بی‌تردید با ظهور کرونا زندگی برای همه افراد جامعه دشوار و شغل و معیشت خیلی‌ها تهدید شده است، اما این میان افرادی در کنار ما زندگی می‌کنند که به دلیل شرایط جسمی، حتی پیش از دوره کرونا هم مشکلاتشان کم نبود.

همشهری آنلاین_پریسا نوری:  این افراد برای گذران زندگی، امور روزمره و حتی‌ تردد در شهر نیاز به کمک گرفتن از دیگران داشتند و حالا در روزگار یکه تازی و یاغی‌گری کرونا زندگی و امرار معاش‌شان به مراتب دشوارتر شده است. فرا رسیدن ۱۲ آذر و روز جهانی معلولان بهانه‌ای شد تا با چند نفر از توانیابان ساکن در محله‌های مناطق شرق تهران درباره شریط زندگی‌شان در عصر کرونا گفت‌وگو کنیم.  

  • این هنرمند از سنگ پول در می‌آورد
حمیدرضا جباری /متولد ۱۳۵۲
معلول قطع نخاع/استاد سنگ‌تراشی و کارآفرین 


۲۱ سال پیش در اوج جوانی در یک سانحه رانندگی قطع نخاع و برای همیشه ویلچرنشین شده و با وجودی که مثل بسیاری از معلولان قطع نخاعی فراز و نشیب بسیاری را پشت سر گذاشته، اما با تلاش و پشتکار واژگانی چون امید و موفقیت را برای معلولان قطع نخاعی و ویلچرنشین معنا کرده است.

«حمیدرضا جابری» شهروند ساکن منطقه ۱۴ در دوره معلولیت مشاغل زیادی را تجربه کرده و حالا سال‌هاست که با هنر گوهرتراشی امرار معاش می‌کند. او که در این هنر استاد است، آن را از سال‌ها پیش به رایگان درسراهای محله‌ و کارگاهش، به معلولان بسیاری آموزش و نامش در میان کارآفرینان برتر می‌درخشد.

جابری که این روزها به دلیل تعطیلی کارگاه خانه‌نشین شده از شروع فعالیت و وضع فعلی‌اش می‌گوید: «چند سال پیش مالک پاساژ مرکز تجارت جهانی در میدان فردوسی یکی ازمغازه‌ها را به رایگان در اختیارم گذاشت. من در آنجا کارگاه سنگ‌تراشی دایر کردم و در کنار کارم به معلولانی که دنبال کسب مهارت و کار بودند، آموزش می‌دادم.

در این مدت به یاری خدا بیش از ۵۰ نفر از معلولان بعد از آموزش مدرک فنی و حرفه‌ای گرفته و مشغول به کار شده‌اند. اما متأسفانه از اسفند پارسال به دلیل کرونا کلاس آموزشی و از هفته پیش هم به دلیل قرنطینه پاساژ تعطیل شده است.» این هنرمند معلول که آوازه هنرش به خارج از مرزها هم رسیده درباره وضع درآمدش در دوره کرونا می‌گوید: «درآمدم بسیار کمتر از گذشته شده است چون با این وضع گرانی مردم دیگر پولی برای خرید زیورآلات ندارند.» 

  • دعا می‌کنم این روزها زودتر تمام شود
منصوره مقصودی/متولد ۱۳۵۱
معلولیت مادرزادی سستی استخوان/مدرس و هنرمند معرق کار


اعتقاد دارد با یکجا نشستن فردا ساخته نمی‌شود. از این‌رو با وجود بیماری مادرزادی که حاصلش سستی و شکستگی استخوان است، از ۱۲ سال پیش آستین همت بالا زده و با شرکت در دوره‌های آموزشی مراکز «رعد» و «نگین الغدیر» (که ویژه آموزش هنر به توانیابان است)، معرق‌کاری و خراش روی فلز را یاد گرفته و از آن روز تا حالا که زیر سایه سنگین کرونا خانه‌نشین شده، لحظه‌ای بیکار ننشسته است.

