همشهری آنلاین_ پریسا نوری: از اینرو آنهایی که دستشان به دهانشان میرسید و سری در صنعت داشتند، این اراضی را به قیمت مناسب خریده و کارخانههای کوچک و بزرگی در آنها به راه انداختند. کمکم زمینهای اطراف کارخانههاآباد شد و محلهها شکل گرفت، اما در گذر زمان چرخ کارخانهها به هزار و یک دلیل از کار افتاد و یکی یکی تعطیل شدند. حالا سالها از خاموشی کارخانهها میگذرد و این بناهای عظیم که با حیاطهای وسیع درست وسط بافت مسکونی جا خوش کردهاند، نه تنها باعث رونق محله و رضایت اهالی نیستند بلکه مخروبه و تبدیل به فضای بیدفاع شهری شدهاند. آن هم در محلههای کمبرخورداری که به جبر روزگار انواع آسیبهای اجتماعی را در خود جا داده است. هفته گذشته همراه با «زهرا بشیری» مدیر و «مرضیه رشیدی» کارشناس «دفتر توسعه محله گلشن و جوادیه» به چند کارگاه و کارخانه متروکه این محلهها که مأمن کارتنخوابها و معتادان متجاهر شده سر زدیم و وضعیت آنها را بررسی کردیم.
- کارخانه متروکه یا لوکیشن فیلم
تا۳۰ سال پیش یکی از بزرگترین کارخانههای چوببری کشورمان به نام «صنایع چوب ایرانیان» در یکی از فرعیهای خیابان زهدی محله گلشن فعالیت میکرد. اهالی قدیمی محله هنوز به خاطر دارند که کامیونها چطور تنههای قطور درختان را که از شمال آورده بودند، داخل حیاط و جلو ورودی کارخانه خالی میکردند و به جایش در، پنجره، نئوپان و وسایل چوبی بار میزدند. حالا بیشتر از ۳۰ سال از تعطیلی کارخانه میگذرد. «سید صمد» از کارگران قدیمی کارخانه میگوید: «کارخانه بزرگی بود و ۵۰۰ کارگر بودیم که از صبح تا شب اینجا کار میکردیم. صاحب کارخانه هم که «عبداللهی» نام داشت، بعد از پیروزی انقلاب به خارج از کشور رفت، ۱۰ سال بعد یعنی حدود سال ۶۷ کارخانه برای همیشه تعطیل شد.»
با وجودی که دور تا دور کارخانه با دیوار احاطه شده و حتی نگهبان دارد اما اهالی از حضور شبانه معتادان در آن گلایه دارند. یکی از بانوان ساکن در کوچه همای شرقی که خانهاش مشرف به حیاط کارخانه است، میگوید: «فکر کنم نگهبان فقط روزها باشد چون اراذل و اوباش نیمههای شب از دیوار بالا میروند و وارد محوطه کارخانه میشوند تا مواد مصرف کنند. گاهی هم دعوا میکنند و سروصدایشان همسایهها را آزار میدهد.» یکی دیگر از اهالی به نقل از نگهبان کارخانه میگوید: «مالک کارخانه سالهاست از خارج برگشته و در احمدآباد مستوفی یک کارخانه چوببری بزرگ راه انداخته. اینجا را هم برای فروش گذاشته ولی هنوزمشتری خوبی برایش پیدا نشده. اینجا خیلی بزرگ است، بعید است بهزودی فروش برود و تا حالا چند فیلم سینمایی در آن ساختهاند.» درِ اصلی کارخانه بسته است به ناچار ازلای نردهها عکس میگیریم، اما در پشتی که در خیابان فکری قرار دارد، نیمه باز است، جلو در از چند نفر که مشغول بردن وسایل و تجهیزات فیلمبرداری به داخل باغ هستند، سراغ نگهبان را میگیریم. دوربین عکاسی را که میبینند اجازه ورود نمیدهند. میگویند نگهبان اینجا نیست و محوطه کارخانه بهعنوان لوکیشن فیلم «گشت ارشاد ۳» در اختیار آنهاست.
