همشهری آنلاین_زینب زینالزاده - فاطمه عسگرینیا: در داغی این بازار اما همچنان چشمهای کودکانهای زیر سایه سنگین فقر، پشت ویترین مغازهها دودو میزند. امسال موبایل و تبلت هم به صف آرزوهای دانشآموزان بیبضاعف افزوده شده است. قیمتها در بازار نوشتافزار به حدی افزایش یافته که امکان تأمین آسان و بیدغدغه نوشتافزار برای خانوادهها وجود ندارد.
هرچند هنوز خبری از برپایی مداوم کلاسها و حضور هر روزه دانشآموزان در مدارس به دلیل کرونا نیست، اما این وضعیت باعث نشده تا بازار نوشتافزار در آستانه سال تحصیلی رونقی نداشته باشد. خانوادهها به همراه فرزندانشان با ماسکهای نشسته بر صورت، در فروشگاههای نوشتافزار حضور دارند. در میان ازدحام جمعیت حاضر در فروشگاه خبری از رعایت فاصله اجتماعی و ترس از کرونا نیست. افراد شانهبهشانه هم مشغول انتخاب و خرید هستند و کودکان و خردسالان بیمهابا لابهلای جمعیت وول میخورند. اینجا کرونا جولان میدهد و خانوادهها فارغ از سایه سنگینش مشغول فراهم کردن شرایط حضور کودکان و نوجوانانشان در مدرسه برای سال تحصیلی جدید هستند. قیمتها نسبت به سال گذشته زمین تا آسمان تغییر کرده است و مجبوریم برای پیدا کردن نوشتافزار ارزانتر بیشتر در بازار و فروشگاهها پرسه بزنیم. این جمله را بانویی جوان بر زبان میآورد و میگوید: «واقعاً خرید مدرسه و تأمین نوشتافزار برای خانوادهها کار دشواری شده است. بهتراست در کنار این خریدهای خود کمی هم به فکر کودکان نیازمند باشیم. قطعاً امسال به تعداد این دانشآموزان اضافه شده است.»
زهرا قریب ادامه میدهد: «ما در جمع فامیل خود تصمیم گرفتیم برای کودکی که تبلت نداشت و از آموزشهای مجازی عقب میماند، یک تبلت بخریم و این حداقلکاری است که میتوانیم برای دانشآموزان نیازمند انجام دهیم، چراکه یکی از شروط مدارس هنگام ثبتنام دانشآموزان ارائه شماره همراه و ثبت در سامانه شاد است. اگر هم دانشآموزی از این امکانات محروم باشد در سیستم آموزشی ثبت نمیشود. خیلی از خانوادهها به خاطر چنین مشکلاتی امسال قید تحصیل فرزندانشان را زدهاند.»
همینطور که صحبتمان با او تمام میشود، صحنهای زیبا توجهمان را به خودش جلب میکند، اهدای ماسک در شلوغی فروشگاه به دختر بچهای که همراه پدرش به فروشگاه نوشتافزار آمده و ماسک ندارد. جواد اعلایی همینطور که کشهای ماسک را پشت گوشهای کوچک دخترک جا میاندازد، میگوید: «امسال شرایط حساس و سختی داریم و باید حواسمان به همه بچه مدرسهایها باشد.» او از ضرورت همکاری خیّران در تأمین ماسک برای دانشآموزان نیازمند برایمان میگوید و اظهار میدارد خیلی از خانوادهها توان خرید ماسک را ندارند.
او میگوید: «امسال دانشآموزان زیادی هستند که در شرایط اقتصادی پیش رو نیاز به کمک برای تحصیل دارند. پدر و مادر خیلی از دانشآموزان به خاطر کرونا از کار بیکار شدهاند و در این شرایط هیچ منبع درآمدی ندارند. بهتر است خانوادههایی که دستشان به دهانشان میرسد چه در تأمین نوشتافزار و چه در تأمین لوازم بهداشتی و ضدعفونی این دانشآموزان را یاری کنند.» در میان ازدحام جمعیت در بازار نوشتافزار، وسایل بارها و بارها توسط مشتریان از دستی به دست دیگر جابهجا میشود و لمس این وسایل سلامتی همه را به خطر میاندازد.
پیگیری آموزشها از طریق شبکههای مجازی و تلویزیون بر دغدغههای خانوادههای نیازمند افزوده است. این حرفها را بانویی رنگپریده و ناراحت مطرح میکند. او میگوید: «تا پارسال دغدغه خرید دفتر و کتاب و نوشتافزار را داشتیم، اما امسال دغدغه خرید گوشی یا تبلت هم اضافه شده است. در خانه ما هیچکس گوشی هوشمند ندارد و توانمان هم به خرید این تجهیزات نمیرسد و شرمنده فرندانمان میشویم.» بغضش را فرو میخورد، پول چند مداد و دفتری را که خریده حساب میکند و میرود، اما فکرش از یاد نمیرود.