همشهری آنلاین_سمیرا باباجانپور: «کن» بهعنوان یکی از قدیمیترین محلههای تهران، دارای درختهای کهنسال شاخص و متعددی است که از میان دهها درخت کهنسال موجود، درخت قدیمی در جوار امامزاده «شعیب» (ع) بهعنوان درخت شاخص این محله انتخاب شد.
«امین نورقربانی»، دبیر کارگروه فرهنگی و اجتماعی شورایاری محله کن، با اشاره به اینکه کن دارای درختان کهنسال زیادی است، درباره دلیل انتخاب و شاخصهای مورد نظر برای اعلام یک درخت شاخص در محله کن میگوید: «دهها درخت کهنسال در کن وجود دارد که براساس آنچه از تاریخ شفاهی برمیآید، چندصد سال قدمت دارند. همین، کار را برای ما کمی دشوار میکند. چون برخی از این درختان در حریم خصوصی باغها و برخی نیز در خانههای قدیمی کن وجود دارند.»
او ادامه میدهد: «قدمت درخت، دارا بودن ارزش میراث طبیعی، زیبایی منحصربهفرد یا کمنظیر، دارای روایت و قصه خاص و برخورداری از ارزش اجتماعی یا معنوی از جمله مواردی است که میبایست در انتخاب درخت به آن توجه میشد.
ما در شورایاری با تشکیل یک کارگروه و البته نظرخواهی از نخبگان و مردم، چندین درخت کهنسال مورد بررسی قرار گرفته که از میان آنها درخت تنومند موجود در محوطه امامزاده شعیب(ع) برای این فراخوان اعلام شد.» نورقربانی تأکید میکند: «جالب اینکه چندسال پیش از این فراخوان، زمانی که «احمد مسجدجامعی»، رئیس وقت شورایشهر تهران، به کن آمده بود، اذعان رئیس شورایشهر به باشکوه بودن «چنار» های کن بود. در این بازدید مسجدجامعی خطاب به شهردار منطقه و برخی از بزرگان محله گفت هرکاری برای توسعه محله یا تعریض معابر یا ساختوساز انجام میدهید با اولویت حفظ این درختان باشد. یکی از کشفهای مسجدجامعی در آن روز این بود که متوجه شد تبار درختان چنار خیابان «ولیعصر(عج)»(ع) نیز از درختان چنار کن است.»
- درختی با ۹ قرن قدمت
یکی از مشخصات بارز محله کن، وجود چنارهای قطور در کنار حسینیهها و مکانهای شاخص آن است. اگر حوصله داشته باشید و در این محله قدم بزنید در کنار هر حسینیه و مکان شاخص یک درخت قطور چنار میبینید. یکی از مکانهای شاخص محله کن، امامزاده شعیب(ع) است که در جوار آن باغهای سرسبز و زیبا و البته درخت چنار تنومندی وجود دارد.
مکانی که امامزاده در آن دفن شده، پر از شگفتی است. در نخستین قدمها که به سوی آستانه مقدس برمیدارید، با چنارتنومندی مواجه میشوید که نقل قولهای گوناگونی درباره آن وجود دارد. اما مهمترین قول این است: «زمانی که امامزاده به شهادت رسید، درخت چناری را برای نشانه در کنار قبر ایشان کاشتند و از روی این درخت مشخص شده است که این امامزاده هزار و ۵۰ سال پیش به خاک سپرده شده است. ولی قدمت صحن و بارگاه آن به ۹۰۰ سال میرسد. اما بر اساس مستندات، بنای موجود این امامزاده که پیش از آن بارها به دلایل مختلف تخریب شده است، مربوط به دوران «صفویه» است.»
بنای بقعه ۲۵مترمربع است و یک حیاط کوچک دارد که سقف آن با داربست و برزنت پوشانده شده است. محوطه بیرونی نیز به معنی واقعی مسیر سبز است. شاخههای تنومند درخت از دیوارهای کاهگلی آویزان شدهاند که منظره شگفتانگیزی را خلق کردهاند. تا حدود ۲۰ سال پیش، ضریح این بقعه چوبی بود، اما به تازگی با رسیدگیهای مختلف سازمان «اوقاف و امور خیریه»، استادکاران یزدی ضریح جدید و زیبایی برای آن ساختهاند که خودنمایی میکند.
