همشهری آنلاین_ مرضیه موسوی: این روستای لواسان روزگاری نه چندان دور مرکز لواسان بود و به همین دلیل زیرساختهای مناسبی برای رفاه و آسایش اهالی آن فراهم شده است. با این حال استفاده از این امکانات و زیرساختها در سالهای اخیر دستاندازهایی پیش رو داشته است. از مشکلات طرح هادی روستا تا ساختوسازهای غیرمجاز بیرون از بافت روستایی و مشکلاتی که کشاورزان و باغداران افجه با آن روبهرو هستند. افجه به دلیل نزدیکی به لواسان و همجواری با قلههایی مثل ساکا و آتشکوه پاتوقی برای کوهنوردان شهر تهران است و همچنین شهروندانی که به دنبال آب و هوای خنک و سالم در نزدیکی شهر هستند. تنها روستای نمونه هدف گردشگری شمیران و تهران برای تأمین زیرساختهای حوزه گردشگری هم با موانع زیادی روبه روست.
- جمعیت افجه
میگفتند اسم قدیمی روستا «آبچه» بود؛ به خاطر رودها و آبشارهایش و به دلیل جویبارهایی که در تمام کوچههای افجه روان شد. این اسم به مرور به افجه تغییر پیدا کرد. شاید یکی از دلایلش لهجه ساکنان بومی این روستاست که با لهجهای نزدیک به لهجه مازندرانی صحبت میکنند. دامداری، کشاورزی و باغداری از مهمترین مشاغل مردم روستای افجه است که قرنها به این کارها مشغولند. «حمزه صفا» دهیار افجه میگوید: «شغل مردم روستای افجه کشاورزی بود و علاوه بر گندم، صیفیجات هم در این روستا کشت میشد. تا اینکه حدود ۵۰ سال پیش نخستین نهال گیلاس در افجه کاشته میشود و کمکم مردم از کشاورزی به باغداری رو میآورند. یکی از مهمترین ویژگیهای این روستا وجود جویبارها و چشمههای آبی است که روستا و باغها را سیراب میکند. به همین دلیل کشت و زرع در این روستا با دیگر روستاهای شمیران متفاوت است. روستای افجه آب آشامیدنی خود را از همین چشمهها که از دماوند سرازیر میشوند تأمین میکند که با آب تهران متفاوت است.» صدای آب در کوچهپسکوچههای افجه به گوش میرسد و جوی آب روانی از خانههای قدیمی این روستا به بیرون راه پیدا میکند. رودخانه فصلی افجه در فصلهای بارندگی پرآب است و به پایین دست روستا روانه میشود.
در سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا هزار و ۴۰۰ نفر تخمین زده شده است؛ عددی که دهیاری و شورای روستا آن را کمتر از جمعیت ساکن واقعی در این روستا میدانند. دهیارروستا میگوید: «افجه یکی از روستاهای مهم لواسان است و در بیش از نیم قرن گذشته، این روستا مرکز لواسان بود. نخستین بانک لواسان در افجه دایر شد و بسیاری از امکانات از جمله مکتبخانه و بعدها مدرسه در اینجا زودتر و مجهزتر از مرکز لواسان دایر شد. همین امکانات باعث شده بود افجه جمعیت زیادی هم داشته باشد. اما در دهههای گذشته تمرکز از افجه برداشته شد و لواسان کوچک مورد توجه قرار گرفت. در سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت افجه هزار و ۴۰۰ نفر اعلام شد. در حالی که حداقل ۲ هزار پرونده برای مردم این روستا در خانه بهداشت تشکیل شده است. یکی دیگر از راههای تخمین جمعیت سرانه تولید زباله است. بر این اساس سرانه تولید زباله در افجه نشان میدهد که این روستا حدود ۳ هزار نفر جمعیت دارد.» دانشآموزان افجه بعد از پایان مقطع ابتدایی برای ادامه تحصیل باید خود را به لواسان برسانند که حدود ۴ کیلومتر با آنها فاصله دارد.
