همشهری آنلاین _ زهرا بلندی: این روزها اعضای تحت پوشش فقط برای دریافت بستههای بهداشتی یا ملزوماتشان به مؤسسه مراجعه میکنند و هیئت مؤسس و مربیان هم هر از گاهی برای اجرای برخی امور و رفع دلتنگی به اینجا سرمی زنند.
«غلامرضا باقری» جزو نخستین اعضای انجمن و مدیرعامل کنونی مؤسسه «حمایت از معلولان ضایعه نخاعی سراج همت راگا» است. مرد خنده رو، متواضع و ۵۸ ساله که نقش بسیاری در شکلگیری این انجمن داشته، با اشاره به اینکه تکنسین برق شرکت ایرانخودرو بوده و سال ۱۳۸۵ بر اثر پرت شدن از سقف کارخانه، از ناحیه گردن دچار ضایعه نخاعی شده است، میگوید: «ناامید نبودم و همیشه سعی میکردم با کمک اعضای خانواده کمکم قدم بردارم. هر روز به تعداد گامهایم اضافه میشد و به مرور زمان توانستم ویلچر را کنار بگذارم. سپس وابستگیام به واکر هم از بین رفت و حالا فقط با کمک گرفتن از دیوار یا عصا به دست راه میروم.»
باقری با بیان اینکه طی این سالها دوستان ضایعه نخاعی زیادی پیدا کرده است، میگوید: «به شکرانه همین پیشرفت در راه رفتن و لطف خداوند متعال که شامل حالم شد، وقتی در جریان طرح راهاندازی مؤسسهای برای حمایت از معلولان ضایعه نخاعی با مشارکت همین قشر از جامعه قرار گرفتم، با این گروه همراه شدم. به اصطلاح ما داخل گود معلولان بودیم و با اعتقاد به اینکه کسی به اندازه خودمان نمیتواند شرایطمان را درک کند همراه ۹ نفر از دوستان ضایعه نخاعی دیگر مرد میدان شدیم و سال ۱۳۹۱ با دریافت مجوز از سازمان بهزیستی این مؤسسه را با نام «راگا» شهری باستانی در محدوده شهرری راهاندازی کردیم.»
باقری در ادامه با بیان اینکه در سالهای ابتدایی تشکیل انجمن جای مناسبی برای اجرای فعالیتهای متعدد نداشتند، اما با حمایت خوب شهرداری منطقه ۲۰ از سال ۱۳۹۶ در طبقه همکف این ساختمان مستقر شدهاند، میگوید: «معلولان ضایعه نخاعی نقاط محروم شهر در موضوعاتی همچون داشتن شغل و تهیه مسکن، ویلچر، تخت مواج، واکر، عصا، تجهیزات پزشکی، دارو، مسکن، رفتوآمد و... مشکل دارند که در این مؤسسه به روشهای مختلف برای رفع و رجوع آنها اقدام میشود.»
۲۰۳ فرد ضایعه نخاعی و اعضای خانوادهشان تحت پوشش این مؤسسه هستند که با مشارکت خیّران مورد حمایت قرار میگیرند. ۳ بار در سال به مناسبتهای عید نوروز، ماه رمضان و هفته معلولان از بستههای حمایتی بهرهمند میشوند. برگزاری کلاسهای رایگان کاموابافی، چرمدوزی، عروسکبافی، خیاطی، میناکاری روی سفال و... با هدف توانمندسازی اعضای مؤسسه از جمله اقدامات مهمی است که نقش بسزایی در اشتغالزایی اعضای تحت پوشش داشته است.
از ابتدای سال تاکنون ۳ ویلچر به افراد تحت پوشش اهدا شده و توزیع ماسک و مواد ضد عفونیکننده رایگان هم جزء برنامههای مستمری است که در روزهای کرونا اجرا میشود. باقری در ادامه میگوید: «با هدف رفع مشکلات روحی این گروه که متحمل سختیهای زیادی هستند، هر هفته یکی از بچهها بهصورت رایگان توسط روانشناس ویزیت میشود. با یک کلینیک دندانپزشکی هماهنگی شده تا هر هفته مشکلات دهان و دندان ۲ نفر از اعضای گروه رفع شود. افراد تحت پوشش برای استفاده از خدمات سونوگرافی، سیتی اسکن، ام آر آی، رادیولوژی و... هم به مرکز درمانی دارالشفاء در حرم شاه عبدالعظیم(ع) معرفی میشوند.»