«منصوره مقصودی» که از هنرمندان توانیاب ساکن تهرانپارس است، درباره فعالیتش پیش از دوره کرونا می‌گوید: «دوره آموزش معرق را در مؤسسه «رعد» گذراندم و چون می‌خواستم از این هنر پول دربیاورم، همه فوت و فنش را یاد گرفتم و توانستم در مدت کوتاهی آثار هنری معرق‌کاری مثل ساعت دیواری، تابلو، جاکلیدی و... بسازم. در این مدت خراش روی فلز را هم در مؤسسه نگین که آن زمان دفتری در میدان الغدیر داشت گذراندم و این هنر را درسراهای محله آموزش می‌دادم.

اما حالا با تعطیلی‌سراها، ماه‌هاست که کلاس‌های آموزشی‌ام تعطیل شده است.» این بانوی هنرمند که پیش از دوره کرونا علاوه بر آموزش معرق، با فروش آثارش در نمایشگاه‌های مختلف امرار معاش می‌کرده، از اسفند ماه تا حالا که نمایشگاهی دایر نشده، درآمدی نداشته و روزگار سختی را تجربه می‌کند: «مشکلات مالی بر زندگی من و همسرم که او هم توانیاب و ویلچرنشین است سایه انداخته است. مثلاً مدتی پیش صاحبخانه خواست ۳۰ میلیون تومان روی پول پیش خانه بگذاریم.

از آنجا که پیدا کردن خانه همکف و بدون پله سخت است ناچار شدیم با قرض گرفتن و فروختن برخی وسایلمان این پول را تهیه و قرارداد را تمدید کنیم. حالا هم در خانه بیکاریم و دعا می‌کنیم این روزهای خانه‌نشینی و بیکاری زودتر تمام شود»  

  • با توکل به خدا از کرونا عبور می‌کنیم 
آوا قدیمی /متولد ۱۳۶۱
دچار کم شنوایی ناشی از بیماری شارکو/ساکن محله افسریه /هنرمند سوخته نگار و سازنده عروسک چینی

الزام استفاده از ماسک در دوره کرونا شرایط دشوار و پیچیده‌ای را برای ناشنوایان و کم‌شنوایان رقم زده و سد تنها راه ارتباطی این قشر از افراد که «لب‌خوانی» است، شده.

اینها را «آوا قدیمی» از هنرمندان کم شنوای ساکن محله افسریه می‌گوید. قدیمی حالا ماه‌هاست با شیوع کرونا خانه‌نشین شده، درباره از فعالیتش در پیش از عصر کرونا این‌طور می‌گوید: «قبل از شیوع کرونا در کلاس‌های سوخته‌نگاری و عروسک چینی مؤسسه رعد شرکت کردم و آثار هنری‌ام را در نمایشگاه می‌فروختم. اما کرونا که آمد نه تنها نمایشگاه و کلاس‌های آموزشی تعطیل شد، بلکه به دلیل شرایطم خیلی کم از خانه بیرون می‌روم.»

این هنرمند که با وجود کم شنوایی تحصیلاتش را در رشته مدیریت تا مقطع کارشناسی ادامه داده، می‌گوید: «فعالیت اجتماعی من قبل از کرونا خیلی خوب بود. با دوستانم ارتباط داشتم، در کلاس زبان اشاره هم ثبت‌نام کردم که ارتباطاتم قوی‌تر شود اما به‌خاطر شیوع کرونا تشکیل نشد.»

او که این روزها تلاش می‌کند با خواندن کتاب، ورزش کردن و شرکت در کلاس‌های آنلاین خودشناسی روحیه‌اش را حفظ کند، می‌گوید: «در دوره خانه‌نشینی اجباری در خانه کارهای هنری درست می‌کنم تا بعد از کرونا بتوانم بفروشم و درآمدی کسب کنم، هرچند که به خاطر گرانی لوازم اولیه کارم، سود کمی نصیبم می‌شود اما باز از بیکاری بهتر است.» او در ادامه می‌افزاید: «این روزها برای همه مردم کشورم به‌ویژه افراد دارای معلولیت به سختی می‌گذرد، با توکل به خدا این روزهای را سپری کنیم.» 