- قصابی پاچنار
افجه بافتی قدیمی دارد و با گشتی در کوچهپسکوچههای آن میتوان سراغی از درهای چوبی قدیمی گرفت و خانههایی که سقف و ستونهایی چوبی دارند.
سقاخانه محله پایین یکی از دیدنیهای روستاست که این روزها برای ایام محرم غبارروبی میشود. درست روبهروی مسجد افجه، چنار کهنسالی هست که تا ۴۰ سال پیش قصاب قدیمی روستا در دل چنار کاسبی میکرد. «مهدی لاری» رئیس شورای روستای افجه میگوید: «تا حدود ۴۰ سال پیش در فضای داخلی چنار قدیمی روستا قصابی کاسبی میکرد. گوشت مصرفی هر روز را از دامداران میخرید یا از دامهای خودش تهیه میکرد. این گوشتها را از تنه درخت آویزان میکرد و تا شب میفروخت. جوی آب روانی درست از پای چنار عبور میکند که باعث خنک ماندن هوای اطراف آن بود و گوشتها را از فاسد شدن نجات میداد. مردم روستا پیش حسین آقا قصاب چوب خط داشتند. هروقت چوب خطشان پر میشد باید حسابشان را تسویه میکردند؛ افرادی که پول نقد داشتند با پول نقد و کسانی که کالایی برای فروش داشتند در عوض بدهیشان کالای دیگری به حسین آقا میدادند. بعد از فوت او دیگر کسی داخل این تنه درخت را مغازه نکرد.» تنه درخت تنومندتر شده و با بزرگ شدن دیوارههای آن فضای داخلی این قصابی پاچنار هم کوچکتر از قبل شده است. پاچنار این روزها محلی برای بازی کودکان افجه است.
گرمابه تاریخی افجه هم از دیگر دیدنیهای این روستاست؛ حمامی که بعد از بازسازی هنوز هم از آن استفاده میشود. شیوع کرونا چندماهی است این حمام منتسب به دوره صفوی را به تعطیلی کشانده است. «حسین غنی» مشهور به «حسین حمومی»، متولی حمام افجه است و به آن رسیدگی میکند. او میگوید: «با اینکه خانههای روستا همگی حمام دارند اما مردم روستا گاهی برای تفریح و دورهم بودن به این گرمابه میآیند. ما مشتریهایی هم از تجریش و تهران و دیگر شهرها داشتیم که تعریف اینجا را شنیده بودند. کوهنوردانی که به دشته میروند هم گاهی به اینجا سری میزنند. خلاصه اینکه این حمام تا قبل از شیوع کرونا پررونق بود.» سیستم گرمایش از کف حمام جای خود را به آب گرم لولهکشی داده. با این حال طاق قدیمی این بنای تاریخی و معماری آن با تغییراتی هنوز باقی مانده است. آنچه امروز بهعنوان گرمابه افجه بهرهبرداری میشود تنها نیمی از فضای حمام قدیمی روستاست که به دست شورا و دهیاری روستا بازسازی شده و نیم دیگر به دلیل بیتوجهیهای میراث فرهنگی در حال نابودی است.