- طراحی و ساخت دستگاه مخصوص ایستادن معلولان
این روزها به دلیل شرایط جسمیاش زیاد نمیتواند از خانه خارج شود و بیشتر برنامههای مؤسسه توسط رئیس هیئتمدیره دنبال میشود، اما حسن نیت او برای خدمت به معلولان را میتوان در دیگر اقدام جالب او مشاهده کرد. توانیاب ساکن منطقه ۱۵ با استفاده از مهارتش در حوزه برق اقدام به طراحی و ساخت یک دستگاه مخصوص ایستادن، راه رفتن و تقویت ماهیچههای فرد ضایعه نخاعی کرده است. باقری بیشتر در اینباره میگوید: «این دستگاه از یکتردمیل، وینچ بالابر و جلیقه خلبانی تشکیل شده است. فرد کمتوان با ویلچر یا واکر روی دستگاه میآید و دستگاه با جلیقه خلبانی ضمن بلند کردن، او را در راه رفتن درست تقویت میکند.»
وی ادامه میدهد: «این دستگاه را به تنهایی برای یک نفر ساختم و در صورت درخواست هر فرد دیگری مجدداً برای ساخت آن اقدام خواهم کرد. اگر خیّران از من حمایت کنند میتوانم حتی این دستگاه را برای همه مددجویان بسازم و صرف وقت برای انجام این کار برای من یکی از لذتبخشترین اتفاقات ممکن خواهد بود.»
- مطالبهگری حقوق معلولان
۲ نفر دیگر از هیئت مؤسسان این انجمن هم امروز در اینجا حضور دارند. باوجودیکه هردو با ویلچر حرکت میکنند و به سختی خود را به اینجا رساندهاند، اما با نادیده گرفتن محدودیتهای خود، تمام هم و غمشان کمک کردن به معلولان بهخصوص در شرایط سخت کرونایی است. یکی از آنها «محسن گودرزی» جوان ۳۲ ساله ساکن شهرری است که میگوید: «جزو افرادی بودم که در مرکز توانبخشی کوروس پرونده داشتم و وقتی سال ۱۳۹۱ از طریق آنها در جریان شکلگیری چنین گروهی قرار گرفتم عزمم را جزم کردم و نخستین تجربه مشارکت در امور خیریه را با این گروه آغاز کردم.» گودرزی که بیشتر بهعنوان مطالبهگر خواستههای معلولان در گروه شناخته میشود، میگوید: «حفظ این فضا برای فعالیت مؤسسه یکی از مهمترین دغدغههای ما بود که خوشبختانه با حمایت خوب شهرداری منطقه ۲۰ حل و فصل شد، اما بهطور کلی دغدغههای بچههای این مؤسسه و معلولان بیشتر در حوزه اشتغال و مشکلاتی است که برای رفتوآمد در شهر دارند.»
- ایجاد انگیزه ورزش
«سیدمحمدرضا عزیزیان» ۴۱ ساله، یکی دیگر از آنهاست. او مدرک کارشناسی ارشد رشته توسعه منابع انسانی دارد و ضمن فعالیت در رشتههای ورزشی مختلف همچون بدنسازی، بسکتبال، پرتاب وزنه و نیزه، قایقرانی و... مقامهای استانی و کشوری را هم از آن خود کرده است. وقتی از او میخواهیم تا بیشتر درباره دلایل حضورش در این جمع صحبت کند، میگوید: «از سال ۱۳۹۱ بعد از باخبر شدن از راهاندازی چنین انجمنی، به این گروه ملحق شدم. چون دغدغه ورزش و تحصیل داشتم و از سوی دیگر در یک مرکز تحقیقات موتور کار میکردم، نمیتوانستم در هیئترئیسه همکاری کنم، اما اکنون جزو هیئترئیسه هستم و تمام تلاشم این است که بتوانم برای انجام فعالیتهای ورزشی در بچهها انگیزه ایجاد میکنم. قصد دارم دورههای مربیگری قایقرانی معلولان را بگذرانم تا بتوانم قدمی در حوزه آموزش به این عزیزان بردارم.»