  • محمد کاظمی، مدیرعامل مجتمع آموزشی رعد شعبه شرق تهران /چشم انتظار حمایت خیّران هستیم

مجتمع آموزشی نیکوکاری «رعد» شرق تهران با هدف شناسایی، جذب، آموزش، توانمندسازی و ایجاد اشتغل برای معلولان جسمی و حرکتی در سال ۱۳۸۵ در خیابان پیروزی دایر شده است. در این مجتمع «مردم نهاد» که با حمایت خیّران اداره می‌شود، کلاس‌های آموزشی رایگان در رشته‌های هنری و فنی از جمله پیکرتراشی، منبت، معرق، طراحی و نقاشی، کامپیوتر، تئاتر و... برای توانیابان برگزار می‌شود تا با کسب مهارت وارد بازار کار شوند.

«محمد کاظمی» مدیرعامل مجتمع رعد شرق می‌گوید: «بیش از ۷۰ دختر و پسر توانیاب بالای ۱۵ سال سن در حال گذران دوره‌های آموزشی مؤسسه بودند که به دلیل کرونا کلاس‌ها تعطیل شد.» کاظمی درباره وضعیت هنرآموزان مجتمع می‌گوید: «چون معلولان ایمنی بدنشان نسبت به سایران کمتر است، باید در دوره شیوع ویروس در خانه بمانند از این‌رو با طولانی شدن این وضعیت خسته شده‌اند. آنها در این مدت بارها به من زنگ زده‌اند و خواهش کرده‌اند که کلاس‌ها را با حفظ فاصله اجتماعی برگزار کنیم. التماس می‌کنند و می‌گویند ماسک می‌زنیم، حتی اگر لازم باشد گونی می‌پوشیم که ویروسی نشویم، با فاصله و به تعداد محدود می‌آییم و... فقط تو را به خدا کلاس‌ها را برگزار کنید و... اما در جوابشان فقط شرمنده می‌شوم چون نمی‌توان با برپایی کارگاه‌ها ریسک کرد و زندگی‌ این عزیزان را به خطر انداخت.»

مدیرعامل مجتمع رعد درباره وضع روحی هنرجویان می‌گوید: «متأسفانه حال روحی بچه‌ها خوب نیست. هرچند که وضع مالی‌شان هم تعریفی ندارد اما این روزها به دلیل شرایط قرنطینه و خانه‌نشینی و بیکاری حال روحی خوبی ندارند. نگرانم که دچار افسردگی شوند.»

کاظمی در ادامه می‌گوید: «کارکنان و مدرسان مؤسسه از بین توانیابانی هستند که همین‌جا فن و هنر یاد گرفته‌اند، ولی حالا بیکار شده‌اند، پیش از این هم مجتمع با حمایت خیّران سالی چند بار به هنرجویانی که تقریباً همه‌شان جزو اقشار کم برخوردار هستند، سبد کالا و کارت خرید کالا هدیه می‌داد، اما متأسفانه در یک سال گذشته حمایت‌ها کم شده و مؤسسه تحت فشارمالی است. بچه‌ها هم علاوه بر فشارهای روحی و روانی از نظر مالی هم در مضیقه‌اند از این‌رو مؤسسه چشم‌انتظار حمایت خیّران است تا اندکی از این دردها را التیام ببخشد.» 

  • کرونا هر دو شغلم را از من گرفت
پیمان سلطانی /متولد ۱۳۶۱
ورزشکار و دستفروش/معلولیت CP (فلج مغزی)

با بیماری فلج مغزی یا سی. پی (بیماری که در آن مغز بر حرکات انسان کنترل ندارد) به دنیا آمده و کودکی سختی را پشت سر گذاشته است. در نوجوانی و جوانی با وجود نارسایی مغزی در کنترل عضلات و تعادل بدن، به سراغ ورزش رفته و خیلی زود در رشته دو و میدانی خوش درخشیده است. «پیمان سلطانی» ورزشکار ساکن محله جوادیه در گذشته بارها کاپ قهرمانی را در مسابقات دو و میدانی استانی، کشوری و حتی بین‌المللی ویژه جانبازان و معلولان را در دست گرفته است و تا مرحله کمک مربیگری فدراسیون دو و میدانی جانبازان و معلولان پیش رفته است.

