چطور نویسنده می‌تواند ما را قانع کند که با دانستن سرانجام یک پرونده جنایی، روند بررسی آن را دوباره بخوانیم؟ اغلب، ذات معماگون داستان پلیسی است که ما را به خود جلب می‌کند، با این وجود «گزارش به کمیسر» روایتی است که با دانستن پایان هم به خواندنش ترغیب می‌شویم.

به گزارش همشهری آنلاین، «گزارش به کمیسر» رمانی جنایی است که از همان ابتدای داستان، پایانش را لو می‌دهد. در اغلب داستان‌های جنایی، ما به دنبال کشف پاسخی برای معما و موقعیتی هستیم که قهرمان داستان، پرده از رازها برمی‌دارد و نقاط تاریک و پنهان آشکار می‌شود. همین تعقیب ماجرا است که یکی از اصلی‌ترین دلایل ما برای خواندن یک رمان جنایی-پلیسی است. با این حساب چرا باید رمانی مثل گزارش به کمیسر را خواند؟

«جیمز میلز» نویسنده و روزنامه‌نگار ۸۸ ساله امریکایی در نوشتن این رمان، داستان پرونده قتلی را برای ما تعریف می‌کند که ظاهرا بسته شده و تکلیفش معلوم شده است. او اندک‌اندک از خلال بازجویی‌ از مظنونین و گزارش‌های پلیس موجود در پرونده، داستان را برای ما تعریف می‌کند. نویسنده از پس روش دشواری که برای نقل ماجرا انتخاب کرده به خوبی برآمده است و همین هم آن را در زمره پرفروش‌ترین رمان‌های نیویورک ‌تایمز قرار داده است. 

داستان کشته شدن پتی باتلر، پلیس مخفی بخش مواد مخدر به دست یک کارآگاه پلیس دیگر است که خودش هم چند روز بعد می‌میرد. پرونده این قتل به دست یک روزنامه‌نگار می‌رسد و او ماجرا را برای ما تعریف می‌کند. نقل قولی منسوب به ریموند چندلر، نویسنده ادبیات جرم هست که می‌گوید یک رمان پلیسی خوب، رمانی است که ارزش دوبار خواندن داشته باشد. یعنی رمانی که نه تنها طرح داستانی جذابی داشته باشد، بلکه از نظر ارزش‌های ادبی و لایه‌های داستانی هم خوب از عهده کار بربیاید. از این نظر می‌توان گزارش به کمیسر را اثری موفق در این ژانر به حساب آورد. رمانی که نه تنها سرگرم‌کننده است، که دارای ارزش‌های ادبی است. 

چیزی که در گزارش به کمیسر با آن رو به روییم، نه جذابیت حل معما، بلکه فرم روایت ماجرا است. فرم روایت، شکسته و منقطع است که ماجرا را از چند زاویه تعریف می‌کند. نکته دیگر درباره این رمان، درونمایه اجتماعی و روانشناسانه داستان است که آن را از دام یک ماجراجویی صرف بودن می‌رهاند. 

در نهایت، خرده روایت‌ها، نشان می‌دهند که چطور عوامل گوناگون اجتماعی دست به دست هم می‌دهند که در نهایت یک تن قربانی شود. داستان درباره کسانی است که می‌توانند با قواعد اخلاقی و اجتماعی کنار بیایند و در جامعه پذیرفته شوند و آن‌هایی که در تقابل با نظم ساختگی اجتماعی قرار می‌گیرند. ماجرایی که در دهه ۱۹۷۰ نیویورک رخ داده است، برای خواننده در زمان و مکان خودش امری باورپذیر و آشناست و علت آن ظرافت روایی داستان به قلم میلز است و البته مرز میان اخلاق و ضد آن که اغلب بسیار باریک و ظریف است. 

از این اثر در سال ۱۹۷۵ فیلمی به کارگردانی میلتون کتسلاس اقتباس شد، اما شهرت چندانی پیدا نکرد. جیمز میلز، یک اثر غیر داستانی هم به نام امپراتوری زیرزمینی دارد که گزارشی تحقیقی درباره مبادله مواد مخدر در سطح بین‌المللی و کارتل‌هایی است که در کار قاچاق، با دولت هم‌دستند. این کتاب پرفروش هم موجب شد که میلز به عنوان شاهد در دادگاه برای شهادت حاضر شود. 

رمان «گزارش به کمیسر» را هادی آذری ترجمه و نشر بیدگل منتشر کرده است. 

برچسب‌ها