همشهری آنلاین _ سحر جعفریان: چراکه ارائه اطلاعات و آگاهی برای بهتر زیستن در محلههایی که روز به روز مرزهایشان گسترش پیدا میکند، نقش مهم و تأثیرگذاری دارد و چه بهتر که این آموزشها از سنن پایه آغاز شود. مانند طرح «نامه به یک شهردار» که به تازگی در منطقه ۹ اجرا شده تا با مشارکت دادن کودکان و نوجوانان در شناسایی معضلات شهری و ایدهپردازی در ارائه راهکارهای مناسب و جایگزین، ارزشها و فرهنگهای شهرنشینی را در قالب قواعد رفتاری زندگی شهری مدرن آموزش دهد. در این گزارش با برگزیدگان این مسابقه و مسئولان گفتوگوی کوتاه انجام دادهایم.
طرح نامه به شهردار، برای نخستین بار در تهران و در نهمین تکه از شهر برگزار شد تا گروههای سنی ۶ تا ۱۸ سال در مقاطع مختلف تحصیلی، ضمن شرکت در آن، تمرین مشارکتپذیری و مطالبهگری کنند. «سید مصطفی موسوی»، شهردار منطقه، در اینباره میگوید: «ایجاد فضای سبز، رسیدگی به پسماند، نظافت شهری، ساخت اماکن تفریحی، فرهنگی و ورزشی، ایجاد امنیت و ساماندهی افراد معتاد و زبالهگردها، از جمله محورهای موضوعی مسابقه است که بهرغم محدودیتهای «کرونا» یی و حضور نداشتن دانشآموزان در مدارس، مورد استقبال قرار گرفت. در مرحله نخست، بهترین نامهها از نظر شیوه نگارش و نگاه به موضوعات شهری، برگزیده شد تا در مرحله بعد با توجه به ظرفیتهای موجود، نسبت به رفع مشکلات مطرح شده اقدامات اساسی انجام شود. همچنان که زیرساخت این اقدامات اصلاحی بهویژه در ناحیه یک که بیشترین شرکتکنندگان را داشته، در حال آمادهسازی است.» موسوی میافزاید: «برگزاری مسابقات و جشنوارههای اجتماعی و شهری ویژه گروه سنی کودکان و نوجوانان میتواند بستر مناسبی برای رشد اجتماعی و توانمندسازی آنها فراهم کند که آثار مطلوب آن در آینده درک خواهد شد.»
- ایستگاه تاکسی نداریم
پایین بودن میزان سرانههای شهری در شهرکهای منطقه ۹ مانند شهرک «پایگاه یکم شکاری»، موضوع نامه «آرمین یزداننیا» ۱۴ ساله، کلاس نهم دوره اول متوسطه است که توجه داوران مسابقه نامه به شهردار را جلب کرده است. یزداننیا در اینباره میگوید: «به نوشتن علاقه دارم. برای همین تا متوجه برگزاری چنین مسابقهای شدم، به مشکلات شهرک محل زندگیام خوب فکر کردم تا حتی کوچکترینها مشکلاتش هم از قلم نیفتد. از نبود ایستگاه تاکسی در شهرک، روشناییهای نامناسب در شب و یخزدگیهای دردسرآفرین پلهای عابرپیاده در زمستان، نوشتم و از شهردار خواستم تا برای رفاه حال من و هممحلهایهایم به آنها رسیدگی کند. تلاش کردم بسیار ساده و روان بنویسم. بهگونهایی که هم گویا و هم تأثیرگذار باشد. تا اینکه یک روز معلممان خبر داد که نامه من جزو نامههای برگزیده ارزیابی شده است. خوشحالم که شهردار به حرفهای ما هم بهعنوان شهرنشینان کمسن و سال و البته آیندهسازان کشور توجه میکند.»
- محلهام را دوست دارم
«علیرضا مازنی» ۱۳ ساله، کلاس هفتم دوره اول متوسطه، ساکن محدوده «۲۱ متری جی» در نامهاش به شهردار از ترافیک کلافهکننده خیابان کمعرض ۲۱ متری نوشته است که در ساعتهای خاص بهویژه عصر و غروب، ترافیک در آن سنگین میشود. مازنی میگوید: «محله ما کوچک و پرجمعیت است. آنقدر که خیابانها دیگر گنجایشی برای توقف و پارک خودرو ندارند. همینگونه پیش برود شاید تا چند سال دیگر جایی برای عابران پیاده نباشد! من محلهام را دوست دارم و دلم نمیخواهد به بهانه این مشکلات از آن نقلمکان کنیم. برای همین تصمیم گرفتم در نامه به شهردار همین موضوع را مطرح کنم. پدرم میگوید با اصلاح هندسی معابر یا تملک املاک حاشیه خیابان، میتوان به فضاهای عمومی محله اضافه کرد.» مازنی ادامه میدهد: «آقای شهردار به ما قول دادهاند تا جایی که امکان داشته باشد، مشکلات محله را رفع کنند تا من و همسن و سالهایم به آینده شهر امیدوار باشیم.»
- برپایی کلاسهای آموزشی با قیمت مناسب
«حدیثه کریمی» ۱۶ ساله و ساکن محله «شهید دستغیب» است. او در نامهاش به شهردار، دغدغه دوستانی را دارد که به سبب وضعیت نامناسب مالی خانوادههایشان از امکانات تفریحی و فرهنگی محروم هستند. کریمی میگوید: «بسیاری از همکلاسیهای من شرایط مالی استفاده از استخر، کلاسهای هنری و علمی مختلف ندارند. تکلیف اینها چیست؟ آیا نباید مراکز و اماکنی باشد که اینها بتوانند کمبها و یا رایگان از خدمات تفریحی و فرهنگی بهرهمند شوند؟ من از شهردار خواستهام در محلهمان مجموعهای تفریحی بسازند. محله ما حتی بوستان هم ندارد. ما بچهها (در روزهای غیرکرونایی) نمیدانیم چگونه سرگرم باشیم. فضای سبز برای ما همان باغچههای کوچک مقابل خانهمان است! امیدوارم اکنون که نامهام منتخب شده، نتیجه آن را خیلی زود در محلهام ببینم.»
- دوچرخههایی برای همه گروههای سنی
«بنیتا ابوحمزه» هم ۸ سال دارد و ساکن محله «استاد معین» است. نامه او به موضوع دوچرخه و مسیرهای محدود دوچرخهسواری در منطقه اشاره دارد. ابوحمزه میگوید: «مسیرهای دوچرخهسواری در منطقه ما بسیار محدود است. آنقدر که با چند دقیقه رکاب زدن، از مسیر آنها خارج میشویم. برای همین ناامنیها و امکانات محدود، خانوادهام اجازه نمیدهند تا من به این علاقهمندی خود بپردازم. مگر نه اینکه دوچرخه وسیلهای مناسب برای تردد در شهر است، پس چرا فضاهایش فراهم نیست؟ در محلهمان بوستان «ترافیک» را داریم که دسترسی به آن برایمان دشوار است. از سویی، دوچرخههای مناسب و با کیفیت هم در «خانه دوچرخه» های منطقه وجود ندارد. دوچرخههایی که همه گروههای سنی بدون نگرانی از آنها استفاده کنند. سایز اغلب دوچرخههای شهری به گونهای است که من و دوستانم نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. در نتیجه، فرهنگسازی درباره آن با شکست مواجه میشود. چراکه تأثیر استفاده همسن و سالهای من از دوچرخه، بیش از بزرگترها است.»