وی در 16 سالگی به درجه سرهنگی رسید و در زمان وزیر مختاری حسنعلی خان امیر نظام گروسی در فرانسه به عنوان وابسته نظامی ایران در خدمت امیر نظام بوده است.
وی پس از چهار سال توقف در پاریس به ایران بازگشت و در دربار ناصری به کار پرداخت و مترجم مخصوص شاه شد. وی پس از سه سال در حکمی به ریاست دارالترجمه و اداره روزنامه های دولتی رسید. محمد حسن خان پس از دریافت این حکم لقب صنیع الدوله می یابد و در سال 1304 به اعتماد السلطنه ملقب می شود. وی به وزارت انطباعات که یکی از نهادهای مستقل فرهنگی در دوران ناصرالدین شاه قاجار بود و کار نظارت بر تدوین انتشار و مجموعه سازی کتاب های درسی و غیردرسی و مطبوعات کشور را داشت، منصوب شد.
اعتماد السلطنه از اولین کسانی بود که سانسور کتاب و مطبوعات را در ایران پیشنهاد کرد و در نامه ای به ناصرالدین شاه از ضرورت سانسور و اینکه چنین دستگاهی امروز در همه ملل متمدن مرسوم است سخن گفته بود. پایه و اساس سانسور مطبوعات و کتب در ایران توسط وزارت انطباعات، گذاشته شد و این امر به دستور ناصرالدین شاه قاجار صورت گرفت.
اعتمادالسلطنه از نزدیکان شاه بود و کمتر روزی بود که وی به حضور شاه نرود و مدت درازی با او نباشد، در سفر و حضر همراه شاه بود. هر شب پس از اینکه از حضور شاه به منزل می آمد به نوشتن شرح وقایع روز می پرداخت و طبق گفته خودش احدی از آن خبر نداشت. رابطه او با شاه محکم بود و شاه هم به او اعتماد و توجه خاصی داشت.
او که با ناصرالدین شاه قرابت و همنشینی مستمر داشت و مورد اعتماد شاه بود، با نگارش این یادداشت ها، گزارش ارزشمندی از روحیات «ناصرالدین شاه» و اوضاع و احوال اجتماعی عصر او و برخی از خصوصیات و چگونگی روابط خود در سیاست خارجی و داخلی را برای پژوهشگران تاریخ به یادگار گذاشته است .
اعتماد السلطنه به سبب نزدیکی به شاه هر خواسته ای را اراده می کرد به دست می آورد از جمله دایر کردن دارالترجمه که برخی از درباریان با آن مخالف بودند.
- دوشنبه 12
... سان اجزای وزارت امور خارجه تمام شد، نوبت اجزای من رسید ... من در معرفی به شاه عرض کردم که مترجمین محض تنبلی خود را به وزارت خانه می بندند که کار نکنند. حمایل دروغی می اندازند و لباس زرق و برق دار می پوشند، شاه تأکید فرمودند که باید دارالترجمه مفصل و منظمی دایر شود ...
- پنجشنبه 29
... تشکیل دارالترجمه اسباب وحشت وزیر شده بود. مانع بود مترجمین دستگاه وزارت خارجه بیایند.من هم سخت ایستادم و به حکم شاه آنها را بردم.وزیر امروز عریضه شکایت نوشته بود. شاه جواب تندی به وزیر داد که حکما باید مترجمین به دارالترجمه بروند...
از اعتمادالسلطنه آثار فراوانی برجای مانده که برخی از شهرت بسیاری برخوردار بودهاند، امّا ظاهراً بیشتر آنها را زیردستان او در اداره انطباعات و دارالترجمه نگاشتهاند و او به نام خود عرضه کرده است، به تصریح قزوینی، که پدرش ملاعبدالوهاب از کارمندان اداره انطباعات بود، مطلعالشمسین، المآثروالآثار، التدوین فیاحوال جبال شروین، تاریخ منتظم ناصری، مرآتالبلدان، تاریخ اشکانیان، و تاریخ ساسانیان از جمله آثار دیگران است که او نام خود را بر آنها گذاشته است اما دو کتاب معروف روزنامه خاطرات و خلسه را همگان، از آثار خود او دانستهاند.
اعتمادالسلطنه، افزون بر آثار متعلق یا منتسب به وی که به چهل عنوان یا بیشتر میرسد، در زمینه مطبوعات و روزنامهنگاری نیز دارای آثار متعددی است و چندین روزنامه و نشریه زیر نظر وی منتشر میشده است؛ از جمله روزنامههای اطلاع و ایران که شخصاً مدیریت آنها را برعهده داشت از دیگر روزنامهها که منتشر کرد میتوان مریّخ و شرف را نیز نام برد.
یادداشت های روزانه از مجموعه نوشته های او بوده است که در دو نسخه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و موزه آستان قدس نگهداری میشود که توسط همسرش اشرف السلطنه جمع آوری شده است.
منبع: کاوشگران روابط عمومي
نظر شما