- خانه اتوبوسهای ایران پیما اینجا بود
خیابان شهید هلیسایی مقصد بعدی ماست. این خیابان که روزگاری به دلیل داشتن درختان فراوان به خیابان درختی معروف بود، حدفاصل خیابان جشنواره و بزرگراه رسالت قرار دارد و با داشتن ۲ کارخانه متروکه و یک پایانه فرسوده بهشت معتادان متجاهراست. در انتهای این خیابان نرسیده به بزرگراه رسالت کارخانههای یخچال سازی، الکترولوکس و پایانه اتوبوسهای ایران پیما با چندین سوله بزرگ از سالها دور به یادگار مانده و حالا به فضای بیدفاع شهری تبدیل شده است. بخشی از این فضاها با نرده و بخشی با دیوار کوتاه محصور شده اما به نظر میرسد معتادان به راحتی وارد محوطه و ساختمان متروکه کارخانه و سولههای پایانه شدهاند. «رشیدی» کارشناس دفتر نوسازی محله میگوید: «مالکان اصلی این کارخانهها و پایانه از دنیا رفتهاند و این املاک در اختیار وارثان است و به نظر میرسد وارثان هم قصد فروش یا سامان دادن این فضاها را ندارند. از اینرو اینجا به پاتوق معتادان و سارقان تبدیل شده است.» «جواد میرمحمدی» از اهالی قدیمی محله از سرگذشت این کارخانهها و پایانه میگوید: «مالک کارخانه یخچالسازی شخصی به نام «سعید وارسته» بود. در اینجا یخچال و تلویزیون مونتاژ و تعمیر میکردند ولی ۲۰ سال پیش به دلایل مالی تعطیل شد و از آن زمان متروکه باقی مانده است. در زمین معروف به ایران پیما هم قبلاً برو بیایی بوده است. اینجا اتاق اتوبوسهای قدیمی «ایران پیما» را میساختند. خیلی هم کارشان رونق داشت ولی هیچکس نمیداند که چرا از ۲۵ سال پیش یک دفعه تعطیل شد. البته اینجا حدود یک سال بهعنوان ترمینال و پارکینگ اتوبوسهای ایران پیما دایر بود ولی بعد کلا تعطیل شد. مالک اینجا شخصی به نام زندی بود که فوت شده و کارخانه به ۲ دخترش ارث رسیده. ولی انگار وارثان قصد فروش یا سروسامان دادن به ملکشان را ندارند.»
- دورهمی معتادان در انبار پوکه
در خیابان جشنواره درست روبهروی فرهنگسرای اشراق تابلوی «صنایع چوب هوتن» از قدیم به یادگار مانده. کارخانهای با ۲ هکتار وسعت که حداقل ۲۰ سال از تعطیلیاش میگذرد. میرمحمدی درباره این کارخانه میگوید: «اینجا به کارخانه «ارکان پارس» هم معروف بود و در آن هرنوع وسیله چوبی از کمد و میز و صندلی گرفته تا کابینت ساخته میشد. مالک آن شخصی به نام «ابراهیمی» است که از تاجران سیب دماوند است. این کارخانه با وجودی که تعطیل شده اما نگهبان و سرایدار دارد و ظاهراً به انبار کالا تبدیل شده.» درست روبهروی کارخانه هوتن و در همسایگی فرهنگسرای اشراق هم کارخانه «روغن نباتی ناب» جا خوش کرده. ظاهراً این کارخانه ۵ سال پیش به دلیل شکایت اهالی از دست بوی نامطبوع و سروصدای فراوان تعطیل و به انبار کالاهای کارخانههای مختلف تبدیل شده و به جز رفتوآمد شبانهروزی کامیونها دردسری برای اهالی ندارد؛ اما دردسر اصلی اهالی، چند قدم پایینتر در انتهای خیابان زهدی و نبش خیابان گلها است. اینجا مخروبهای است که روزگاری انبار پوکه معدنی بوده، اما حالا به پاتوق اصلی معتادان و سارقان تبدیل شده است.