- نخستین نهال سیب لواسان سوغات آقای مرندی بود
خانه حاج اکبر و حاج قاسم مرندی از قدیمیترین خانههای باقی مانده در افجه است که معماری آن به دوره قاجار برمیگردد. تیرکهای چوبی و سقف شیروانی این خانه با بهارخوابی که چیز زیادی از آن باقی نمانده است در کوچه خودنمایی میکند. جوی کوچکی درست از دل حیاط این کوچه میگذرد و به پایین دست روستا روانه میشود. این خانه زمانی محل سکونت خان افجه بوده. نخستین نهال سیب روستا توسط صاحب این خانه به افجه آورده شده؛ همان سیبی که امروز به نام سیب شمیران میشناسیم. خانههای قدیمی افجه روی شیب تند این روستا جا خوش کردهاند و بافت فرسوده در گوشه وکنار روستابه چشم میخورد. صفا، دهیار افجه میگوید: «یکی از بزرگترین مشکلات ما در افجه طرح هادی روستاست که طبق آن داخل بافت روستایی ساختوساز ممنوع است. ۹۰درصد روستا بافت فرسوده دارد. اما طبق طرح هادی به دلیل قرار گرفتن این منطقه در حریم رودخانه اهالی اجازه ساختوساز خانه خود را ندارند. ساختوساز با طبقات کم هم برای آنها صرفه اقتصادی ندارد. به همین دلیل بافت روستا فرسوده باقی مانده است. یکی از راهحلهای ما این بود که اداره کل منابع طبیعی زمینی در ازای زمین اهالی در اختیار آنها قرار دهد تا بتوانند بیرون از حریم رودخانه خانه بسازند. در حالی که درست بیرون از نوار این حریم، زمینهای ملی قرار دارد و باز ساختوساز در آن ممنوع است. اهالی حاضر هستند برای ساختوساز خانه جدید، هزینه جداکردن فاضلاب خانگی خود از مسیر رودخانه را شخصاً پرداخت کنند اما همچنان با این موضوع هم موافقت نمیشود. به همین دلیل هر سال جمعیت زیادی از روستا به شهر کوچ میکنند. روستای افجه زیرساختهای خوبی برای زندگی دارد اما محدودیت در ساختوساز روستا باعث شدهاست که اهالی این منطقه را ترک کنند. جوانانی که میخواهند تشکیل خانواده بدهند چگونه میتوانند در روستای خود خانهای داشته باشند در حالی که ساختوسازی اینجا انجام نمیشود؟ »
- دشته و گرچال
کشاورزی شغل اصلی مردم روستای افجه بود. اما در نیم قرن گذشته باغداری و تولید میوههایی مثل گیلاس و گردو جای خود را به محصولات کشاورزی داد. گیلاس افجه بخش مهمی از صادرات گیلاس شمیران را تشکیل میدهد. لاری، رئیس شورای روستای افجه که کشاورز نمونه روستاست میگوید: «گیلاسهای این روستا از انواع مرغوب گیلاس است که عمده آن از محصولات صادراتی به حساب میآید. اما حمایتی از کشاورزان نمیشود. هزینه تهیه سم و دیگر مایحتاج باغداران بسیار زیاد است. از طرفی قیمت بالای زمین در اینجا باعث شده تا تولید محصول با کیفیت درجههای ۲ و ۳ به صرفه نباشد. نبود همکاری و حمایت نکردن جهاد کشاورزی از باغداران باعث شده با مشکلات زیادی در تولید محصول مواجه شویم.»
افجه را با دشت هویج میشناسیم و آب و هوای خنک آنکه روزهای پایانی هفته کوهنوردان زیادی را به این منطقه میکشاند. اما به نظر میرسد جای امکانات اولیه گردشگری در این منطقه خالی است. دشت هویج سالهاست هویجی در آن کاشته نمیشود اما به رسم گذشته هر سال به یکی از طایفههای روستا اجاره داده میشود تا در آن کشت کنند؛ رسمی که این سالها با مداخله اداره منابع طبیعی به حاشیه میرود. لاری میگوید: «مکانی که گردشگران امروز به نام دشت هویج میشناسند، بین بومیهای افجه به گیاهچال یا گرچال معروف است. یعنی محلی که در آن گیاه میروید. این اسم به کاشت انواع سبزی و صیفی در این مکان برمیگردد. دشته هم نام پایین دست گیاهچال است. از قدیم رسم این بود که گیاهچال را برای ۱۰ سال به یک طایفه اجاره میدادند تا در آن سبزی و محصولات کشاورزی بکارند. در سالهای گذشته دهیاری این کار را هر سال انجام میدهد و زمین را به مزایده میگذارد. در سالهای گذشته بیشتر دامداران، اینجا انواع علوفه میکارند تا خوراک دامهایشان باشد. راه سنگلاخی این دشت و دسترسی دشوار به آن باعث شده تا کشت محصول در این زمین برای کشاورزان امکانپذیر نباشد.»
