همشهری آنلاین_شهره کیانوشراد: خیلی زود متوجه شد که شکارچیان غیرقانونی باز هم پا به این منطقه حفاظت شده گذاشتهاند و اگر دیر بجنبد حیوان زبانبستهای جان خود را از دست میدهد. او درحالی که شکارچیان غیرمجاز را تعقیب میکرد هدف تیر شکارچیان آنها قرار گرفت اما خوشحال است که توانسته بار دیگر جان قوچ و میشها را نجات دهد. «امیرحسین کرمیان» که این روزها در دوران نقاهت به سر میبرد میگوید: «اگر باز هم به گذشته برگردم شغل محیطبانی را انتخاب میکنم.»
صدایش به سختی از پشت تلفن به گوش میرسد. هنوز بعد از گذشت ۱۰ روز جای زخم ۱۲ ساچمهای که از اسلحه شکاری به سمت او شلیک شده است درد دارد. به توصیه پزشک معالجش و به دلیل پایین آمدن سطح سیستم ایمنی بدنش در اثر جراحت و خونریزی، در قرنطینه به سر میبرد اما امید دارد که بهزودی خوب شود تا بتواند دوباره در کوهها و طبیعت ورجین با دیدن قوچها و میشهایی که برای خوردن علوفه به دامنه کوه میآیند جان دوبارهای در رگهایش جاری شود. علاقه به طبیعت و حیوانات دلیل انتخاب او برای این شغل بوده و حالا بعد از چند سال کار مداوم و شبانهروزی در منطقه حفاظت شده ورجین، این ناحیه کوهستانی خانه اول او شده است. کرمیان از شامگاهی میگوید که شکارچیان متخلف شبانه با استفاده از تاریکی هوا پا به ورجین گذاشتند: «شغل ما طوری است که ۱۸ شبانهروز کار میکنیم و ۱۲ روز تعطیل هستیم. یک هفتهای بود که سر شیفت بودم و باید برای نگهبانی به بالای کوه میرفتم. ۲ نیمهشب ۱۹ شهریور همراه یک نفر سرباز وظیفه به سمت بالای کوه ورجین حرکت کردیم. حدود ساعت ۵ بود که به بالا رسیدیم و یک ساعت بعد، دم دمای صبح صدای شلیک چند گلوله در کوهها پیچید. با تجربهای که داشتم متوجه شدم که پای شکارچیان متخلف در میان است. بلافاصله به دنبال صدا رفتم. وقتی به نزدیکی آنها رسیدم پا به فرار گذاشتند و سکوت در کوهستان حکمفرما شد. اما کمی بعد دوباره صدای گلوله شنیده شد. رد صدا را دنبال کردم و متوجه شدم شکارچیان کجا کمین کردهاند. به دنبال آنها رفتم. درحال تعقیبشان بودم که پا به فرار گذاشتند. ۵ نفر بودند و با خود اسلحه داشتند. وقتی به ۱۰ متری آنها رسیدم به عقب برگشتند و یکی از آنها مستقیم به سمت من نشانه گرفت. من هم اسلحه همراه داشتم و آماده شلیک بود اما این کار را نکردم. چون میخواستم بدون خشونت به این موضوع خاتمه دهم. اما متأسفانه آنها سوءاستفاده کردند و با تفنگ شکاریشان به سمت من شلیک کردند.»
کرمیان با فشنگ چارپاره اسلحه شکاری که مخصوص شکار حیوانات بزرگ جثه است مورد اصابت قرار گرفت. او میگوید: «به نظر میرسید فشنگ چارپاره که به سمت من شلیک شد ۲۸ تایی بود که حدود ۱۰ تا ۱۲ ساچمه آن به من اصابت کرد. شانس آوردم که دوربینم را به گردنم آویزان کرده بودم. چون حدود ۳ یا ۴ فشنگ به دوربینم، اصابت و بقیه به پا و شکم من برخورد کرد. خون زیادی از من رفته بود. وقتی نیروهای امدادی در محل حاضر شدند، بعد از مداوای سطحی، مرا به بیمارستان میلاد منتقل کردند. چند روز در بیمارستان بستری بودم و اکنون در منزل تحت مراقبت هستم و تا مداوای کامل نمیتوانم سر کار حاضر شوم.»
- محیطبانی تنها انتخاب من است
دلتنگ طبیعت است. اصلاً همین علاقه به طبیعت و محیطزیست دلیل انتخاب شغل او بوده و حالا که نمیتواند سر کار برود دلش برای طبیعت ورجین تنگ شده است. کرمیان میگوید: «محیطزیست برایم مهم بود. آنقدر مهم که شغل محیطبانی را انتخاب کردم. هر بار که شکارچیان متخلف را تعقیب میکنم احتمال میدهم که ممکن است به طرف من شلیک کنند. اما این فکر باعث نمیشد که احساس وظیفه نکنم و به خاطر ترس از جانم به فکر حفاظت از حیوانات نباشم. این بار هم وقتی به شکارچیان رسیدم صددرصد میدانستم که میخواهند شلیک کنند ولی احساس وظیفه کردم و نتوانستم بیتفاوت باشم. اینکه از موجود بیدفاعی حفاظت میکنم حس خوبی است که در این سالها تجربه کردهام و موجب شده که این کار را با تمام سختیهایش ادامه دهم و برای حفاظت از محیطزیست بیشتر تلاش کنم.»
- اهالی محلی همیاران محیطزیست
منطقه حفاظت شده ورجین در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد. وسعت این منطقه ۲۷ هزار هکتار است و در کوههای آن قوچ و میش و حیواناتی دیگر زندگی میکنند. شکار در این منطقه غیرقانونی است. با این حال هرازگاهی شکارچیان متخلف به این منطقه میروند و بعد از شکار، گوشت این حیوانات را به فروش میرسانند. بسیاری از روستاییان در گذشته به شکار حیوانات اشتغال داشتهاند و از این راه زندگی میکردند اما پس از آنکه این منطقه جزو مناطق حفاظت شده قرار گرفت به ندرت حیوانات را شکار میکنند و حتی چند نفر هم جزو گروههای همیار محیطزیست شدهاند و در حفاظت ورجین به محیطبانان کمک میکنند. اما شکارچیان متخلف از کشتن حیوانات ماده نیز ابایی ندارند. ۱۱ محیطبان وظیفه حفاظت از ورجین را برعهده دارند که به گفته کرمیان کافی نیست و لازم است تعداد محیطبانان بیشتر شود. او میگوید: «اگر شرایط استخدامی برای محیطبانان فراهم شود و اداره محیطزیست امکانات مالی برای جذب نیرو را داشته باشد بسیاری از جوانان محلی حاضرند بهعنوان محیطبان از منطقه حفاظت کنند. اگرچه تعدادی بهعنوان همیار محیطزیست فعالیت میکنند اما نمیتوان کل منطقه را پوشش داد.»
با وجود همه سختیهایی که این شغل دارد، از حقوق کم تا حضور شبانهروزی در منطقه کوهستانی و دوری از خانواده و حتی خطرات جانی که در کمین محیطبانان است، کرمیان علاقهاش به محیطزیست را اینگونه بیان میکند: «اگر باز هم به گذشته برگردم شغل محیطبانی را انتخاب میکنم. چون میتوانم از طبیعت مراقبت کنم. با دیدن حیواناتی که با آرامش در این محیط زندگی میکنند من هم انرژی و آرامش میگیرم.»