همشهری آنلاین_راحلهعبدالحسینی: اما این روزها تا چشم کار میکند، جای باغهای گل و درختان میوه شمیران را ساختمانهای بلندمرتبه گرفته که برای خودش «یکی داستان است پر آب چشم». در این گزارش به سراغ هویت محله ازگل رفتیم تا درباره تاریخچه این محله قدیمی شمیران بیشتر بدانیم.
شاید برای افرادی که نام این محله به گوششان نخورده باشد، تلفظ صحیح و اعرابگذاری کمی با تردید همراه باشد. «نصرالله حدادی» تهرانشناس میگوید: «ازگل بر وزن بلبل است که در ۷ کیلومتری شرق امامزاده صالح(ع) قرار دارد. در زمانی که هنوز شکل روستایی خودش را حفظ کرده بود، ۳۰۰ نفر جمعیت داشت.» جمعیتی که به سبک و سیاق دیگر روستاهای شمیران به زارعت مشغول بودند و از همین راه امرار معاش میکردند.
محصول کشاورزی اهالی ازگل غلات، صیفیجات و میوههایی مثل سیب و گیلاس بود. در زمینهای بخش شمالی هم باقالی میکاشتند و به همین دلیل مشهور شده بود به «باقالیزار». حدادی در ادامه از محل تأمین آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی میگوید: «ازگل در دامنه کوه قرار داشت. آبی که از چشمهسار و از دره «آبکدر» میآمد، نیاز اهالی برای زندگی و کشاورزی را تأمین
میکرد.»
- وجه تسمیه محله ازگل
چند روایت درباره وجه تسمیه ازگل وجود دارد. یک روایت هست که «ازگلی» به ترکی یعنی «گلرخ». اما برخی میگویند ابتدا «اَزگِل» بوده که بیربط با میوه ازگیل نیست. روایت دیگری که گویا معتبرتر است میگوید ازگل نام برکهای بوده در محلی به نام «اوزون گل». این نام بر زبانها چرخید و در نهایت تبدیل به ازگل شد. نام این برکه در کتاب «الامآثر والآثار» نوشته محمدحسن خان اعتمادالسلطنه هم آمده که که ارتفاع سر استخر این قریه هزار و ۵۵۷متر است و مادر چاه قنات دوشانتپه هم نزدیک برکه ازگل است.
«نصرالله حدادی» نویسنده کتاب «با من به طهران بیایید» مرور هویت محله ازگل را اینطور ادامه میدهد: «اراضی ازگل در جنوب جاده شمیران به لشکرک قرار داشت و به ده اراج وصل بود. ازگل در شمال شرقی تهران است که از شمال به جاده لشکرک، از شرق به زمینهای زراعتی و بایر، از جنوب به لویزان و شیان و از غرب به اراج محدود میشود. در شمال آن در دهه ۱۳۵۰ دانشکده دماوند ساخته شد.»
- سان دیدن ناصرالدین شاه در ازگل
قریهای در کمال زیبایی با درختان پر بار و آب جاری، محال است از دید پادشاهان قاجار برای استراحت و تفریح مخفی مانده باشد. به گفته حدادی: «در زمان ناصرالدین شاه، ازگل بر سر راه مازندران قرار داشت که او معمولاً از آنجا میگذشت و گاهی در آنجا سان سپاه میدید.»
اعتمادالسلطنه هم در روزنامه خاطرات وقایع چهارشنبه ۱۶ رجب ۱۲۹۲ را اینطور نوشته: «امروز شاه ناهار را در اقدسیه میل فرمودند... دو ساعت و نیم به غروب مانده، شاه سوار شدند با سپهسالار به سمت ازگل راندند... به غروب مانده وارد چادری شدند که در کنار قنات ازگل زده شدهبود... شتر و قاطر دیوانی که سپرده امینالسلطان است، به جهت سان حاضر شده بود... متجاوز از دو هزار و پانصد مال آراسته و پیراسته خیلی منظم و خوب سان دادند.
