همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: کنار باغچهها، میان معابر، حاشیه جدولها و پای هر درخت را تمیز میروبد. هر قدم، آشنایی سلامش میکند و او با همه وفاداری ذاتیاش به مهربانی، پاسخ میدهد. خوش صحبت است و معتمد اهالی. نشان به آن نشان که در حدود کمتر از ۳۰ سال خدمتش، همه کیفها، پولها، چکهای حامل و گوشیهای همراهی که پیدا کرده با پیجویی تمام، به صاحبانش برگردانده است. حتی گاهی اگر یکی از اهالی راهی سفر میشد، کلید خانهاش را به «اسکندر آقامحمدی»، ۵۹ ساله با اصالت تبریزی و پاکبان نمونه منطقه ۹ میسپرد، تا گلها و باغچههای حیاطش را آب دهد.
محله «استاد معین»، خانه دومش است و اهالی همه خانوادهاش. چراکه با یک روز غیبت عمو اسکندر، آنها را به صرافت تماس با او میاندازد تا دوباره در کوچهها صدای جارویش را کهگویی از روی نتی گوشنواز مینوازد، بشنوند. حاصل ساعتی همنشینی و همصحبتی با عمواسکندر محله را در گزارش زیر با هم میخوانیم.
- فخرفروشی برای پاکبانی محدوده برج آزادی
با دقت خیابان «هاشمی» را به سمت خیابان «آزادی» جارو میزند و از سالهای دور گذشته، میگوید: «۵۰ سال پیش، پدرم تصمیم میگیرد از روستایمان در تبریز راهی تهران شویم برای درآمد بیشتر. بخت یار بود و پدرم آن سالها کارگر شهرداری وقت شد که کارش همین رفت و روب بود. به سن ازدواج که رسیدم، پدر دستم را گرفت و برد همان شهرداری برای نظافت خیابانها. من هم خیلی زود شدم کارگری که اولش نارنجیپوش بودیم با جاروهای چوبی و بعد لباس سبز و طوسی به تنمان کردند و جاروهای پلاستیکی دستمان دادند. خیابانها هم شدند محل کارمان. از همان ابتدا همین محدوده منطقه ۹ را نظافت میکردم.
برج آزادی که ساخته شد، هر کارگر شهرداری آرزو داشت این حوالی کار کند تا پزش را به فامیل بدهد؛ مانند من که وقتی برای مرخصی برمیگشتم تبریز، همه قوم و خویش میآمدند سراغم تا برایشان از شگفتیهای تهران و برج آزادی بگویم.» عمواسکندر چند دقیقهای دست از کار میکشد و به جارویش تکیه میدهد و ادامه میدهد: «خوبی کار ما در کنار همه سختیهایش این است که اصلاً دلت نمیگیرد و مدام کنار مردم هستیم. شادی و غصههایشان را میبینیم و درک میکنیم.»
- پاکبانی کسبش و نیکوکاری راهش
کاسبان و اهالی مدام جلو میآیند و احوالپرسی میکنند. یکیشان از دور میگوید: «عمواسکندر، خریدهای حاج اکبر یادت نرود.» او هم دستی به نشانه تأیید تکان میدهد و به ما میگوید: «چند خانواده شهید و چند نفری هم سالمند هستند که در این روزهای «کرونا» یی سختشان است، بیرون بیایند. برای همین، لیست خریدهای هفتگیشان را به من میدهند تا برایشان تهیه کنم. گاهی هم که مسافرت میروند، به خانهشان سرکشی میکنم. البته شناسایی خانوادههای نیازمند هم در سایه این روابط و تعاملهای خوب محلی موجب شده که برخی از کاسبان سراغم بیایند و بخواهند کمکهای مادی یا معنویشان را به دست آنها برسانم. این افتخار است که نصیبم شده و من برکت آن را در سلامتی و تربیت ۴ فرزندم احساس میکنم. فرزندانی که در خانه صدایم میکنند «پدر نمونه» و شغلم را جزو بهترین شغلهای دنیا میدانند.»
- پاکبان مهربان محله
«محمد صالحنژاد»، یکی از کاسبان خیابان «هاشمی» است که هر روز ظهر پذیرای عمو اسکندر است. صالحنژاد میگوید: «مرد زحمتکش و مهربانی است. هر روز ناهارش را میآورد مغازه من گرم میکند و دور هم لقمهای میخوریم. کل محله به او اطمینان دارند. نماز جماعتش در مسجد حضرت «علیاکبر» (ع) ترک نمیشود. خسته که باشد با کاسبان جارویش را میگیریم و برای کمک به او چند متری را جارو میزنیم.»
«محمدپور احمد»، سرکارگر ناحیه یک منطقه، درباره عمواسکندر اینگونه اظهار میکند: «این پاکبان به قدری دوستداشتنی است که شهروندان در پیامهای ۱۳۷ هم تشکر از او را ثبت میکنند. نزدیک ۳۰ سال است که سر وقت میرود و میآید. فوت و فنهای کار را به کارگرهای جوانتر یاد میدهد و دستی هم در کارهای خیر محله دارد. این ویژگیها در این دوره و زمانه، غنیمت است.»
«مصطفی دینی»، سرپرست معاونت خدمات شهری و محیطزیست شهرداری منطقه ۹، با اشاره به شاخصهای انتخاب پاکبان نمونه منطقه، میگوید: «برخورداری از حسن اخلاق و معاشرت، امانتداری، خیرخواهی، کمکرسانی به شهروندان، رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی، مشارکت مؤثر در شرایط بحرانی و ترغیب دیگران به حفظ پاکیزگی از جمله این شاخصها است که پاکبان ناحیه یک، براساس آنها انتخاب شده است.» دینی همچنین میافزاید: «پاکبان نمونه هر منطقه با گذراندن دورههای آموزشی محیطزیستی که از سوی سازمان «مدیریت پسماند» برگزار میشود، بهعنوان «همیار طرح کاپ» در محلهها فعالیت میکند.»