- توانیابان، کارآفرین تربیت میکنند
ناشنواست و با لبخوانی متوجه حرفهایمان میشود. تمام سعی خود را به کار میگیرد تا با ادا کردن درست کلمات پاسخ همه سؤالها را بدهد. «فائزه سادات موسوی» ۲۹ ساله و ساکن شهرری با وجود همه محدودیتها برای حمایت از معلولان ضایعه نخاعی از حدود یک سال و نیم قبل بهصورت داوطلبانه بهعنوان مربی میناکاری روی سفال در مؤسسه ضایعه نخاعی راگا فعالیت میکند. این مربی عضو خانه هنرمندان است، دوره کارشناسیاش را در رشته هنرهای تجسمی گذرانده است و در رشتههای هنری متعددی همچون میناکاری روی سفال، کاشی شکسته، نقاشی زیرلعابی و... مهارت دارد. او درباره نحوه آشناییاش با اعضای این گروه میگوید: «مدتهاست که در کارگاه شخصیام به تولید محصولات هنری میپردازم.
علاوه بر فروش محصولات به مشتریهای ثابت بهصورت عمده یا جزئی، ارسال کارها به خارج از کشور و... در نمایشگاههای خوداشتغالی مختلف هم شرکت میکنم. با بچههای انجمن ضایعه نخاعی راگا هم در یکی از نمایشگاههای خوداشتغالی آشنا شدم. با هدف توانمندسازی افراد تحت پوشش این مؤسسه و ایجاد شغل برای آنها از یک سال و نیم قبل فعالیت داوطلبانهام را بهعنوان مربی میناکاری روی سفال در اینجا آغاز کردم.»
وی ادامه میدهد: «در این مدت افراد زیادی را با این هنر آشنا کردم و خوشبختانه در جریان هستم که ۴ نفر از آنها تولید صنایع میناکاری سفالی را بهصورت شخصی آغاز کرده و با فروش آنها کسب درآمد میکنند. از حضورم در اینجا حس و حال خوبی دارم و نه تنها در اینجا و هرجای دیگری هم نیاز باشد برای کمکرسانی به معلولان حضور پیدا میکنم.»
یکی دیگر از بانوان حاضر «رقیه محمودی» است که همراه همسرش امروز به اینجا آمده است. این بانوی ۴۱ ساله ضایعه نخاعی که، هم تحت پوشش مؤسسه است و هم بهعنوان مربی کاموابافی و عروسکبافی در اینجا فعالیت میکند، میگوید: «۳ سال پیش فعالیتم را شروع کردم. کاموابافی پیشرفته را از مربیان یاد گرفتم و با حمایتهای هیئت مؤسس این انجمن، تولید محصولات و فروش آنها را شروع کردم. همسرم هم با موتور سهچرخی که دارد وظیفه فروش محصولات را به عهده گرفت.» او به مشکلات بچههای انجمن در روزهای کرونا اشاره میکند و میگوید: «قبل از کرونا اینجا کلاس کاموابافی برگزار میکردم و برای فروش تولیداتم در نمایشگاهها شرکت میکردم، اما این روزها تنها منبع درآمدمان فروش همین بافتنیها به دوستان و آشنایان است و اگر حمایتهای این مؤسسه نباشد چرخ زندگیمان نمیچرخد.»
- کجا بهتر از اینجا!؟
از محوطه بیرونی تا داخل مؤسسه چند پله راه است. تنها فرد حاضر در جمع که از سلامت کامل جسمانی برخوردار است، برای استقبال از یکایک توانیابان به حیاط میرود و آنها را با کمک بالابر به داخل اتاق هدایت میکند. به محض بازگشت، خود به آشپزخانه میرود و با سینی چای به جمع ملحق میشود. حواسش جمع است که فاصله اجتماعی بچهها به خوبی رعایت شده باشد. جویای احوالات آنها در روزهای کرونایی میشود و لیست کم و کاستیهایشان از ملزومات بهداشتی و وسایل پانسمان تا مواد غذایی و بهای اجارههایشان را یادداشت میکند.
صحبت از «اصغر کریمپناه» است. ۶۰ ساله و رئیس هیئتمدیره که با توجه به محدودیتهای اعضای گروه در انجام امور اجرایی بهخصوص در روزهای کرونا، بیشترین بار مؤسسه را به دوش میکشد. او از دلیل حضورش در این جمع چنین میگوید: «کمک کردن به همنوعان یکی از مهمترین آموزههای خانوادگیام بود و از وقتی خودم را شناختم تا جایی که در توانم بوده در امور خیریه مشارکت کرده و میکنم.»