- سوگلی ناصرالدین شاه در ازگل
آب و هوای گرم تهران در تابستانها سبب میشد تا ناصرالدین شاه برای تفریح و آسایش شمال یا شمیران را انتخاب کند. وقتی قصد او جاده مازندران بود، در مسیر باید از ازگل میگذشت. همانطور که در تاریخ هم آمده بارها و بارها از سربازانش در دره ازگل سان دید. آن زمان، مالک قریه ازگل «باغبانباشی تجریش» نام داشت.
زرین تاج و خانمباشی هم دختران باغبانباشی تجریش بودند. خانمباشی را «دختر باغبانباشی» و بعضی هم به اختصار «باشی» صدایش میکردند. ناصرالدین شاه در رفت و آمدهای متعدد به ازگل، خانمباشی را پسندید و او را به زنی گرفت. اعتمادالسلطنه در کتاب خاطراتش مینویسد که وقتی شاه یکبار داشت از تنگه دارآباد عبور میکرد، مردم روستا پیشش شکایت بردند که کامران میرزا نایبالسلطنه برای تصاحب آب رودخانه در دو سمتش درخت کاشته تا به بهانه آبیاری درختان، آب را به روی مردم ببندد.
شاه هم دستور میدهد که ۳۰ هزار درخت اطراف رودخانه را قطع کنند و این نشان از نفوذ و محبوبیت خانمباشی نزد ناصرالدینشاه داشت. اعتمادالسلطنه در صفحه ۹۵۵ کتابش در وقایع یکشنبه هفتم ذیالقعده ۱۳۱۱ اینطور مینویسد: «بندگان همایون سوار شدند و به تنگه دارآباد رفتند... زود مراجعت فرمودند. از قراری که شنیدم رعایای قریه ازگل از دست والده نایبالسلطنه عارض شدهبودند که آبی از کوه میآید که ازگلیها حقابه دارند. والده نایبالسلطنه به بهانه غرس اشجار دو ظرف مجرای این آب، درصدد تصرف این آب و نهر بودهاست.
ازگلیها به واسطه دختر باغبانباشی که از صیغههای خیلی محبوبه پادشاه است، عارض شدهبودند و حکم شد بیشتر از سیهزار درخت مادر نایبالسلطنه را کنده دورانداختند.» ۴ دانگ ازگل به نام خانمباشی که دیگر یکی از سوگلیهای ناصرالدینشاه بود، سند خورد. خانمباشی هم هم دست و دلباز بود و به فقرا میرسید. آبانباری روبهروی مسجد قدیمی ازگل داشت که طبقه بالای آن را وقف عموم مردم کرده بود. ناصرالدینشاه که مرد، خانمباشی را امیراعتضاد به زنی گرفت.
- همزیستی سنت و مدرنیته
بافت محله ازگل به واسطه قدمت و هویتی که دارد، ترکیبی از سنت و مدرنیته است. آپارتمانهای نوساز و مدرن با آخرین امکانات لوکس و رفاهی در کنار خانههای حیاطدار چیدهشده است. هرچند دیگر تعداد معدود خانههای ویلایی هم مجبورند تا بساطشان را جمع کنند و به ساختمانهای سربه فلک کشیده تغییر شکل بدهند. در قدمزدن در محله ازگل کماکان درختان کهن و تنومند دیده میشود. اما نه خبری از آواز بلبلها هست و نه خبری از گلها. بوستانهای دیدنی و مراکز تفریحی این محله همچنان مخاطبان خود را دارد.
- ۳ طائفه قدیمی
ازگل یکی از محلههای قدیمی شمیران است و ۳ طائفه بزرگ ازگلی، طلوعی و رنجبریان در آن زندگی میکنند. این طوائف از شمال کشور به این محل مهاجرت کردند. کشاورزان و باغداران در به وجود آمدن این محله و ایجاد تغییر و تحولات آن نقش بسیاری داشتند. نخستین بومیهای محله ازگل طائفه ازگلی بودند که نام خانوادگیشان را از محل سکونتشان گرفته بودند.
طلوعی، شمیرانی، میریان، عربیان، رنجبریان و میگانی از دیگر خانوادههای قدیمی و بومی ازگل هستند. در این میان در نتیجه وصلت ازگلیها باآبادیهای دیگر شمیران این طائفهها شاخ و برگهای زیادی پیدا کردند.