت‌ها و توانمندی‌شان، زمینه‌های ایجاد فرصت‌های شغلی را فراهم کرد، استمرار در روند بهبودی و درمان آنها تضمین خواهد شد. با این تضمین، سطح سلامت خانواده و جامعه نیز ارتقا می‌یابد. این فرمول برای کاهش میزان اعتیاد حتی می‌تواند نگاه جامعه را به افراد رهایافته به‌عنوان نیروهای انسانی و کار، باز تعریف کند. همچنان که ما طی دهه‌های گذشته، شاهد تغییر اساسی رویکرد مدیران و کارفرمایان نسبت به واژه اعتیاد و معتاد بوده‌ایم. در گذشته، اعتیاد یک جرم و اکنون اما همه می‌دانند که یک بیماری است.» امیری هم‌چنین می‌افزاید: «برای تشویق صاحبان مشاغل و کارفرمایان در به کارگیری از نیروی کار افراد بهبودیافته نیاز است که از بسته‌های تشویقی، حمایتی و مالیاتی استفاده کرد تا اثربخشی و کارآیی به حداکثر برسد. این پذیرندگی جامعه و زندگی اجتماعی باید با مراقبت‌های تخصصی همراه باشد تا سرانجام مسئله فرسایش یافته اعتیاد را به نیکی برساند.»