در کنار اینها، باغهایی هم وجود دارند که سالهاست به حال خود رها شده و نه تنها دیگر تأمینکننده میوه و سبزی ساکنان جنوب پایتخت نیستند، بلکه به معضل بزرگی برای اهالی تبدیل شدهاند.
دیوار بسیاری از این باغها فرو ریخته و صاحبان آنها هم تمایلی به استفاده از اراضی خود برای کشت محصولات یا تعیین تکلیف آنها ندارند. با توسعه محلهها، چنین باغهایی در دل بافت مسکونی قرار گرفته و به محلی برای حضور و تجمع معتادان، سارقان، کارتنخوابها و اراذل و اوباش تبدیل شدهاند.
سگهای ولگرد هم در این باغها دیده میشوند که شبها برای پیدا کردن غذا وارد محلهای مسکونی شده و با به هم ریختن زبالههای خانگی، ضمن کثیفی معابر و کوچهها باعث ترس شهروندان بهخصوص کودکان و بانوان میشوند.
همچنین این باغها به محل خوبی برای تخلیه زبالههای خانگی و نخالههای ساختمانی تبدیل شده و چهره زشتی به محلهها دادهاند.
اگرچه مسئولان شهری در چندسال اخیر اقدام به خرید برخی از این زمینها کرده و در آنها به ساخت بوستانهای کوچک و بزرگ پرداختهاند، اما بسیاری از صاحبان باغها و زمینهای بایر همکاری مناسبی با مسئولان نداشته و با رها کردن اراضی خود، زمینه انجام کارهای غیرقانونی و ایجاد معضلات اجتماعی در محلهها را فراهم کردهاند.
لازم است تا این افراد از تسهیلات شهری برای تغییر کاربری باغها و زمینهای زراعی خود استفاده کرده و ضمن جلوگیری از مشکلات برای مردم و همسایگان خود، با ساخت پارکینگ، واحدهای مسکونی، تالارهای پذیرایی یا واحدهای خدماتی، سود خوبی هم به دست آورند.
مسئولان شهری هم باید تمهیدات مناسبی برای ترغیب این افراد برای تعیین تکلیف باغ و زمینهای خود اتخاذ کنند و درصورت امکان، با مشارکتپذیری از آنها اقدام به ساخت مجموعههای ورزشی، خدماتی یا مسکونی در این نقاط کنند.
متأسفانه بیشتر محلههای جنوب شهر از مراکز آموزشی محروم هستند و دانشآموزان برای تحصیل به مدارس نواحی و مناطق دیگر میروند.
بنابراین ادارههای آموزش و پرورش مناطق هم میتوانند با صاحبان این زمینها وارد مذاکره شده و اقدام به ساخت مدارس در این زمینها کنند؛ زمینهایی که در حال حاضر قیمت زیادی ندارند و درآینده، خرید آنها برای مسئولان سخت خواهد بود.