دکتر اکبر کیانی: کتاب‌های به جا مانده از جغرافیدانان مسلمان معیارهایی را که یک شهر اسلامی را از دیگر جوامع مسکونی تمیز می‌دهند منعکس می‌کنند.

آنها شهرها را براساس معیارهای مختلفی گروه‌بندی کردند که هر کدام با شهرهای دیگر متفاوت بودند و این مسئله از خلال توصیفی که از مراکز مسکونی دیگری چون «بلد»ها و روستاها به دست می‌دهند، روشن و ‌آشکار است.

نام‌هایی که برای انواع و اقسام شهرها انتخاب می‌کردند بیانگر متمایز بودن شهرها (Gities) از دیگر مراکز مسکونی است، آنها برای نامگذاری مراکز مسکونی در آن واحد از واژه‌هایی چون «مدینه کبیره»، «مدینه وسط»، «مدینه صغیره» و«کوره» استفاده می‌کردند و همچنین کلماتی چون «مدینه عظیمه» و «ولایه» را نیز در آن واحد به کار می‌بردند، در همین راستا «بلاد»(Towns) را نیز طبقه بندی کرده و گفته‌اند:«بلد»، «بلده»، «بلده‌ای با یک کوره»،«بلیده» که همان قصبه است.

از خلال توصیفی که جغرافیدانان از شهر به دست داده‌اند، می‌توان معیارهای آن را مشخص و محدود کرد. به عنوان مثال به معیار سیاسی و امور وابسته به آن اشاره نمود که مسایلی چون وجود سلطه اداری و قضایی، بزرگی مساحت، تراکم جمعیت، وجود بازارها، فراهم بودن تاسیسات خدمات عمومی از قبیل حمام‌ها و مساجد جمعه، فراهم بودن آب آشامیدنی، حصارها، باروها، هوای خوب و فراوانی منابع غذایی را در برمی‌گیرد.

جغرافیدانان عرب شهرها را به حسب شکل فیزیکی و شغل غالب ساکنان گروه‌بندی کرده‌اند و براساس یک گروه‌بندی کلی برخی از شهرها دفاعی هستند و برخی دیگر تجاری.