- همنشین طبیعت شدهایم
قلههای ۲ تا ۳ هزار متری اطراف افجه باعث شده تا این روستا مسیر عبور کوهنوردان و گردشگرانی باشدکه روزهای پایانی هفته را به دنبال آب و هوایی خوش به لواسان میآیند.
با این حال تنها روستای هدف گردشگری لواسان از امکانات اولیه برای گردشگران خالی است. دهیار روستا میگوید: «یکی از اقداماتی که ما در روستا به دنبال تحقق آن بودیم ایجاد سایت گردشگری بود اما با مخالفتهای زیادی از طرف منابع طبیعی و محیطزیست و همکاری نکردن میراث فرهنگی روبهرو شدیم. بهطوری که حتی اجازه بهرهبرداری از سرویس بهداشتی عمومی را که با هزینه اهالی در ابتدای مسیر کوهستانی دشت هویج ساخته شده بود نداشتیم.» تنها اقامتگاه بومگردی افجه در این روستا بین کوهنوردان اسم و رسمی آشنا دارد و «آقا جعفر» و همسرش در اقامتگاه شخصی خود میزبان و هم صحبت خوبی برای آنها هستند. «جعفر علینقیان» چند سالی است که این اقامتگاه را در ملک پدری خود، راهاندازی و زندگی در تهران را برای همیشه به مقصد دشت هویج ترک کرده است. او میگوید: «من واردکننده و فروشنده کفش در بازار سپهسالار تهران بودم. حدود ۱۰ سال پیش ورشکسته شدم و همه دارایی و شغلم را از دست دادم. همان سالها دچار بیماری شدم و فشار روحی و جسمی زیادی را تحمل کردم. همان سالها همراه همسرم به روستای پدریام آمدم و توانستم اینجا به آرامش برسم. از چند سال پیش کمکم این محیط را برای اقامت و استراحت کوهنوردان راهاندازی کردم. این روزها همنشین ما درختان و طبیعت اینجاست و افرادی که برای تماشای این طبیعت به افجه میآیند. تا جایی که بتوانیم مایحتاج خودمان و اقامتگاه را از طبیعت تأمین میکنیم و از محصولاتی که خودمان آن را تهیه کردهایم.»
- جای خالی پزشکان در مرکز بهداشت
افجه یکی از بزرگترین مراکز بهداشتی روستایی در تهران را در اختیار دارد؛ زمینی ۵ هزارمترمربعی در روستا که توسط یکی از اهالی روستا در اختیار عموم مردم قرار گرفته.
ساختمان خانه بهداشت چند سالی است که تکمیل شده اما اتاقهای خالی آن انتظار حضور تیمهای پزشکی متخصص و عمومی را میکشند. اکنون تنها ۲ بهورز در این مرکز مستقر هستند. «شکیبا دانیالی» بهورز روستا میگوید: «ما در این مرکز فضای خوبی برای حضور پزشکان و متخصصان در اختیار داریم. اما پزشکی در اینجا مستقر نیست. تنها یک روز در هفته ساعت ۱۰ تا ۱۳ پزشک عمومی اینجا حضور دارد. مراجعه مردم به مرکز بهداشت بالاست. اما ما بدون حضور پزشک اجازه تزریق یا تجویز دارو نداریم. روستا جمعیت زیادی دارد که مردم برای هر بیماری یا مشکلی باید به لواسان مراجعه کنندیا برای تشخیص اولیه مشکل خود تا روز حضور پزشک صبر کنند.»
صفا، دهیار روستا میگوید: «این خانه بهداشت یکی از مهمترین امکانات ما در روستاست. ما تلاش کردیم تا پزشکان داوطلب و خیّرانی را برای تأمین یونیتهای دندانپزشکی و سایر تجهیزات با خودمان همراه کنیم. تنها امکانی که از دانشگاه شهید بهشتی درخواست کردیم این بود که پزشک در این مرکز مستقر کنند. اما موافقت نشد و فضای این مرکز بهداشت بدون استفاده باقی مانده است. در حالی که میتوانست امکان خوبی برای اهالی روستای افجه باشد.»