همشهری آنلاین - مرضیه موسوی: دلش برای معماری شمیران که امضای سقفهای شیروانی پای همه آنها بود و آجرهای ۳ سانتی و گچبری زینتبخشش میتپد. او که از ایده پردازان طرح جامع دوم شهر تهران هم است از اجرایی نشدن کامل این طرح گله دارد و از تخریب باغهای شمیران دلخور است. ترانه یلدا میگوید: «آنچه امروز در کل تهران و البته شمیران شاهد آن هستیم اسمش معماری نیست و تنها بساز و بفروشی است.» او نه تنها از معماری از دست رفته شمیران گلهمند است بلکه ساختوساز گسترده در این نقطه شمالی تهران راکاری نادرست میداند و میگوید: «کل شمیران روی گسل واقع شده. گسل شمیران یکی از خطرناکترین گسلهای تهران است. اما همه بیتوجه به این مسئله در حال ساختن ساختمانهای بلندمرتبه در این محدوده هستند. در حالی که ساختمانسازی در این محدوده از اساس نادرست است.»
مهمترین شاخصه معماری شمیران که آن را از سایر مناطق جدا میکند چیست؟ آیا شمیران معماری منحصربهفردی دارد؟
بله. یکی از مهمترین شاخصههای معماری شمیران استفاده از سقفهای شیروانی در خانههاست. تهران شهری کوهپایهای است و اقلیم سرد این منطقه بارش برفهای سنگین را دربردارد. بهخصوص در شمیران. به همین دلیل خانههای این منطقه را با سقفهای شیروانی میساختند. استفاده از آجر ۳ سانتی هم از دیگر نشانههای معماری شمیران است. یکی از مهمترین ویژگیهای ساختمانهای این منطقه خانه باغ بودن آنها و ییلاقی بودن ساختمانهای دوره قاجار در این منطقه تهران است. شمیران منطقه جدایی از تهران بود و درباریان تابستان و بهار خود را در این منطقه میگذراندند. به همین دلیل خانههای زیبایی در این منطقه ساخته شد. متأسفانه امروز تعداد بسیار کمی از این خانهها در شمیران باقی مانده و به جای آن در خیابانهای تنگ و ترش این محله ساختمانها و مراکز تجاری بزرگ ساخته شده و این بسیار اشتباه است.
این سبک معماری تا چه حد در ساختوسازهای امروز شمیران رعایت میشود؟
راستش را بخواهید هیچ. آنچه امروز در کل تهران و البته شمیران شاهد آن هستیم اسمش معماری نیست و تنها بساز و بفروشی است. ساختمانسازی است و ردی از معماری زیبایی که در دهههای گذشته در تهران شاهد بودیم در آن به چشم نمیخورد. در همین شمیران خانههایی با باغچه و استخر و بنایی بزرگ در یک طبقه وجود داشت که یک خانواده در آرامش در آن زندگی میکرد. امروز هر کدام از این خانهها خراب میشوند به دلیل متراژ بالایی که دارند به ساختمانهای بلندمرتبه چندین واحدی تبدیل میشوند. زندگی مردم کوچکتر از قبل شده و تراکم جمعیت در محلههای شمیران به شدت بالاست. راستش را بخواهید شمیران اسیر بساز بفروشهای شده است. در شمیران نباید ساختمانسازی انجام شود؛ نه به این دلیل که ساختمانها به شکل اشتباهی ساخته شدهاند. بلکه به این دلیل که ساختمانسازی در شمیران کار نادرستی است. کل شمیران روی گسل واقع شده و گسل شمیران یکی از خطرناکترین گسلهای تهران است. اما همه بیتوجه به این مسئله در حال ساختن ساختمانهای بلندمرتبه در این محدوده هستند. آن هم در کوچههای باریک و پرشیب این محله و هیچکس هم به روی خود نمیآورد که در صورت وقوع یک زلزله بزرگ جان چه تعداد آدم در این محدوده به خطر میافتد.
در دهههای گذشته معماری این محله دستخوش تغییرات زیادی شده و آشفتگی زیادی به سیمای این محله داده است؛ از کوچههای کج و پر پیچ تا آپارتمانهای بدون پارکینگ و مجتمعهای تجاری بزرگ در محلههایی که ظرفیت این تراکم را ندارند. آیا طرحهایی مثل طرح جامع شهر تهران میتواند نجاتبخش این معماری باشد و اندکی به وضع این شهر سر و سامان بدهد؟
شما به حجم ساختوسازها نگاه کنید. ساختمانهای بلندمرتبه را ببینید که چطور در تمام این محدوده رشد کردهاند. در دهه ۷۰ که بعد از جنگ تحمیلی تمام تهران از جمله شمیران در حال نوسازی بود، تهران فرصت داشت خود را به شکلی درست بازسازی کند. اما هیچ برنامه و ایدهای برای آن وجود نداشت و هر کسی مجوز گرفت، برای خود ساختمان ساخت. وضع شد اینکه امروز میبینید. هیچ توجهی هم به طرح جامع نشد. در این طرح تصویب شده بود که فضای سبز تهران بیش از این دستخوش تغییر نشود. اما میبینیم که همه باغهای شمیران از بین رفتند و کسی اهمیتی به آن نداد. حالا چگونه میتوان منتظر بود دوباره شهر پوست بیندازد؟ در حالی که جای هر یک واحد خانه و باغ در شمیران یک ساختمان ۴۰ واحدی یا یک برج ساخته شده است.
پیشنهاد شما برای بیرون آمدن از این وضع چیست؟
حالا که کار به اینجا کشیده من پیشنهادی دارم. حداقل بیاییم اندک ساختمانهای ارزشمند باقی مانده در تهران را حفظ کنیم. این اندککاری است که میتوانیم برای نجات محلهمان انجام دهیم. دفاتر توسعه محله یکی از مراکزی هستند که مردم میتوانند به آنها مراجعه کنند. این دفاتر در کنار اینکه به دنبال نوسازی در محلهها هستند، دغدغهحفظ بناهای ارزشمند را هم دارند و کار اصولی انجام میدهند. این خانهها بخشی از سرمایه مردم هر محله است و باید برای نگهداری آنها احساس مسئولیت کرد. این احساس مسئولیت و دغدغهمندی باعث میشود تا بلایی که دهههاست در محلههای مختلف شاهد وقوعش هستیم، سر اندک خانههای باقی مانده نیاید.
در طرح جامع شهر تهران که شما هم یکی از ایده پردازان آن بودید، پهنههای مختلفی برای محلههای شهر تهران در نظر گرفته شده. برای مثال خیابان الف پهنه تجاری است. همین تفکیک پهنهها باعث تجمع مراکز تجاری در این نقاط و افزایش ترافیک در آن شده است. طوری که اهالی در حال ترک محله هستند. آیا امکانی وجود نداشت که این طرح مانند گذشته نیازهای هر محله را در خود محله تأمین کند و از تفکیک پهنهها جلوگیری شود؟
برای داشتن طرح جامع شهر تهران چارهای جز این نبود که برای شهر پهنهبندیهایی در نظر گرفته شود و مراکز تجاری در پهنههای مخصوص به خود و پهنههای مسکونی و اداری و خدماتی در پهنه خود جانمایی شوند. حالا که این تفکیک وجود دارد میدانیم در پهنه مسکونی باید خدمات هفتگانه شهر را داشته باشیم یا در پهنه تجاری انتظار سکوت و آرامش نداشته باشیم. ترافیک و شلوغی هم موضوع اجتنابناپذیری برای این اتفاق است.