همشهری آنلاین_پریسا نوری: هر جملهای که درباره پیشینیه زندگی ارامنه ایران میگوید به یکی از کتابها و متون تاریخی استناد میکند. با «هویک میناسیان» مورخ، پژوهشگر، نویسنده و از ساکنان قدیمی محله مجیدیه جنوبی همراه شدیم تا درباره فعالیتهایش و تاریخ وهویت ارامنه ایران وتهران بیشتر بدانیم.
مقالات و کتابهایی درباره پیشینیه سکونت و فرهنگ ارمنیان در ایران نوشتهاید، کمی درباره پیشینیه حضور ارامنه در ایران و اشتراکاتشان با ایرانیان بگویید.
ارامنه یکی از اقوام ساکن ایران هستند که از چندین هزار سال پیش تاکنون با ایرانیان زندگی مسالمتآمیزی داشته و بر زبان، فرهنگ و سنن یکدیگر تأثیر گذاشتهاند. در واقع هیچ قوم و ملتی به اندازه ارمنیان به ایرانیان نزدیک نیستند. این دو قوم اشتراکات فرهنگی و زبانی بسیاری با هم دارند. مثلاً یک هزار و ۴۱۱ کلمه مشترک بین دو زبان فارسی و ارمنی هست، چون ریشه هر دو زبان هند و اروپایی هست. همچنین اشتراکات دینی بسیاری با ایرانیان داشتند، چون پیشینیه دین هر دو زرتشتی بود که بعدها ارامنه مسیحی و ایرانیان مسلمان شدند.
ورود ارامنه به تهران نسبت به سایر شهرها قدمت زیادی ندارد و جمعیت کمی از آنها در دوره قاجار در محلههای دولاب و عشرتآباد تهران ساکن شدند. اما در حال حاضر شرق تهران بهویژه محله مجیدیه بیشترین جمعیت ارامنه را دارد.
اصلاً چه شد که ارامنه در این محله ساکن شدند.
این موضوع مقدمه و ماجرای نسبتاً طولانی دارد. نخستین بار در زمان شاه عباس ارامنه به ایران وارد شدند. بعدها چون ارمنیها تاجران و صنعتگران قابلی بودند در دوره زندیه و سپس قاجاریه که تهران پایتخت شد، شاهان زند و قاجار برای رونق بخشیدن به شهر جمعی از ارامنه را به تهران آوردند، اما تعدادشان کم بود و یک جا متمرکز نبودند. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، در شوروی سابق قانونی وضع شد که اگر شهرها جمعیتشان به یک میلیون نفر برسد میتوانند یک جمهوری تشکیل دهند. آن زمان ارمنستان جمعیتش ۷۰۰ هزار نفر بود برای همین به ارامنه ایران، لبنان، سوریه و... فراخوان داد که به آنجا بروند. عدهای از ارامنه که وضع زندگیشان مساعد نبود برای زندگی بهتر از نقاط مختلف ایران به ارمنستان رفتند و وقتی جمعیت ارمنستان یک میلیون نفر شد چون سالهای پس از جنگ بود و فقیر بودند، گفتند دیگر نمیتوانیم پذیرای مهاجران باشیم؛ از اینرو عده زیادی از ارامنه پشت درهای ارمنستان ماندند چون خانه و زندگیشان را در شهرهای خودشان فروخته بودند و آواره شده بودند. آنها به تهران آمدند. آن زمان مستوفیالممالک وزیر درباره قاجار که آدم خیّر و نیکوکاری بوده و زمینهای فراوانی در نقاط مختلف تهران داشت، زمینی در عشرتآباد به رایگان برای زندگی ارامنه در اختیار آنها گذاشت. او پولی هم برای خرید زمین به شورای خلیفهگری ارامنه داد آنها هم زمینی به مساحت ۲۶ هزارمترمربع درمجیدیه که ماسهزار و لم یزرع بود خریداری کرده و دراختیار ۴۰۰ خانواده ارمنی گذاشتند تا خانه بسازند. بعدها مدرسه، کلیسا و مرکز فرهنگی و... هم ساخته شد و کمکم ارامنه از نقاط مختلف تهران به این محله و محله نارمک آمدند و اینطور شد که جمعیت ارامنه در مجیدیه زیاد شد، بهطوری که حالا ۵۱درصد جمعیت مجیدیه را ارامنه تشکیل میدهند.
