«علیرضا شفقی‌نژاد» متولد ۱۳۵۳ است. او نوازندگی پیانو را از ۱۰ سالگی شروع کرده و بر خلاف تحصیل در رشته مهندسی الکترونیک دوره‌های فشرده رهبری ارکستر را پیش «منوچهر صهبایی» و «گورگن مؤسسیان» گذرانده است.

همشهری آنلاین _ شقایق عرفی‌نژاد: او در طبقه پایین خانه‌اش در یوسف‌آباد موسیقی تدریس و آهنگسازی می‌کند. او رهبری تمام کنسرت‌ها و آهنگسازی گروه کر فیلارمونیک ایران را از همان اول بنیانگذاری این گروه در سال ۷۸ تا امروز برعهده داشته است. او در یوسف‌آباد به دنیا آمده است و آموزشگاه موسیقی‌اش را هم همانجا راه‌اندازی کرده است. ساکن همیشگی یوسف‌آباد از این خیابان و زندگی در آن می‌گوید.

 چطور شد که در تمام مدت در همین خیابان و محله ماندگار شدید و به محله دیگری نرفتید؟
پدر و مادر من از اهالی قدیمی‌ محله امیریه و منیریه بودند. آب‌انبار معیرالدوله، حوض سلطان، میدان شاپور و خیابان مهدی‌خانی. مدتی قبل از به دنیا آمدن من و خواهرم به خیابان بختیار می‌آیند و بعد از شکل‌گیری خیابان یوسف‌آباد و شروع ساختمان‌سازی، آنها به این محل می‌آیند.


 یعنی آن زمان به شکل امروزی نبوده و ساختمان‌سازی نشده بوده است؟
نه. در آن زمان یوسف‌آباد به این شکل نبود. من شنیده بودم محدوده خیابان جهان‌آرا جایی شبیه ده بوده است. ولی بعد ساخت‌وساز می‌شود. این منطقه یهودی‌نشین و زرتشتی‌نشین بوده است. الان هم در خیابان پانزدهم هنوز کنیسه یهودیان وجود دارد.


 در این سال‌ها در این محله چه تغییراتی را دیده‌اید؟
بافت دست‌نخورده محله هنوز سرجایش است. ولی خیلی شلوغ شده است. تنها نقطه ضعف محله یوسف‌آباد این است که ساخت‌وساز بی‌رویه در آن انجام شده و امروز خیلی شلوغ شده است. طبقات ساختمان‌ها و واحدها به نظرم بیش از حد است. این کار اصالت این منطقه را کمی ‌خدشه‌دار کرده است. هرچند هنوز قدیمی‌ها هستند. ولی بافت دست‌نخورده‌اش کمی ‌تغییر کرده است. البته یکی از محاسن یوسف‌آباد از نظر من این است که به همه جا دسترسی دارد. ونک، حافظ و فاطمی به راحتی قابل دسترسی هستند. کوچه‌های فرعی هم زیاد دارد که می‌شود از طریق آنها شلوغی‌ها را دور زد.


 در این محله آیا نماد یا مکانی بوده که مربوط به دوره کودکی یا نوجوانی‌تان بوده و دوستش داشته‌اید و حالا دیگر نیست؟
پارک شفق را خیلی دوست دارم که هنوز هم هست. آن زمان به دلیل اسم فامیل ما همه فکر می‌کردند، مال ماست. دوستان بچگی‌ام فکر می‌کردند این پارک مال پدربزرگ من است. من هم می‌گفتم مال پدر پدبزرگم بوده و به ما رسیده است! ولی احساس می‌کنم الان خیلی بهتر شده است. یکی از ناامنی‌های منطقه یوسف‌آباد قدیم همین پارک شفق بود که بعدها تبدیل به فرهنگسرا شد و از آن شکل ناامن که محل معتادان و... بود در آمد. حتی زمانی که بچه بودم پدرم اکیداً ممنوع کرده بود که به این پارک بروم و اگر می‌رفتم تنبیهم می‌کرد. به خاطر اینکه واقعاً ناامن بود و افراد ناجور در آن رفت‌وآمد داشتند. ولی کار خوبی که شهرداری کرد این بود که فرهنگسرای شفق را در آن تأسیس کرد و بافت فرهنگی آنجا تغییر کرد.


 به جز پارک چطور؟ جای دیگری بوده که خیلی دوستش داشتید؟
مدرسه‌ام. به‌خصوص کلاس آمادگی که در خیابان پانزدهم بود. بعد هم به مدرسه دیگری در خیابان بیستم آمدم که خیلی دوستش داشتم. چون کوچه بالایی خانه بود و رفت‌وآمدم خیلی راحت بود، مادر و پدرم اجازه می‌دادند تنها بروم و برگردم. این برایم خیلی نوستالژی خوبی است. از دبیرستانم هم خاطرات خوبی دارم. چون موسیقی را به شکل سرود و تک‌خوانی از آنجا شروع کردم. معلم ورزش‌مان «فردین خلعتبری» بود که الان آهنگساز است. او سرود تنظیم می‌کرد و ما در گروه سرود اجرا می‌کردیم.