اما از آنجا که ورزش برای بسیاری از ورزشکاران در رشته‌های نه چندان پر طرفدار نان و آب نمی‌شود، ورزشکار ۳۸ ساله از سال‌ها پیش در کنار ورزش به شغل دستفروشی رو آورده است اما در سایه کرونا هر دو شغلش را از دست داده است: «از ماه‌ها پیش که باشگاه ورزشی تعطیل شد فقط دستفروشی می‌کردم اما حالا مدت‌هاست که به خاطر کرونا اجازه دستفروشی هم به ما نمی‌دهند و کلا بیکار و خانه‌نشین شده‌ام.» این ورزشکار که با وجود مشکلات بیکاری و خانه‌نشینی روحیه خوبی دارد، درباره کمک ارگان‌های دولتی می‌گوید: «وقتی که به خاطر کرونا بساط دستفروشی‌ام را جمع کردند و بیکار شدم از طرف شهرداری ناحیه ۶ یک میلیون تومان برای کمک دادند ولی دیگر سازمان‌ها مثل بهزیستی و... حمایتی نکردند، حالا هم توکلم به خداست و امیدوارم شرایط به‌زودی درست شود.» 

  • اهداف نامگذاری روز جهانی معلولان

در یک جامعه ممکن است که همه افراد شبیه به هم نباشند و هرکسی شرایط متفاوتی را تجربه کند. در این میان یکسری از اشخاص وجود دارند که در ابعاد مختلف ممکن است دچار مشکل و معلولیت شوند اما به این معنی نیست که توانایی انجام هیچ‌کاری را نداشته باشند.

در میان روزهای سال یکی از آنها به‌عنوان روز معلولان نامگذاری شده که علت‌های خاص خودش را دارد و برای جوامع معلولان یکسری هدف در نظر گرفته می‌شود. در سال ۱۹۹۲ میلادی «۱۳۷۱ شمسی»، سازمان ملل متحد روز ۳ دسامبر «۱۲ آذر» را به‌عنوان روز جهانی معلولان اعلام کرد که عموماً در این روز به مسائل و مشکلات این افراد پرداخته می‌شود.

معمولاً طی سالیان گذشته افراد معلول در جامعه جایگاه چندانی نداشتند و بیشتر افراد آنها را جزئی از خودشان نمی‌دانستند. به آنها اجازه حضور کارآمد و فعالیت در جامعه را نمی‌دادند و بیشتر باترحم با آنها برخورد می‌کردند. در چنین شرایطی بود که روز معلولان با اهداف انسانی نامگذاری شد تا برخی تفکرات و برخوردهای پیشین از بین برود و تا حدودی معلولان بتوانند مثل افراد عادی به زندگی خودشان بپردازند.  
هدف از تعیین روز جهانی معلولان بالابردن سطح افکار عمومی و تفکراتشان در رابطه با انواع معلولیت‌ها و پذیرفتن‌ آنها در سطح جامعه است. این روز به دنبال افزایش آگاهی درباره انواع معلولیت‌ها و حضورشان در همه بخش‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. در دنیای امروز افرادی زیادی به علت وجود نقص‌هایی در فرایندهای جسمی و روحی و حسی به معلولیت دچار هستند.

این اشخاص به دلیل ویژگی‌های خاص رفتاری، جسمی و روحی با محدودیت‌هایی مواجه می‌شوند که مانع رسیدن آنها به خیلی از خواسته‌هایشان می‌شود. با تعیین این روز در سال‌های گذشته تلاش‌های زیادی برای شناساندن این اشخاص به جامعه و حضور پررنگشان در آن صورت گرفت به‌طوری که راحت‌تر می‌توانند به خواسته‌هایشان نزدیک شوند. همچنین هدف دیگر ارائه راه‌های پیشگیری از این‌گونه معلولیت‌هاست. سرانجام اینکه افراد معلول باید این موقعیت را داشته باشند که زمینه شکوفایی استعدادشان برای‌ آنها فراهم باشد و نه تنها برای منافع شخصی‌شان، بلکه بتوانند در سطح اجتماع هم از آن استفاده کنند و برای رشد جامعه در جنبه‌های مختلف تلاش کنند. برای تحقق این امر باید به حضور آنها در بخش‌های فرهنگی و اجتماعی بها داده شود و وسایلی که مورد نیاز آنهاست تهیه و در اختیارشان قرار بگیرد.