این دبیر بازنشسته با اشاره به اینکه توسط یکی از دوستانش که ضایعه نخاعی است با این مؤسسه آشنا شده، میگوید: «چه جایی بهتر از اینجا برای کمک کردن به همنوعان. فعالیتم در اینجا از همان نخستین روزهای شکلگیری مؤسسه شروع شد، اما از ۲ سال پیش عضو هیئتمدیره شدهام و انجام بسیاری از امور اجرایی مؤسسه به عهده من گذاشته شده است.»
کریمپناه به مشکل اصلی اهالی محلههای جنوب شهر که نبود مرکز فیزیوتراپی مجهز و پیشرفته برای افراد ضایعه نخاعی است، اشاره میکند و میگوید: «اگر بتوانیم خیری پیدا کنیم که فضایی در اختیار ما بگذارد میتوانیم با مشارکت فیزیوتراپیستها و شرکتهای خیری که میتوانند ابزار و وسایل مورد نیاز آن را تأمین کنند چنین جایی را برای استفاده افراد ضایعه نخاعی ایجاد کنیم.» او در پایان درباره نحوه عضوگیری این مؤسسه میگوید: «افراد دارای معلولیت ضایعه نخاعی و برخی معلولان جسمی و حرکتی که خیلی مشکل داشته باشند بدون هیچ محدودیتی در هر سن و هرجنسیتی از هرنقطه شهر میتوانند به نشانی بزرگراه شهید کریمی، بین خیابان غیوری شمالی و فداییان اسلام، کوچه عرش نیاسر، پلاک ۲۹ مراجعه کنند یا برای کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۳۳۳۸۵۷۷۳ تماس بگیرند.»
- وقتی کسب درآمد سخت میشود
جزو افراد تحت پوشش هستند که امروز برای گرفتن بستههای بهداشتی و وسیلههای مورد نیازشان به اینجا آمدهاند. «سروش پورعباسی» ۴۰ ساله با اشاره به اینکه ۱۱ سال پیش در یک تصادف دچار مشکل ضایعه نخاعی شده است، میگوید: «خانوادهای ندارم و بعد از تصادف در آسایشگاه خیریه کهریزک زندگی میکردم. حدود ۶ سال پیش با این انجمن آشنا شدم و مدتی بعد تحت پوشش قرار گرفتم. تصمیم داشتم ازدواج کنم و با مشارکت بانیان این مؤسسه سال ۱۳۹۴ وسایل اولیه زندگی و پول پیش خانهام در نزدیکی همان آسایشگاه فراهم شد و زندگی مشترکمان با همسرم که فلج اطفال است، آغاز شد.» او با اشاره به اینکه طی این سالها در مؤسسههای مختلفی عضویت داشته است، اما هیچکدام به اندازه اینجا حمایتگر او نبودهاند، میگوید: «نه تنها از نظر معیشتی کمک حال بچهها هستند، بلکه از نظر درمانی هم از ما حمایت میکنند. با مشارکت همین دوستان یک دستگاه پشمکسازی تهیه کردم و چند ماهی بود که مقابل منزلمان پشمک تولید میکردم و به بچههای کوچه و محله میفروختم که با شیوع کرونا روبهرو شدیم و فعلاً بیکار هستم.»
«مهران ستاری» ۳۲ ساله و ضایعه نخاعی است. او در رشته کامپیوتر مهارت دارد، اما با اشاره به اینکه شغلی در این زمینه برای او فراهم نیست، میگوید: «با وجود معلولیت اهل یکجا نشستن نیستم. قبل از کرونا بافتنیهایی را که همسرم میبافت در کنار ایستگاههای مترو یا غرفههای کاروانسرای شاه عباسی شهرری میفروختم، اما در روزهای کرونا خیلی کسب درآمد برای ما سختتر شده است.» وی در پایان با اشاره به اینکه مهمترین مشکل معلولان بهخصوص زوجهای معلول نداشتن مسکن و شغل ثابت است، میگوید: «۳ سال است که اینجا را میشناسم و هروقت به مشکلی بر میخورم سراغ آقای کریمپناه و باقری میآیم. بعد از خدا تنها خانه امید ما مؤسسه راگاست.»