دیوارهای کوتاهی دارد که بخشی از آن ریخته و معتادان به راحتی به داخل مخروبه رفتوآمد میکنند و انبوهی زباله، لباس پاره و لاستیک فرسوده و هرچه گیرشان آمده را به اینجا آوردهاند. باورش سخت است که این بیغوله درست وسط بافت مسکونی و همجوار با ساختمانهای نونوار محله قرار دارد. بانوی میانسالی از اهالی کوچه که میبیند مشغول عکس گرفتن از مخروبه هستیم جلو میآید و میگوید «خدا خیرتان بدهد ما را از شر اینجا راحت کنید. شبها جرئت نداریم ازکنار دیوار رد شویم، روزها هم از بوی تعفن زبالههایی که اینجا انبار شده آسایش نداریم.» آن سوی خیابان زهدی درست روبهروی این مخروبه، ساختمان بزرگ نیمهکارهای به چشم میخورد که دوده سیاهی که روی سقف آجری و دیوارها ی آن نشسته، از چندین سال دورهمی شبانه معتادان حکایتها دارد. این ساختمان هزار متری که به دلیل اختلاف وراث نیمهکاره رها شده، با اینکه با دیوار آجری محصور است اما از دست معتادان در امان نمانده. رشیدی میگوید: «معتادان با چنگک از دیوار بالا میروند و زمستانها هم برای گرم شدن لاستیک میسوزانند و چند بارهم اینجا را آتش زدند که اهالی برای مهار آتش با آتشنشانی و مراکز مربوطه تماس گرفتند.»
- ساماندهی فضاهای بیدفاع کوچک مقیاس
با توجه به اینکه فضاها و اماکن متروکه بهعنوان نقاط بیدفاع شهری موجب ناامنی محلهها و تضییع حقوق شهروندان میشود طبق ماده ۵۵ قانون شهرداریها، شهرداری باید بهعنوان مدعیالعموم بر ساماندهی این فضاها و ایجاد ایمنی در آنها ورود کند. کم و کیف اجرای این قانون در محله گلشن و جوادیه را از «محمد شریفی» شهردار ناحیه ۶ منطقه۴ جویا شدیم. او که حدود دو ماه است بر کرسی شهرداری ناحیه ۶ نشسته درباره فعالیتهای اخیر شهرداری برای رفع فضاهای بیدفاع شهری میگوید: «با توجه به اینکه محله گلشن نبش بزرگراه شهید زینالدین است نقاط بیدفاع زیادی به دلیل این همجواری به وجود آمده که به پاتوق معتادان و کارتنخوابها تبدیل شده است. در هفتههای گذشته چندین مورد از این فضاها در زیر پل زینالدین و حاشیه بزرگراه با حصارکشی ایمن شده است.» شریفی درباره ایمنسازی و رفع خطر از فضاهای بیدفاع شهری که مالک خصوصی دارند، میگوید: «برای ایمنی املاک خصوصی که به دلیل حضور نداشتن مالک به نقطه آسیبپذیر محله تبدیل شده، ابتدا به مالک اخطار کتبی میدهیم و در صورت بیتوجهی حصارکشی میکنیم مثلاً همین چند روز پیش در خیابان ربیعی و کوچه حسینی ملک مخروبهای بود که پاتوق معتادان شده بود و چون مالک به اخطار کتبی توجهی نکرد دور آن را حصارکشیدیم.»
شهردار ناحیه ۶ از وضعیت اسفبار ملک متروکه کوچه گلها به خوبی آگاه است و از برنامههایش برای ساماندهی آنجا میگوید: «این زمین با وجودی که مالک دارد، به محل امنی برای کارتنخوابها و معتادها تبدیل شده چون آنها به خوبی میدانند که مالکش سالهاست که پیدا نشده برای همین آن را پاتوق کردهاند. شهرداری در دورههای قبل بارها دیوار اطراف بنا را ترمیم کرده اما معتادان دوباره آن را خراب کرده و وارد میشوند، از اینرو پیشنهاد دادیم که این زمین را به محل استقرار وانتیهای سیار میوهفروش تبدیل کنیم.» به نظر میرسد شهرداری برای ایمنسازی و رفع خطر فضاهای بیدفاع کوچک مقیاس عزمش را جزم کرده اما رسیدگی به وضعیت کارگاهها و کارخانههای متروکه با متراژ چند هکتاری که دهها سال است در دل محله جا خوش کردهاند در حدود اختیارات و بضاعت مالی شهرداری نیست.
