وقتی بعد از یک روز پرمشغله و خسته‌کننده دنبال برنامه‌ای برای پرکردن اوقات فراغت هستید، نشستن پای تلویزیون و تماشای برنامه «به خانه برمی‌گردیم» می‌تواند گزینه مناسبی باشد.

همشهری آنلاین_شهره کیانوش راد:  این روزها که توصیه می‌شود در خانه بمانیم سراغ «راحله امینیان» مجری این برنامه رفته‌ایم تا از سبک زندگی‌اش برایمان بگوید. او اصالتاً شمیرانی و از اهالی کاشانک است و شیرین‌ترین خاطرات دوران نوجوانی‌اش با کوه و طبیعت دارآباد گره خورده. امینیان که تحصیلاتش را در رشته روان‌شناسی تا مقطع دکترا ادامه داده است می‌گوید: «در شرایطی که هر روز خبرهای تلخ فوت هموطنان و همکارانمان را می‌شنویم، هرکدام از ما مسئولیت اجتماعی و فردی برعهده داریم و لازم است با در خانه ماندن برای حفظ سلامت جامعه از خودمان شروع کنیم.»

 مردم شما را با برنامه به خانه برمی‌گردیم می‌شناسند؛ برنامه‌ای که می‌تواند نقش مهمی در بالابردن آگاهی و تغییر سبک زندگی مردم داشته باشد. این روزها را چگونه می‌گذرانید و سبک زندگی شما در این ۹ ماه چه تغییراتی داشته است؟  

طی این ۹ ماه روند زندگی‌ام زیر و رو شده است. به جز برای حضور در برنامه زنده به خانه برمی‌گردیم، سایر روزها واقعاً از خانه بیرون نمی‌روم. کارهای من به شکل نیمه تعطیل درآمده و به جز برای ضبط برنامه یا کار خیلی ضروری مربوط به تلویزیون از خانه بیرون نمی‌روم. حتی به دیدن مادربزرگ یا مادر و پدرم هم نمی‌روم.

چون معتقدم ما به دلیل اینکه شاغل هستیم امکان دارد ناقل بدون علامت باشیم و به همین دلیل باید بیشتر مراعات کنیم. به هر حال هرکدام از ما مسئولیت اجتماعی و فردی برعهده داریم و برای حفظ سلامت جامعه باید رعایت موارد بهداشتی را از خودمان شروع کنیم. هرچند برای عده‌ای کرونا هنوز شوخی است و برایشان مسئولیت‌پذیری اجتماعی جا نیفتاده.

اگر همه رعایت می‌کردیم کار به اینجا نمی‌کشید که شاهد روند صعودی فوت بیماران مبتلا به کرونا باشیم. افراد بسیاری را دیده‌ام که تست کرونای آنها مثبت شده است. اما چون علامت ندارند در جامعه‌ تردد می‌کنند. متأسفانه ظاهراً دچار بی‌تفاوتی شده‌ایم. هر روز آمار فوتی‌های کرونا را می‌شنویم، ناراحت می‌شویم و خیلی زود فراموش می‌کنیم. گاهی فکر می‌کنم‌ای کاش همه این اتفاقات خواب بود و ما بیدار می‌شدیم و می‌گفتیم چه خواب بدی بود و تمام شد.  
 

 چه باید کرد که هم بر افسردگی ناشی از این روزها غلبه کرد و هم بار روانی اتفاقات و اخبار بد ناشی از کرونا را کاهش داد؟  

چیزی که الان نگران‌کننده است، فرسایشی شدن قضیه کروناست. اوایل کارهای عقب افتاده زیادی داشتیم، فرصت پیدا کرده بودیم که به کارهایمان برسیم، فیلم ببینیم و کتاب بخوانیم. اما الان با گذشت ۹ ماه از شروع این بیماری در کشور دچار بی‌حوصلگی شده‌ایم و شاید همه نتوانند مثل ماه‌های قبل برای خودشان برنامه‌ریزی کنند. در سطح کلان مدیران و مسئولان باید به دنبال ارائه راهکار باشند.

ما هم در برنامه به خانه برمی‌گردیم با تنوع دادن به بخش‌های هنری و پرداختن به موضوعات روان‌شناسی تلاش می‌کنیم امید را بین خانواده‌ها و جامعه‌ ترویج دهیم. من به خودم می‌گویم: تو نمی‌توانی از در این خانه بیرون بروی. هزار تا کار هم داشته باشی، خسته هم شده باشی، نمی‌توانی بروی. زیرا در درجه اول سلامت خودت و خانواده‌ات و در سطح کلان نباید سلامت جامعه‌ات را به خطر بیندازی. الان مدارس تعطیل شده و بچه‌ها در خانه هستند و میزان مشغله خانم‌های شاغل و خانه‌دار بیشتر شده است.

