همشهری آنلاین_ فاطمه عسگرینیا / زینب زینالزاده: این افراد با حضور و پیگیریهای خود در منطقه شرایط احیای هویت تهران قدیم را در قالب بناهای ارزشمند فراهم و با تبدیل این بناها به مجموعههای فرهنگی و هنری اعم از کافه، گالری و مجموعههای بومگردی زمینه ارتقای فرهنگی و اجتماعی منطقه را ایجاد کردهاند.
- خانه فرهنگ و هنر «سرهنگ»
خیابان پارس در محله فردوسی را همه قدیمیها به نام خانه سرهنگ میشناسند. این خانه این روزها توسط یک گروه استارتآپی 17 نفره از فارغالتحصیلان دانشگاههای هنر، تهران و خوارزمی تبدیل به خانه فرهنگ یا خانه گفتمان شهری شده است. خانه متعلق به سرهنگ «فردوسنجفآبادی» رئیس سابق شهربانی اصفهان بوده است. حالا یکی از نوادگان او به نام علی با جلب رضایت وراث توانسته با تبدیل این خانه به خانه فرهنگ و هنر به وصیت پدربزرگ جامه عمل بپوشاند.
علی نجفآبادی میگوید: «از یک سال گذشته با جمع دوستان در قالب یک گروه استارتآپی، کار احیای خانههای قدیمی و تبدیل آنها به خانه فرهنگ و هنر را آغاز کردیم. برای شروع تصمیم گرفتیم خانه سرهنگ را که برای اهالی شناخته بود، احیا کنیم. این خانه هم از نظر شهرت و هم به خاطر معماری زیبا و منحصربهفردش اولویت ما شد و توانستیم با اخذ مجوز مؤسسه چند منظوره فرهنگی و هنری بستر برگزاری نشستهای نقد فیلم، ورکشاپهای هنری و... را در این خانه فراهم کنیم.»
خانهای که این گروه 17 نفره در خیابان پارس محله فردوسی احیا کردهاند 400متر وسعت دارد و در 4 طبقه شامل بخشهایی چون سالن آمفیتئاتر، کتابخانه و سالن جلسات است؛ خانهای زیبا که حالا 30 جوان زیر سقفش به کسب و کار مشغولند. علی میگوید: «اهالی محله و سایر شهروندان تهرانی میتوانند از فضای آرام و زیبای این خانه فرهنگی به رایگان استفاده کنند.»
کار در خانه سرهنگ مدتها پیش تمام شده و آماده بهرهبرداری است و مدیرانش وعده میدهند در دهه آخر تیرماه امسال شاهد بهرهبرداری رسمی از این خانه باشیم.
«محمدجواد حقشناس» عضو شورای اسلامی شهر تهران در بازدید از این خانه ضمن ابراز خرسندی از احیا و مرمت آن توسط نوه سرهنگ میگوید: «اعتماد کردن به جوانان خوشذوق در مرمت خانه سرهنگ ثابت کرد نسل جوان اگر فرصت بیابند و حمایت شوند، میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند.»
او در ادامه به تغییر کاربری بناهای ارزشمند تاریخی اشاره میکند و میگوید: «بناهای تاریخی ارزشمندند و پس از مرمت با تعریف کاربریهای فرهنگی و هنری میتوانند میزبان مردم شوند. این کار هم زمینه انتقال میراث گذشتگان را فراهم میکند و هم سبب اشتغال میشود.»
- گالری کارخانه آرگو
گالری آرگو یکی از گالریهای زیبای تهران است که در دل یکی از قدیمیترین کارخانههای پایتخت واقع در نبش کوچه بهداشت در خیابان سروشالدین تقوی، پایینتر از میدان فردوسی ایجاد شده است. قصه تولد این گالری در کارخانهای متروکه را «حمیدرضا پژمان» مدیر بنیاد پژمان برای گروه بازدیدکننده از آن روایت میکند. او با اشاره به تاریخچه کارخانه آرگو میگوید: «کارخانه ارگو در دهههای 40 و 50 یکی از کارخانههای فعال در ایران بوده و در واقع از نخستین کارخانههای صنعتی ایران محسوب میشده است. دودکش بلند و معماری خاص این بنا در دل منطقه 12 و محله فردوسی که محل تردد جمعیت زیادی در روز است، همواره مورد سؤال و کنجکاوی بوده است. ضمن اینکه متروکه بودن این بنا همواره مورد نقد قرار میگرفت. قبل از اینکه ما مالک این ساختمان شویم 56 سال از تعطیلی آن میگذشت. شاید اصلاً به خاطر همین تعطیلی بود که در اوایل انقلاب مصادره نشد.»
پژمان با اشاره به وسعت 700مترمربعی این بنا میگوید: «احیای این بنا در قالب 1800مترمربع زیربنا کار سخت و زمانبری بود که در سایه تعامل و همکاری شهرداری منطقه 12 محقق شد و ما امروز شاهد راهاندازی یکی از بزرگترین گالریهای هنری پایتخت هستیم.»