- داراییهای با ارزش محله
کن داراییهای زیادی، مانند تاریخ، فرهنگ، بافت تاریخی و... دارد که هنوز به کام سوداگران نرفته است. کن دیگر یک روستا نیست، یک هویت باقی مانده از تاریخ تهران است که هنوز از دهها کیلومتر آن سوتر میشود، درختان کهنسال آن را دید. کن علاوه بر همه داراییهای فرهنگی، یک دارایی مهم دارد که از دید بسیاری از مردم و مسئولان پنهان مانده و آن میراث درختان چنارش است. درختانی که هنوز مورد احترام مردماند و هراز گاهی خاطرات و باورهای خود را به زبان میآورند تا این میراث سینه به سینه منتقل شود.
با این حال، چنارهای کن حکایت جالبی دارند که باید از زبان اهالی شنید. «عبدالله درویش» درباره چنارهای کن میگوید: «من از زمانی که بچه بودم و در کوچههای کن بازی میکردم، درختهای چنار همین اندازه بودند. فقط تنها چیزی که در این مدت تغییر کرده، خانهها و کوچهها هستند.» او ادامه میدهد: «چنارهایی که در باغها و خیابانهای اطراف کن وجود داشت، بیشتر برای شگون و برکتی که داشت کاشته میشد. اما یادم میآید که اغلب چنارهای داخل کن و اطراف خانهها صاحب داشتند. آن زمان چوب خیلی ارزش داشت. این درختها هم یکی از محلهای درآمد خانوادهها بود.»درویش در ادامه با اشاره به اینکه درختها پس از رشد به اندازه مناسب بریده میشدند، میگوید: «وقتی درختها مقداری بزرگ میشدند، صاحبانشان آنها را میبریدند و میفروختند.»
او میگوید: «یکی از درختهای بزرگ کن، درختی است که جنب تکیه «سرآسیاب» قرار دارد. اکنون این درخت روی ساختمان بانک کج شده است. این درخت وقف تکیه بود و یکبار برای فرش کردن تکیه با حصیر، شاخههای قطور آن را بریددند و فروختند. هماینک نیز شاخههایش به اندازه یک درخت ۶۰ـ ۷۰ ساله قطر دارد. .»
- حرمت چنار
اگر سری به کتابهایی بزنید که در آن به باورها و اعتقادات انسان در طول تاریخ اشاره میکند، خواهید دید که در میان همه ملتهای بشری، درخت در باورهای اعتقادی چندان رسوخ کرده بود کههالهای ازحرمت پیرامون آن را فرا میگرفت. «ژاله آموزگار» در کتاب «تاریخ اساطیری ایران» به باورهایی اشاره میکند که به بسیاری از سؤالهای ما درباره ریشه باورهای مردم ما نسبت به درخت چنار پاسخ میدهد.
هر ملتی با توجه به اقلیم خود، نوعی درخت را بیش از سایر درختان محترم میشمرد. در ایران، درخت چنار و «سرو» از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
«بلوط» در میان «سلتی» ها، «بابونه» در میان «آلمانی» ها، «زبان گنجشک» در میان ملل «اسکاندیناوی»، «زیتون» در میان «مسلمانان»، درخت «عرعر» و «غان» در «سیبری»، همه جزو درختان مورد احترامند. همه این درختان در چند ویژگی مشترکاند. از همه بارزتر، نوزایی هر ساله آنها است.
چنار، عظیمترین و از پرعمرترین درختان ایران است. این درخت، چنان بلند و افراشته است که از دور دست دیده میشود. دهقانان ایران چنار را شاه درختان میدانستند. چنار هر ساله پوست میاندازد و شاخههای تنومند آن رنگ سبز روشنی به خود میگیرند. این جوان شدن هر ساله چنار نیزحرمت خاصی به آن بخشیده است. زیرا حفظ قدرت جوانی یکی از شرایط لازم برای باروری است و در نتیجه، آن را مظهر برکت و نعمت بخشیدن ابدی میکند.