همشهری آنلاین_حسن حسنزاده: «حسین بدوی مکری» نقاش ۶۰ سالهای که بیش از ۳ دهه از عمرش را صرف نقاشی از طبیعت و فضای سبز تهران و باغهای اطرافش کرده است، این روزها میخواهد با ساخت ماکت از کوچهباغها و سردر خانههای قدیمی، خاطرات تهران قدیم و حال و هوای محلههای قدیمی آن را برای نسل امروز زنده کند. در این گزارش سراغ این هنرمند خوش فکر رفتیم و درباره سوژههای نقاشیاش از باغهای قدیمی طرشت تا ساخت ماکت از مواد بازیافتی و دورریختنی گفتوگو کردیم.
بی دلیل نیست که کوچهباغهای تهران، چنارهای قدبرافراشته و خانهباغهای خاطرهانگیز شهر به سوژه اصلی نقاشیهایش تبدیل شده و نزدیک به ۳ دهه است که طبیعت شهر را عاشقانه روی بوم نقاشی ثبت میکند. بدوی مکری تک تک نقاشیهایش از کوچه باغهای تهران را ادای دینی به طبیعت شهر میداند. همان طبیعتی که نه فقط لذت نقاشی، بلکه نفس کشیدن در هوای این شهر و زندگی با خاطرات سبز گذشته را برایش دوچندان کرده است.
او قصه علاقهاش به نقاشی از طبیعت را اینطور تعریف میکند: «از کودکی به نقاشی علاقه داشتم. استعدادم در نقاشی آنقدر زیاد بود که کار را بدون استاد شروع کردم و جای بازیهای کودکانه همیشه یک کاغذ سفید و مداد طراحی همراهم بود تا همه چیز را روی کاغذ ثبت کنم. سالها بعد وقتی در نقاشی از چهره خبره شدم، از این راه برای خودم درآمدی دست و پا کردم.
اما طولی نکشید که لذت نقاشی را از یاد بردم. سفارشهای زیاد و نقاشی تصاویر تکراری باعث شد دیگر از هنری که عاشقانه دوستش داشتم لذت نبرم.» بدوی مکری مکثی میکند و ادامه میدهد: «ماجرا مربوط به ۳۰ سال پیش است. چند ماهی نقاشی را رها کردم. یک از هنرجویانم که روانشناسی خوانده بود گفت دچار بیماری خودتکراری و افسردگی شدهام. پیشنهاد کرد سراغ طبیعت بروم که طبیعت چاره کار من است. چند روز بعد بوم نقاشی را برداشتم و به دل باغها و کوچهباغهای تهران زدم. ساعتها در باغهای دهونک، باغهای طرشت و شمال شهر مینشستم و نقاشی میکشیدم. کمتر از چند ماه بعد، دوباره به بوم نقاشی خو گرفتم. اما این بار علاقه به طبیعت با دل و جانم یکی شد.»
- از کوچههای تهران ماکت میسازم
علاقه به طبیعت و کوچهباغهای شهر مسیر یادگیری هنر ماکتسازی را هم برای این نقاش کهنهکار هموار کرد. حالا چند سالی است که بدوی مکری ابزار ماکتسازی را هم کنار سهپایه و بوم نقاشی ردیف کرده تا با ساخت ماکتهای پرجزئیات از باغراهها و سردرخانههای قدیمی شهر، این بار طور دیگری به طبیعت ادای دین کند. او ماکت جذابی که اخیراً از سردر خانه تاریخی حاج حسین ملک در دربند ساخته است را نشان میدهد و میگوید: «دلم میخواهد طبیعت را با همه جزئیاتش ثبت کنم. حتی در لحظه نقاشی، برگی که از درخت افتاده را هم همانطور روی بوم نقاشی بیاورم.
یک روز در فضای مجازی ماکتی را دیدم که یک هنرمند شیرازی از یک خانه قدیمی ساخته بود و به این هنر علاقهمند شدم. باز هم بهصورت تجربی کار را شروع کردم و بعد از کمی پرسوجو، سراغ خانهای قدیمی در دربند رفتم. در این ماکتها کوچکترین جزئیات را ثبت میکنم تا برای آیندگان به یادگار بماند. تا امروز ۱۵ ماکت از کوچهباغها و چند خانه قدیمی آماده کردهام و میخواهم در صورت حمایت مسئولان، نمایشگاهی با موضوع حفاظت از خانهباغها و کوچهباغهای قدیمی برگزار کنم تا شهروندان هم اهمیت حفظ هویت محلی و تاریخی شهر را بیشتر از قبل درک کنند.»