محلی که تا چندی پیش بیغوله امن معتادان و بیخانمانها در محله بود، امروز به دست پژمان به محل نمایش آثار هنری زیبا تبدیل شده است. گالری هنری زیبا و منحصربهفردی که هم حکم یک موزه دیدنی را دارد و هم خانه امید هنرمندان شده است.
حقشناس در پایان بازدید از کارخانه و حالا گالری هنر آرگو میگوید: «در این بنای ارزشمند امروز هنر سنتی و بازسازی مدرن با هم ترکیب شدهاند و این نتیجه یک ذوق هنری خلاق است. چنین کارهایی قطعاً مورد توجه هنرمندان قرار میگیرد و گالری هنر آرگو میتواند فضای بسیار خوب و مناسبی برای گذران اوقات فراغت باشد.»
عضو شورایشهر تهران تأکید میکند: «بازدیدکنندگان از این گالری زیبا میتوانند ضمن بازدید از آثار هنرمندان جوان پای قصه کارخانه آرگو از زبان متولیان آن بنشینند.»
- خانه صادق
چندمتر دورتر حد فاصل خیابان فردوسی و غزالی عمارت باشکوهی قرار دارد که به خانه صادق معروف است. معماری خیرهکننده این عمارت سبب مکث چند دقیقهای حقشناس میشود.
این عمارت 2 هزار و 300متر است که به گفته حقشناس توسط سرمایهگذار خصوصی در حال مرمت و بازسازی است: «خانه در اختیار کمیته امداد امامخمینی(ره) بود و با توجه به حجم بالای تخریب، مرمت آن حدود یک سال به طول میانجامد. با اتمام کارها قطعاً شهروندان شاهد یک عمارت باشکوه و تاریخی خواهند بود.»
- خانه روبهرو
خانه روبهرو در محله بهارستان، خیابان صفیعلیشاه، کوچه مولا، آخرین بنایی بود که محمدجواد حقشناس از آن بازدید کرد؛ جایی که 5ـ 6 جوان پر شور و حال انتظار مهمانان را میکشیدند. «کیمیا معتمدی» به نمایندگی از دوستان به توضیح درباره خانه روبهرو پرداخت و گفت: «این خانه که عمرش به دهه 30 میرسد، متعلق به پزشکی بوده است که در ساختمان گوشه حیاط به کار طبابت میپرداخته است. او با اشاره به خانه کناری که معماری مشابهی با خانه روبهرو دارد، ادامه میدهد: «این خانه هم متعلق به برادر آقای دکتر بوده است. آنها هر دو با هم تا سال 67 در این خانهها سکونت داشتند، اما در این سال به دلیل مهاجرت مجبور به فروش خانهها میشوند.»
روبهروییها که تیمی 10 نفره متشکل از جوانان تحصیلکرده و خوشذوق تهرانی در رشتههای مختلف معماری و هنری هستند، بعد از خریداری این خانه 9 ماه مشغول مرمت و احیای آن بودند تا این خانه را به یک مهمانپذیر، ویژه گردشگران خارجی، تبدیل کنند. خلاقیتهای معماری این جوانان را میشود در گوشه و کنار خانه دید. از کابینتهای سیمانی که برای آشپزخانه طراحی کردهاند تا روشوییهای زیبای دستساز. معتمدی میگوید: «این خانه ادامه فعالیتهای فرهنگی و هنری ما در تهران است. شروع کار تیمی ما در خیابان ولیعصر(عج) و در کافه روبهرو بود و این خانه هم در منطقه 12 ضمن اینکه قرار است به مهمانپذیر ویژه توریستهای خارجی تبدیل شود، محلی برای برگزاری رویدادهای هنری بینالمللی در سایه حضور گردشگران خارجی خواهد بود.» خانه روبهرو جان گرفته است و این روزها بوی شادابی و سرزندگی از در و دیوارش به مشام میرسد. مثل خیلی از خانههای تاریخی دیگر که این روزها به زندگی برگشتهاند. خانه روبهرو مقصد آخر است. عضو شورای اسلامیشهر تهران پس از اتمام بازدید و در یک گپوگفت کارهای انجامشده توسط نسل جوان برای مرمت خانههای تاریخی شهر را ارزشمند میداند و میگوید: «خانههای قدیمی هویت تهران هستند و تخریب و تبدیل آنها به برج شاید بدترین گزینه است. مرمت و بازسازی این بناهای ارزشمند و تعریف کاربریهای فرهنگی و هنری برای آنها میتواند از یک سو سبب حراست از این بناهای ارزشمند شود و از سوی دیگر با برنامهریزی درست میتوان زمینه اشتغال جوانان را فراهم کرد. بنابراین این خانهها فرصت هستند و نباید آنها را تهدید دانست. کافی است خلاق باشیم و به نسل جوان اعتماد کنیم.»