- تغییر کاربری مکانهای رها شده به نفع محله
بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر در محلههای گلشن و جوادیه زندگی میکنند و در واقع جمعیت اینجا بیشتر از خیلی شهرهای کوچک و حتی متوسط کشورمان است. با این حال سرانه فرهنگی، تفریحی، درمانی، فضای سبز، آموزشی و.... این محلهها بسیار پایین است. این در حالی است که فضاها و مکانهای متروکه بسیاری در این دو محله وجود دارد که سالهاست به حال خود رها شده و با تبدیل به نقطه بیدفاع شهری شدهاند. شهرداری میتواند با همکاری مالک و سایر سازمانها تسهیلاتی فراهم کند که این فضاها به اماکن اموزشی، تفریحی، فرهنگی و... تبدیل شده و هممحله و هم مالک هر دو ذینفع شوند.
- فراوانی فضاهای بیدفاع
یکی از اهداف دفتر توسعه محلی شناسایی فضاها و مکانهای رها شده در محلههای گلشن و جوادیه است. در واقع فضاهای رها شده محدودههایی هستند که هیچ خدمت مثبتی به محیط اطراف و کاربرانشان ارائه نمیکنند. وجود چنین فضاهایی علاوه بر افزایش امکان وقوع جرم موجب کاهش احساس امنیت شهروندان میشوند. بافت محلههای گلشن و جوادیه به دلیل فرسودگیهای کالبدی، عملکردی و خدماتی دچار معضلات عدیدهای از جمله کاهش امنیت اجتماعی است و فضاها و مکانهای رها شده آن از مکانهای مستعد جرمخیزی و ناهنجاریهای اجتماعی است. از اینرو این دفتر، در پی شناخت فضاهای بیدفاع شهری یا جرمخیز و تعیین ویژگیهای فیزیکی و اجتماعی متفاوت این فضاها است. بر اساس مطالعات مبانی نظری و مشاهدات میدانی صورت گرفته، ۱۳ کد برای فضاهای بیدفاع شناسایی شده تعریف شده که شامل:
- ۱ـ ساختمانها و فضاهای متروکه ۲ـ کارگاهها و کارخانههای متروکه ۳ـ ساختمانهای نیمهتمام و رها شده ۴ـ طرحهای در دست اجرا ۵ـ فضاهای بدون کارکرد متناوب و یا بدون کارکرد مناسب ۶ـ ـ فضاها و سطوح فرو رفته و برآمده ۷ـ کنجها و فضاهای مثلثی شکل سبز ۸ـ کنجها و فضاهای مثلثی آسفالت ۹ـ فضاهای دارای پوشش گیاهی انبوه ۱۰ـ پارکینگ و زیرگذرهای بدون ناظر ۱۱ـ انبار ۱۲ـ فضاهای رها شده در زیر پلها ۱۳ـ فضاهای باز بدون کارکرد که بهعنوان محل پارک خودرو استفاده میشود. با اتخاذ سیاستهای مناسب میتوان فضاهای بیدفاع شناساییشده در محلههای گلشن و جوادیه را وارد چرخه حیات شهری کرد و به دنبال آن فرایندهای توسعه را به نواحی پیرامون نیز انتقال داد. این مکانها و فضاها در قالب چند دسته همگن به شرح ذیل شناسایی شدند:
۱ـ ارکها و فضاهای عمومی
۲ـ شکلگیری فضاهای باقیمانده متعدد در طول مسیر بزرگراههای زینالدین و رسالت
۳ـ کارگاهها و کارخانههای متروکه و غیرفعال
۴ـ زمینهای بایر و رها شده بلاصاحب
۵ـ ساختمانهای متروکه، مخروبه ونیمه تمام و رها شده
۶ـ بازتولید فضاهای زیستپذیر با امنیت و ایمنی بالا، جلوگیری از آسیبهای اجتماعیـ محیطی و جلوگیری از بیهویتی فضاهای پیرامونی به واسطه عدم تعیین فضایی.
در بسیاری از این موارد اخطار شهرداری به صاحبان این نوع بناها و اقدام نسبت به رفع خطر ساختمانها در صورت عدم توجه مالک به اخطار و دریافت هزینه آن از مالک ضروری است.