 پس موسیقی را از مدرسه شروع کردید؟
بله. قبل از آن هم در زمینه تئاتر فعال بودم و جایزه هم گرفته بودم. ولی از دوران راهنمایی سمت موسیقی و آواز آمدم. از بچگی پیانو می‌زدم و در راهنمایی هم آن را ادامه دادم.


 حتماً خیلی این محل را دوست دارید که هم در اینجا زندگی می‌کنید و هم آموزشگاه را در همین‌جا راه انداخته‌اید. می‌توانیم بگوییم به این محل عرق دارید؟
 من این محله را دوست دارم. علتش هم همان اصالتی است که درباره‌اش حرف زدم. ضمن اینکه دسترسی‌اش آسان است. یکی از محاسن یوسف‌آباد این است که هرچیزی لازم داشته باشید در آن پیدا می‌کنید. مهم‌ترین چیز برای من این است که به تالار وحدت نزدیک است و برای کنسرت‌ها کمتر از ۷ دقیقه به آنجا می‌رسم. به تئاتر شهر هم نزدیک است.


 از وسیله نقلیه عمومی ‌استفاده می‌کنید یا با ماشین شخصی‌ تردد می‌کنید؟
ماشین دارم، اما بیشتر با دوچرخه در یوسف‌آباد حرکت می‌کنم. اگر خرید سبک داشته باشم حتماً از دوچرخه استفاده می‌کنم. حتی برای خرید میوه با دوچرخه به بازار میوه قزل‌قلعه می‌روم که نزدیک اینجاست. با دوچرخه و کوله‌پشتی می‌روم و آن را پر می‌کنم.


 رفت‌وآمد با دوچرخه سخت نیست؟
نه. یکی از محاسن این منطقه اصلاً این است که من با خیال راحت در آن دوچرخه‌سواری می‌کنم. کوچه فرعی زیاد دارد و امن است.


 آدم‌هایی مثل خودتان زیاد می‌بینید که با دوچرخه رفت‌وآمد می‌کنند؟
نه. خیلی کم می‌بینم.


 فکر می‌کنید علتش چیست؟
فرهنگ استفاده از دوچرخه وجود ندارد. ما به ماشین عادت کرده‌ایم. خیلی‌ها البته معتقدند شهر برای دوچرخه‌سواری آماده نیست.
بله. شهر هم آماده نیست. ولی ما هم عادت نداریم. مدتی شهرداری کارهایی برای رواج دوچرخه‌سواری و آماده‌سازی مسیرها برای دوچرخه انجام داد که البته ادامه پیدا نکرد. ضمن اینکه این طرح در یوسف‌آباد هم اجرا نشد. در این محله مسیرهای دوچرخه و مکان‌هایی که مردم بتوانند دوچرخه کرایه کنند، نیست. اما اطرافش مثل زرتشت و حافظ چنین مسیرهایی وجود داشت که نمی‌دانم الان هم هست یا نه. به هر حال امیدوارم این جریان ادامه پیدا کند. چون راه نجات ما از این آلودگی‌های بی‌رویه است.


 به‌عنوان یک هنرمند که روح حساس‌تری نسبت به سایرین دارید، در رفت‌وآمدهای روزانه‌تان در شهرچه مشکلی هست که به‌طور جدی آزارتان می‌دهد؟
در منطقه یوسف‌آباد مشکل خاصی نمی‌بینم. ضمن این‌ تردد زیادی هم ندارم. فقط برای اجرای کنسرت‌ها در شهر رفت‌وآمد دارم. اما در همین زمان هم پارک دوبل‌های بی‌رویه در خیابان اصلی یوسف‌آباد آزاردهنده است. وجود جرثقیل‌ها و صدای ساخت‌وساز هم گاهی واقعاً ناراحت‌کننده است.


 الان به دلیل کرونا فعالیت‌ها کمتر شده است؟
کاملاً تعطیل شده است. کنسرت‌ها و کلاس‌ها و تمرین‌ها تعطیل شده است، اما بچه‌ها گاهی برای تمرین‌های فردی به اینجا می‌آیند. یکی، ۲ کار هم به‌صورت پروژه‌ای انجام دادیم و به استودیو رفتیم، ولی با تعداد خیلی محدود و جداگانه. برای پروژه‌های بعدی هم همین کار را می‌کنیم تا بالاخره از این ویروس نجات پیدا کنیم.


 به نظرتان شهرداری چه نقشی می‌تواند در گسترش کارهای فرهنگی و هنری داشته باشد؟
به نظر من می‌تواند سالن‌های کنسرت و نمایش کوچک مثل همین فرهنگسرای شفق بسازد. یا فضاهایی برای تمرین در اختیار گروه‌ها بگذارد و با هزینه‌های کم شرایط را برای فعالیت آنها ساده کند. من می‌دانم دانشجویان زیادی در رشته تئاتر و موسیقی هستند که برای اجاره محل تمرین مشکل دارند. من تا جایی که توانسته‌ام این استودیو را برای تمرین به این گروه‌ها داده‌ام و هزینه‌ای نگرفته‌ام. همین الان یک گروه تئاتر هفته‌ای ۲ جلسه اینجا تمرین می‌کند.