همانطور که گفتید و در متون تاریخی هم آمده ارامنه در کار، تجارت و صنعت موفق بودند، تأثیر حضور ارامنه در محلههای شرق تهران و بهویژه محله مجیدیه چه بوده است؟
در یکی از کتابهایم نوشتهام که ارامنه ۵۶ شغل و صنعت را نخستین بار به ایران آوردند. از معماری و جواهرسازی و تراشکاری گرفته تا نخستین آژانس مسافربری و کارخانه سوسیس کالباسسازی و... و. همچنین بیش از یکصد و پنجاه بنای عظیم و باشکوه در تهران از جمله کاخ دادگستری، کاخ سعدآباد، تالار وحدت، موزه ایران باستان، کاخ مرمر، فرودگاه مهرآباد و... توسط معماران ارمنی ساخته شده است. علاوه بر معماری و صنعت، ارمنیها در هنر و ورزش هم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. از مجیدیه هم افراد نامدار زیادی برخاستند که بسیار در ارتقای محله نقش داشته و دارند. «ساموئل خاکچیان» و «واروژ کریم مسیحی» از کارگردانان مطرح سینما، «مارکار آقاجانیان»، مربی تیمملی فوتبال و «آندرانیک تیموریان» هافبک سرشناس تیمملی، «ادموند بزیک»، از گلزنان برتر فوتبال ایران ساکن مجیدیه هستند. همینطور دلاورمردان بسیاری از محله مجیدیه به جبهه رفتند و عده زیادی از آنها شهید یا جانباز شدند که از جمله آنها «زوریک مرادیان» نخستین شهید ارمنی ایران است.
میگویند مجیدیه چون بیشترین جمعیت ارمنینشین تهران را دارد، پایتخت ارامنه ایران است، آیا این درست است؟
در تهران ۱۳ محله ارمنینشین داریم که تاریخچه حضور ارمنیها در این محلهها را در کتابی گردآوردهام. در بین آنها نارمک جمعیتش از همه بیشتر است.
محلههای ارمنینشین چه ویژگیای باید داشته باشند؟
مهمترین موضوع وجود کلیسا، مدرسه و مراکز فرهنگی مخصوص ارمنیها در محله است. چون انجیل به زبان ارمنی است و به فارسی ترجمه نشده، بچههای ما اگر بخواهند انجیل یا دعاهای مذهبی را بخوانند باید به مدرسه خودمان بروند. برای همین ارمنیها از سایر نقاط کشور و حتی تهران در جاهایی ساکن میشوند که مراکز مذهبی و فرهنگیشان باشد. در حال حاضر در محلههای ارمنینشین منطقه ۸ از جمله نارمک، مجیدیه و زرکش؛ ۵ کلیسا، ۱۰ مرکزآموزشی و ۶ مرکز فرهنگیـ ورزشی مخصوص ارمنیها هست.
به نظر میرسد نخستین پژوهشگر و نویسندهای هستید که درباره شهرها و محلههای ارمنینشین پژوهش کرده و کتاب نوشتهاید؟
بله نخستین و در حال حاضر تنها پژوهشگری هستم که در این حوزه فعالیت میکنم. کار پژوهش یک کار زمانبر است و پول چندانی هم ندارد. گاهی پژوهشگر یک سال درباره یک موضوع تحقیق میکند و زحمت میکشد و وقتی روی کاغذ میآورد به اندازه یک صفحه میشود، برای همین پژوهش خیلی طرفدار ندارد.
کتاب «مجیدیه در آینه تاریخ» و ۵ کتاب دیگر درباره محله مجیدیه و سایر محلههای ارمنینشین تهراننوشتهاید. همچنین بیش از ۲۵ جلد کتاب پژوهشی در حوزه تاریخ، جغرافیا درباره شهرهای مختلف ایران تألیف کردهاید. مقالات بسیاری از شما درباره بناهای تاریخی، سبک زندگی و فرهنگ، پیشینه ارامنه و... درروزنامهها و مجلهها داخلی و خارجی منتشر شده است. منابع پژوهشها و نگارش کتابها و مقالاتتان چیست؟
درباره موضوعی که میخواهم بنویسم یادداشتبرداری میکنم و تحقیقاتم میدانی و محلی است. چون عضو شورایاری محله و همینطور کارشناس میراث فرهنگی هستم، به برخی اسناد دسترسی دارم و از آنها هم کمک میگیرم اما بیشترین اطلاعات و آمار حاصل تحقیق و پژوهش میدانی است.
قصد ندارید تاریخچه سایر محلههای تهران را هم بنویسید؟
سال گذشته آقای مسجدجامعی پیشنهاد دادند تاریخچه همه محلههای تهران را بنویسم. خودشان هم دست به کار شدند و شروع به نوشتن تاریخ برخی محلهها کردند. در حال حاضر ۴ کتاب در دست تألیف دارم که زمان و انرژی زیادی از من گرفته، وقتی اینها تمام شد دوست دارم تاریخ همه محلههای تهران را بنویسم.
هویک میناسیان
مورخ، پژوهشگر، مؤلف، کارشناس سازمان میراث فرهنگی و عضو شورایاری محله مجیدیه
متولد: ۱۳ فروردین ۱۳۳۱ در اراک
عضو انجمن نویسندگان ارامنه ایران
عضو مجمع خلیفهگری ارامنه تهران و شمال
پژوهشگر برتر در سالهای ۱۳۸۷، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۳
دارنده دیپلم افتخار از بنیاد فوکلور جمهوری ارمنستان به پاس پژوهشهای ایرانشناسی
مؤلف بیش از ۳۰ جلد کتاب و صدها مقاله تحقیقاتی در نشریات ایران و جهان