اما باید خانواده‌ها و به‌ویژه مادران این شرایط را مدیریت کنند تا بتوانیم از این دوره به سلامت عبور کنیم. ورزش یکی از کارهایی است که انجام دادن آن می‌تواند به سلامت جسم و روان ما کمک کند. من قبل از کرونا به‌صورت حرفه‌ای ورزش می‌کردم. اما طی این زمان که باشگاه‌ها تعطیل شده، هفته‌ای ۳ روز به مدت ۲ ساعت در خانه ورزش می‌کنم. قطعاً در فضای کوچک خانه ورزش کردن سخت است اما چاره‌ای نیست و نباید اجازه دهیم کرونا روح و روان ما را درگیر خود کند.  
 

 در صحبت‌هایتان گفتید که ورزش را به‌صورت حرفه‌ای انجام می‌دهید. آیا اهل کوهنوردی هم هستید؟  

یکی از ویژگی‌های سکونت در محله کاشانک، همجواری با کوه‌های دارآباد و طبیعت زیبای این منطقه به‌خصوص در فصل بهار است. در دوران نوجوانی و جوانی همراه خانواده‌ام خیلی به کوه می‌رفتیم اما بعدها خیلی کمتر شد. تصمیم دارم بعد از اینکه کرونا تمام شد، حتماً از زیبایی طبیعت شمیران به‌خصوص دارآباد بیشتر استفاده کنم. به یاد دارم در دوران دبیرستان همراه یکی از دوستانم و با همراهی پدرم به کوه رفتیم. این گردش برای من خیلی جذاب و خاص بود که همراه با دوستم فارغ از فضای مدرسه تجربه متفاوتی داشتیم. کاملاً در خاطر دارم که صبحانه املت خوردیم و خیلی مزه کرد. آن روز برای نخستین بار شهد شیرین دوستی را در کوه چشیدم و خوشحال بودم که پدر و مادرم این فرصت را برای من فراهم کرده‌اند.  
 

هنوز هم به محله خود سر می‌زنید؟  

خیلی دلم برای محله‌ام تنگ شده. خیلی وقت است که نتوانسته‌ام به محله‌ام بروم. وقتی به محله آبا و اجدادی‌ام، کاشانک می‌روم، هم حس غرور دارم و هم حس دلتنگی. ناراحت می‌شوم که اغلب بومی‌ها از محله نقل مکان یا فوت کرده‌اند. دلم می‌گیرد و حس می‌کنم دیگر آن قدمت و اصالت گذشته را ندارد. اما قدم زدن در کوچه‌ها، حتی اگر دیگر ساکن آن محله نباشی باز هم حس خوبی به آدم منتقل می‌کند.  

همیشه با ماسک جلو دوربین ظاهر می‌شوم. در برنامه‌های تلویزیونی معمولاً فاصله اجتماعی هم رعایت می‌شود اما من در تمام مدت پخش برنامه ماسک به‌صورت دارم و دست هم به ماسک نمی‌زنم تا این عادت اشتباه را ترویج ندهم. خیلی سخت است اما برای فرهنگسازی باید بیشتر رعایت کنیم. وقتی مخاطبان ببینند که مجری برنامه با تمام سختی‌ها، ماسک به‌صورت زده، ماسک را زیر چانه قرار نمی‌دهد و با دستش آن را جابه‌جا نمی‌کند، به نوعی فرهنگسازی می‌شود و مردم هم بیشتر رعایت می‌کنند.  

  •     فرصت مطالعه را از دست ندهیم!  

«روزهای سختی را سپری می‌کنیم و دچار بی‌حوصلگی شده‌ایم اما می‌توانیم از فرصت در خانه ماندن برای کتاب خواندن استفاده کنیم. پیشنهاد می‌کنم به‌خصوص به خانم‌ها که اگر می‌خواهند حال و هوایشان تغییر کند و از کسلی و رخوت بیرون بیایند کتاب «‌۴۰ نامه کوتاه به همسرم» نوشته «نادر ابراهیمی» را بخوانند. خواندن این کتاب و نامه‌های عاشقانه‌اش حال آدم را خوب می‌کند. من بارها این کتاب را خوانده‌ام. آنقدر متن زیبا، عاشقانه و دلبرانه‌ای دارد که مطمئن هستم اگر آن را بخوانید حال خوبی پیدا می‌کنید.  

  •     از «برپابرپا» تا «صبح تهران»  

راحله امینیان اول فروردین سال ۱۳۷۶ کارش را در رادیو شروع کرد. او که با سمت دستیار سردبیر وارد رادیو شد خیلی زود توانست به چهره‌ای شناخته شده در رادیو و تلویزیون تبدیل شود. او تا سال ۱۳۷۸ نویسنده برنامه رادیویی در گروه اجتماعی و فرهنگ و هنر رادیو تهران بود و همان سال نیز پس از تست اجرا در تلویزیون مجری برنامه‌ای با عنوان «برپا برپا» برای گروه سنی نوجوان شد. «تا مهر»، «آفتاب شرقی»، «شهر سلامتی»، «صبح تهران» و حضور در شبکه جام‌جم از دیگر برنامه‌های او به‌عنوان مجری بود. امینیان ۱۴ سال است که در برنامه «به خانه برمی‌گردیم» مجری‌گری می‌کند.