بدوی مکری از نحوه انتخاب سوژههایش میگوید: «پیادهروی در کوچهباغهای شهر تفریح مورد علاقه من است. در همین گشتوگذارها سوژههایم را پیدا میکنم و پس از عکاسی از آن سراغ ساخت ماکت یا خلق تابلوی نقاشی میروم. به معماری تهران قدیم هم علاقه دارم. بهعنوان مثال در ماکت سردر خانه قدیمی دربند، معماری گذشته شمیران با تمام جزئیاتش پرداخته شده است. جزئیاتی که در عکس و نقاشی هم ثبت میشود اما در یک ماکت سه بعدی جذابتر و زندهتر به نظر میآید.»
- ساخت ماکت با مواد بازیافتی
علاقه به طبیعت و محیطزیست در ماکتهای این هنرمند هممحلهای هم مشهود است. اتاق کارش پر از انواع مواد دورریختنی و بازیافتی است؛ از بطری و در نوشابه تا پلاستیک، مسواک و حتی شاخهها و برگهای خشک درختان. بدوی مکری ماکتهایش را با ترکیب خشت و گل و این مواد دورریختنی میسازد. خودش میگوید: «گشت وگذار در طبیعت برای من سراسر لذت و تفریح است.
اما وقتی در یک کوچهباغ قدیمی چشمم به بطریهای پلاستیکی میافتد، تمام وجودم را غم و اندوه فرا میگیرد. وقتی سراغ ماکتسازی رفتم تصمیم گرفتم از همین مواد دورریختنی برای جان بخشیدن به ماکتها استفاده کنم. حتی تنه و شاخههای درختانی که در ماکتها استفاده میکنم، طبیعی و از شاخههای خشکیده درختان است که روی زمین رها شده. از بطریهای آب و دیگر مواد بازیافتی هم بهرهمیبرم.»
- نقاشی از باغهایی که دیگر نیست
هنوز بعضی از تابلوهای نقاشی که از کوچهباغهای دهونک، باغهای سرسبز طرشت، شهریار و طالقان خلق کرده را نگه داشته است. تابلوهایی که مثل عکسهایش از این محلههای قدیمی شهر، برچسب فروش نخورده و روزگار گذشته تهران را برایش زنده نگه میدارد؛ همان روزهایی که طرشت پر بود از باغهای میوه پرشمار با آن کوچهباغها و دیوارهای خشت و گلی که باغهای وسیع را از هم جدا میکرد.
بدوی مکری میگوید: «باغهای طرشت و دهونک پاتوق من بود. هر وقت دلم هوای نقاشی از طبیعت میکرد، دوربین عکاسی، بوم و سهپایه را برمیداشتم و به دل باغهای طرشت میزدم. باغهایی که متأسفانه امروز بسیاری از آنها به آپارتمان، بزرگراه و حتی گاراژ خودرو تبدیل شده. با اینکه توسعه شهر و آپارتمانسازیهای بیرویه، باغهای زیادی را از بین برده اما علاقهام به نقاشی بیشتر از قبل شده است.
هنوز بوم و سه پایه را برمیدارم و برای نقاشی از کوچهباغهای شهر به طبیعت شمال شهر، محلههای دهونک، طرشت و کوچهباغهای شهریار میروم. سرعت ساختوسازها آنقدر زیاد است که شاید فرصت چندانی برای نقاشی از طبیعت و باغهای قدیمی شهر نداشته باشیم. یک نقاش هم نسبت به شهری که در آن زندگی میکند مسئولیت دارد. مثل نقاشیها و عکسهای قدیمی که از باغهای طرشت ثبت کردم و حالا دیگر اثر زیادی از آن باغها نمانده، یک روز همین نقاشیها هم به آخرین یادگاری از این کوچهباغها تبدیل میشود. شاید این تابلوهای نقاشی باعث شود نسبت به باغها و درختان شهرمان مسئولانهتر رفتار کنیم.»